مصاحبه با پریناز ایزدیار + پریناز ایزدیار به ازدواج و بچه دار شدن فکر می کند
در این قسمت از جزقل مصاحبه با پریناز ایزدیار + پریناز ایزدیار به ازدواج و بچه دار شدن فکر می کند را برای شما عزیزان قرار داده ایم.
پریناز ایزدیار : راستش من هم به مسائلی مانند ازدواج کردن و بچهدار شدن فکر میکنم اما تصمیم خاصی ندارم که بگویم مثلا چند سال دیگر ازدواج میکنم
به بهانه بازی پریناز ایزدیار در سریال "شهرزاد"
وقتی با پریناز ایزدیار صحبت کردیم خودمان هم باورمان نمیشد که او یکدهه را در این حرفه پشت سر گذاشته است؛ یکدهه پرافت و خیز که حالا نتیجهاش شده نقش فوقالعادهای همچون «شیرین» در کاری آبرومندانه به نام «شهرزاد» از کارگردانی شناسنامهدار چون حسن فتحی و در کنار چهرههایی که هر یک خود ستارهاند. ایزدیار این روزها دور تازهای از کار را شروع کرده و دور نیست زمانیکه نقطه عطف بازیگریاش را بر پرده سینماها ببینیم. او از همان معدود استعدادهایی است که در کارهایش نشان داده چه چیزهایی در چنته دارد.
پرکاری مزیت نیست
تقریبا یکدهه است که در عرصه بازیگری فعالیت میکنم. سعی کردهام در این سالها آهسته و پیوسته جلو بروم. اگر بعد از آنکه کارهایی مانند «پنج کیلومتر تا بهشت» یا «زمانه» با استقبال روبهرو شدند ـ که به دنبال آنها پیشنهادات کاریام افزایش پیدا کردند ـ هر کاری را میخواستم قبول کنم به نوعی سوءاستفاده از موقعیتی بود که برایم ایجاد شده بود؛ ضمن آنکه اصلا دلم نمیخواست به اعتبارم که در این سالها به سختی به دست آورده ام ، آسیب بزنم. به نظرم پرکاری، مزیت نیست. ترجیحم این است کارهایی را بازی کنم که دوست دارم و برای آنها سرم را با افتخار بالا نگه دارم.
مشغلههای هنرمند بیکار
شاید یک معنای بیکاری در عرصه ما این باشد که آدم جلوی دوربین نرود اما به نظر من حتی اگر اینطور باشد بازیگر میتواند خودش را به شکل درستی با هنر مشغول نگه دارد. شخصا با تماشای فیلم و مطالعه سعی میکنم در چنین مواقعی از نظر دانش پربار شوم. گزیده کار کردن و لذت بردن از کارهایی که واقعا دوستشان دارم، بسیار بهتر از پذیرفتن نقشی است که دوست ندارم و آن حال خوب را در من ایجاد نمیکند.
عقبگرد ممنوع. . . !
از تلویزیون فاصله نگرفتهام. سه کار در تلویزیون داشتم که آثار موفق و موجهی بودند. بهویژه بعد از سریال «زمانه» و کار آقای حسن فتحی به نوعی سطح توقع خودم هم از کار بالا رفت؛ برای همین دلم نمیخواهد هر سریالی را بازی کنم. وقتی میدیدم ایشان سر کار با چه دقت و وسواسی برای هر پلان انرژی میگذارند، کار برایشان مهم بود و به اصطلاح عامیانه به کار آب نمیبستند، دلم میخواست با کارگردانی کار کنم که همین ویژگیهای را داشته باشد. اگر پیشنهادی باشد که هم کار مناسب و خوبی باشد و هم کارگردانش سطح درک کاریاش خوب باشد، حتما میپذیرم. دوست ندارم از سطح کارهایی که داشتم عقبگرد کنم.
استادی به نام حسن فتحی
واقعا اینطور نبوده که فقط به اسمها توجه کنم و به واسطه اسم کارگردان و تهیهکننده در فیلمی حاضر شوم؛ البته وقتی صحبت از شخصی مانند حسن فتحی است شما با اعتماد کامل جلو میروید. من هیچ دوره آکادمیکی در بازیگری ندیدهام و به تجربه سر صحنه کارها یاد گرفتهام و به جرات میگویم بزرگترین استادم تا این تاریخ ایشان بودند؛ چه سر سریال «زمانه» که ۱۱ ماه طول کشید و چه در کار «شهرزاد» که هشت ماه مشغول کار بودم و مدتی طولانی بود، نکتههای بسیاری از ایشان یاد گرفتم.
وجود چنین شخصی وسواس کاری شما را بالا میبرد؛ حتی بعد از مجموعه «زمانه» از من خواستند در هر کاری بازی نکنم. من هم به ایشان و هم به خودم قول دادم برای کارم ارزش قائل شوم و در کارهای مطرحی که اسم دارند، کار کنم. گاهی با کارگردانهای کار اولی کار میکنید که از آنها هم چیزهای بسیاری میآموزید؛ مثل سام قریبیان که کار کردن با گروه او واقعا لذتبخش بود. برای خود من اول قصه و نقش اولویت دارد و بعد کارگردان.
دنبال نقش نمیروم
فکر میکنم اواخر سریال «زمانه» بود که آقای فتحی اعلام کردند قصد دارند مجموعهای را برای شبکه خانگی بسازند و اینطور نبود که آن زمان به من بگویند مرا برای نقش «شیرین» در نظر دارند؛ ضمن آنکه آن زمان هنوز فیلمنامه هم حاضر نبود. من هم از آن آدمهایی نیستم که بروم و بگویم نقشی به من بدهید که البته بعضیها میگویند و خیلی هم کار بدی نیست اگر کسی این کار را بکند! سال گذشته مشغول بازی در تئاتری بودم که از دفتر آقای عفیفه با من تماس گرفتند که برای کار «شهرزاد» بروم و اتفاقا جزو نخستین بازیگرهایی بودم که به کار وارد شدم.
شیرین برای شهرزاد
از بازی در «شهرزاد» بسیار لذت بردم. جدای از همه مسائل مانند کارگردان، تیم بازیگران، عوامل، قصه و. . . کاراکتر شیرین از آن نقشهایی بود که همیشه دوست داشتم بازی کنم. کار کردن با این عوامل از خود آقای فتحی تا استاد نصیریان، شهاب حسینی، ترانه علیدوستی و. . . خیلی خوب بود و من احساس کردم چقدر چیزهای خوب از آنها یاد گرفتهام.
شرط اول؛ اعتماد به نفس
به نظرم شرط اول بازیگر شدن اعتماد به نفس است که در گویش عامیانه شاید بتوان به آن پررویی هم گفت و این برای هر بازیگری لازم است. وقتی دچار ترس و اضطراب باشی تمرکزت را از دست میدهی و چیزی از کاری که انجام میدهی متوجه نمیشوی؛ به همین خاطر پلانها را از دست میدهی.
شاید شروع کاری پر از بازیگران تراز اول مانند «شهرزاد» با کمی هیجان همراه باشد اما ترس و اضطراب نبود. در این کار بهخصوص همه عوامل همراه بودند و من احساس راحتی داشتم؛ مثلا ترانه علیدوستی در فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» برای من قبل از آنکه به بازیگری وارد شوم، بهترین بازیگر سن خودش بود و هنوز هم در همنسلهای خود بهترین است اما اصلا نگاه از بالا به پایین ندارد. استاد نصیریان هم که بینظیر هستند و من از انرژی خوبی که میدادند، بسیار احساس خوبی داشتم؛ همینطور سایر هنرمندانی که در کار حضور داشتند.
نقشی کاملا دور از خودم
نقش شیرین حتی زمانی که فیلمنامه را میخواندم برایم جذاب بود. درواقع همه کاراکترهای«شهرزاد» فوقالعاده هستند و برای کسی که بخواهد آن را بازی کند، پتانسیل بالایی در جذب کردن داشت. اما من واقعا شیفته شیرین شدم و اگر قرار بود به سلیقه خودم نقشی از کار را انتخاب کنم بیشک سراغ شیرین میرفتم چون خیلی دور از خودم بود و میخواستم ببینم چگونه از پس آن برمیآیم. سخت بودن نقش را دوست داشتم و البته به جز تلاش خودم، راهنماییهای آقای فتحی هم جای خودش را داشت.
عشق دوران کودکی
بازیگری از همان اول هم برایم مهم بود. همیشه از کودکی هم بازیگری را بهشدت دوست داشتم. درست است که مثل هرکس دیگری شهرت را دوست داشته و دارم اما برایم اصل نبود؛ ضمن اینکه حالا برایم تا حدودی عادی شده؛ یعنی برای همه آنها که بازی میکنند بعد از مدتی عادی میشود و چه بسا بعضیها بخواهند این مقوله کمتر شود تا دوباره خلوت خودشان را داشته باشند.
خانواده تحصیلکرده من
من دوست داشتم در دانشگاه رشته بازیگری بخوانم و رشته بازیگری تئاتر هم امتحان دادم اما خانوادهام مخالف بودند. هم برادر و هم خواهرم دکتر هستند و پدرم نیز وکیل هستند. برای همین خانوادهام دوست داشتند یا پزشک شوم یا وکیل. اما بعد که اصرار مرا دیدند برایم شرط گذاشتند که حتما یک رشته درست و حسابی و به قول خودشان سنگین و رنگین هنر را بخوانم و من هم گرافیک خواندم.
حس نگرانی و استرس
آن اوایل که بازیگری را شروع کردم شاید حرفهای نبود اما باز هم جدی و مهم بود؛ حتی جاهایی ناامید شدم چون هم کار سختی است و هم اینکه به هر حال وقتی تازهوارد هستید آنقدر کاری برای شما وجود ندارد. شاید تنها تعداد اندکی بازیگر بودند که از همان اول، کارشان را با قدرت و کارهای خاص شروع کردند. برای همین همیشه یک حس نگرانی و استرس با من بود؛ حتی در دورهای حدود یک سال و نیم کار نکردم تا اینکه تلهفیلمی را با علیرضا امینی کار کردم و بعد از آن اوضاع بهتر شد. راستش چون با وجود همه مخالفتها و زحمت بسیار آمده بودم دلم میخواست به خودم ثابت کنم که میتوانم. آدم سرسختی هستم و اگر چیزی را بخواهم میجنگم و آن را به دست میآورم.
از روانشناسی تا فلسفه
وقتی درگیر کار بازیگری باشم یا درگیر کارهای زندگی و شخصیام نباشم، حتما یا مطالعه میکنم یا فیلم میبینم. اینها اولویتهای من در فراغت هستند؛ البته زمانی نقاشی هم بود که مدتی است فرصت نکردهام سمت آن بروم ولی حتما آن را هم دنبال میکنم. کتابهای رمان و روانشناسی بهخصوص در زمینههای خودشناسی و فلسفه یونگ را زیاد میخوانم؛ یکجورهایی سلیقهام است که هم در زندگی شخصی زیاد به من کمک کرده و هم در انتخابها و بازی کردن نقشها برایم مفید بوده است.
برنامههای موسیقایی
خیلی دوست داشتم که موسیقی کار کنم و نواختن ساز را یاد بگیرم اما شاید در این زمینه بیاستعداد بودم یا به آن شکل جدی و حرفهای دنبالش نرفتم. به هر حال در برنامهام هست که حتما یادگیری ساز را شروع کنم. درباره سبکهای مورد علاقهام در موسیقی باید بگویم مقید به هیچ سبک خاصی نیستم. هر آهنگی که خوب باشد را میشنوم؛ خواه سنتی باشد یا پاپ یا راک یا هیپهاپ. از موسیقی بهشدت لذت میبرم. یکجورهایی خیلی اوقات هدفون در گوشم است یا در خانه که هستم حتما دوست دارم روزم را با شنیدن موسیقی شروع کنم یا دست کم، تلویزیون روشن باشد و صدایی در نزدیکی باشد که بشنوم.
راههای رسیدن به آرامش
سعی میکنم هنگام کار حتما ذهنم را خالی و آماده کار نگهدارم چون به تمرکز احتیاج دارم. برای تمرکز هم مراقبه نمیکنم. برنامه من برای آرامش خیلی ساده است؛ البته اینها از چند سال پیش برایم مهم شده وگرنه قبلا اینطوری نبودم. نخستین کارم این است که گوشی را سایلنت میکنم و برای مدتی که مشغول کارم به گوشیام نزدیک نمیشوم؛ این خیلی مهم است. بعد هم اینکه سعی میکنم به چیزی فکر نکنم؛ البته اوایل خیلی سخت بود که شما به چیزی فکر نکنید اما با تمرین میشود به این مرحله رسید. تمام تمرکزم را روی کار میگذارم.
دوستان محدود پریناز
حتی قبل از آنکه بازیگر شوم هم خیلی آدم اجتماعی به آن شکل که خیلی معاشرتی باشم، نبودم و الان هم نیستم. دوستان من همیشه محدود بودند چون ترجیح میدهم با کسی دوستی و معاشرت داشته باشم که حرفی برای گفتن با او داشته باشم و بتوانم راحت با او حرف بزنم. اما وقتی سر پروژه کار میروم با همه به اصطلاح میجوشم و از راننده سرویس تا خدمات و. . . از دوستان من هستند. زیاد اهل مهمانی و بیرون رفتن نیستم. خانه ماندن را ترجیح میدهم.
رفیقباز نبوده و نیستم!
نسبت به هیچ آدمی گارد ندارم و اینکه میگویم به آن شکل معاشرتی بودن در رفتارم نیست شاید بخشی به علت سن باشد. به نظرم تا ۱۸ سالگی یا نهایتا ۲۲ سالگی آدمها زیاد معاشرت میکنند و زیاد بیرون میروند و. . . و بعد کمکم آرام میشوند؛ البته این را هم بگویم که اصلا آدم رفیقبازی نیستم؛ همیشه همین بودهام. دوستانم مرا میشناسند؛ همان آدم قبل هستم و اتفاقا آدمهایی که با من بودهاند نیز همانها هستند.
اینطور نبوده که دوستی که حالی از من نمیپرسیده، حالا سر و کلهاش پیدا شده باشد. یکجورهایی دوستانم مدل مرا میشناسند. دوستیهای من مثل سابق با همان دوستان همیشگیام پابرجاست. برای من پذیرش آدمهای جدید کمی سخت است. آدم تنهایی نیستم اما تنهایی را بهشدت دوست دارم.
اخباری برای حالگیری!
چیزهای زیادی هست که میتواند حال مرا بگیرد. در درجه اول شنیدن اخبار بد به هر شکل که باشد؛ از خبر فوت کسی تا بیماری یا ناراحتی افرادی که میشناسم. اگر بخواهم از نقطه نظر رفتارهای اجتماعی بگویم راستش هر چیزی که مربوط به بیمعرفتی آدمهاست، ناراحتم میکند؛ اینکه کسی بخواهد کسی را پایین بکشد و خودش را بالا ببرد؛ اینکه غیبت کسی را میکنند و هر چیزی که دور از انسانیت باشد. شاید به همین خاطر هم زیاد در جمعها حاضر نمیشوم که حداقل چیزی رخ ندهد که حالم را بد کند.
آنچه در اطراف ماست
راستش خیلی دنبال این نیستم که اخبار را با جزییات پیگیری کنم و شاید حتی خیلی از اخبار را نشنیدهام یا آدمهایی را نمیشناسم؛ مثلا گاهی پدر و مادرم میگویند فلان آدم این حرف را زده و با آنکه او شخص مطرحی است اما من او را نمیشناسم، که این خوب نیست و باید شناخت و در جریان بودن خودم را افزایش دهم چون واقعا مهم است آدم بداند اطرافش چه میگذرد.
زود اعتماد میکنم!
من از آن آدمهایی هستم که خیلی زود اعتماد میکنم و از این بابت خیلیها مرا سرزنش هم میکنند؛ حتی وقتی یک متکدی را در خیابان میبینم با وجود آنکه میگویند گداپروری خوب نیست و. . . من سعی میکنم به او کمک کنم.
وقت آزاد برای ورزش
خیلی وقت است که سمت ورزش نرفتم؛ یعنی هشت ماهی که برای کار «شهرزاد» سر فیلمبرداری بودم، فرصت نداشتم به ورزش بپردازم یا آنقدر خسته بودم که نشد یا اگر فرصتی بود به کارهای خیلی واجبم میرسیدم. به هر حال ورزش زمان میخواهد و دستکم حتی اگر حرفهای هم که ورزش نکنید به دو ساعت وقت آزاد نیاز دارید.
تجربه از اتفاقات بد
از آن افرادی نیستم که اگر چیزی ناراحتم کند بروم سمت خرید یا پاساژگردی یا. . . . اصلا خودم را با عوامل بیرونی سرگرم نمیکنم چون به نظرم این کارها فقط یک سرپوش گذاشتن است؛ در حالی که زخم اصلی سرجایش است و شما فقط میتوانید رویش مرهم بگذارید. اتفاقا معتقدم باید به اتفاقات بد فکر کرد، آنها را پذیرفت و تجربه آموخت.
صحبتهای متعدد خواهرانه
خواهرم همسایه دیوار به دیوارم است که با او چه رودررو و چه تلفنی زیاد صحبت میکنم. خواهرم ۱۰ سال و برادرم ۹ سال از من بزرگتر هستند و پدر و مادرم هر دو در شهر زادگاهم یعنی بابل زندگی می کنند؛ مدتی اینجا بودند اما رفتند آنجا.
گیاهخواری صحیح و درست
مدتی است که گیاهخواری را شروع کردهام؛ البته بیشتر از آنکه بگویم یک رژیم سلامت با کاهش وزن و اینطور چیزهاست، یک علت مهم و اصلی دارد؛ اینکه دلم برای حیوانات میسوزد! حالا نمیدانم چقدر میتوانم به این رژیم غذایی وفادار بمانم. خیلیها با من مخالفت کردند و گفتند باید حتما گوشت و مرغ و. . . بخورم اما به نظرم به شکل اصولی و با یک تغذیه درست، میتوانی پروتئین، آهن و چیزهایی که نیاز داری را از غذاهای مناسب گیاهی دریافت و کمبودها را جبران کنی.
زیبایی فقط ۱۰درصد!
شادابی برایم از زیبایی مهمتر است؛ البته یک زمانی زیبایی برایم مهم بود اما الان نیست و شاید تنها ۱۰درصد آن اهمیت سابق را برایم داشته باشد. به نظرم تمیزی، مرتب و آراسته بودن مهم است و این هم برای هر آدمی در هر طبقه و با هر شرایط مالی امکانپذیر است که میتواند در حد خودش آراسته و تمیز باشد. رسیدگی به پوست هم برایم صرفا به جهت زیبایی نیست بلکه جزء واجبات است چون به خاطر کمخوابی، بدخوابی، آلودگی محیط و گریمهای سنگین باید پوستم را مورد توجه قرار دهم. زمانی زیبایی واقعا دغدغهام بود اما حالا آن حس را ندارم.
استقبال از شبکههای مجازی
با شبکههای اجتماعی خیلی موافق هستم چون میتوانم بدون واسطه با مردم حرف بزنم، از آنها بشنونم و انرژی بگیرم. گرچه متاسفانه بعضیها در این شبکهها و هنگامی که آنها را میبینید، خود واقعیشان نیستند! ولی من فضای مجازی را دوست دارم. هرچند در فیسبوک نیستم اما صفحه اینستاگرام من کاملا فعال است؛ کامنتها را میخوانم و از لطف مردم، انرژی خوبی میگیریم.
دوری از شلوغی و ازدحام
من واقعا دلم نمیخواهد در جاهای شلوغ باشم و شاید این موضوع علت روانشناسی داشته باشد. برای خرید هم که میروم، تکلیفم مشخص است و مغازهگردی نمیکنم. اهل این نیستم که در پاساژها بچرخم چون شلوغی و ازدحام، حالم را بد میکند اما اگر قرار باشد جایی برای مردم و به خاطر آنها بروم ـ مثلا در مراسمی یا در اکران فیلمی باشم ـ قطعا از حضور بین مردم لذت میبرم.
علاقه شدید به بابل
سفرهای خارجی زیادی نرفتهام؛ شاید تنبلی کرده باشم، شاید هم فرصت نشده است اما سفرهای داخلی را خیلی دوست دارم؛ مثلا همین بابل را بهشدت دوست دارم و یکجورهایی به آنجا تعصب دارم. محیط این شهر را خیلی دوست دارم و زادگاهم است.
افتخاری برای مادرم
خانوادهام؛ بهخصوص مادرم وقتی میبینند با چه زحمت و تلاشی به اینجا رسیدهام، به من افتخار میکنند و همیشه در این سالها که حرفهای به کار بازیگری پرداختهام، تشویقم کردهاند. اما آنطور نیست که بخواهند پُز مرا بدهند یا جایی از اسم من استفاده کنند؛ ضمن اینکه هنوز خیلیها مرا نمیشناسند!
ازدواج درست سرموقع
راستش من هم به مسائلی مانند ازدواج کردن و بچهدار شدن فکر میکنم اما تصمیم خاصی ندارم که بگویم مثلا چند سال دیگر ازدواج میکنم و… . این چیزها باید در زمان مناسب خودش پیش بیاید و قابل برنامهریزی نیست. دلم میخواهد ترقی کنم و کارهای بهتر و بیشتری بازی کنم. اصلا یکجورهایی به زندگی بدون بازیگری نمیتوانم فکر کنم. اهل حساب و کتاب هم نیستم که بگویم یک بیزنس برای خودم راه میاندازم چراکه اصلا آدم اهل بیزنسی نیستم! ولی این را مطمئنم که از حالا به بعد اتفاقهای خوبی برایم میافتد.
وظیفه اجرای درست نقش
به نظرم کارگردان باهوش با شناختی که از توانایی شما دارد، نقشی را به شما پیشنهاد میدهد و اگر بداند از عهده آن برنمیآیید این خطر را نمیکند. حتما آقای فتحی هم در کار من چیزی دیدند یا هنگام سریال «زمانه» متوجه ویژگیهایی در بازی من شدند که شیرین را به من پیشنهاد کردند؛ ضمن اینکه به نظرم یک بازیگر باید بتواند هر نقشی را دربیاورد و قرار نیست فقط نقشهایی را بازی کند که راحت است. وقتی برای پذیرش نقش صحبت کردید و به شما اعتماد شد، وظیفه دارید آن را درست اجرا کنید.
حتی اگر دیده نشود. . .
درست است که تحصیلات آکادمیک بازیگری ندارم اما به نظرم مدرک شرط اول خوب بازی کردن نیست. خیلی مهم است شما با اعتماد به نفس سر صحنه بروید، تمرین داشته باشید و تمرکزتان روی نقش و کار باشد تا چیزی شما را از فضای کاری که انجام میدهید، دور نکند. من در این ۱۰ سال در کارهای مختلفی از جمله تلهفیلمهای متعددی با آدمهای درست کار کردم. با آقای موتمن، آقای آبپرور، آقای قنبری و. . . در ژانرهای مختلفی بازی کردم و چیزهای زیادی از همه آنها یاد گرفتم.
خب، چه چیزی بهتر از این؟ من اگر در کاری ۹۰ دقیقهای هم بازی کردم که حتی معلوم نبود کی پخش میشود و کسی آن را می بیند یا نمی بیند اما باز هم بیشترین تلاشم را کردم. برایم قبل از هر چیزی مهم این بود که کارم را درست انجام دهم و به خودم میگفتم پریناز تو باید بهترین کارت را انجام دهی حتی اگر دیده نشود.
نوشته مصاحبه با پریناز ایزدیار + پریناز ایزدیار به ازدواج فکر می کند اولین بار در جزقل پدیدار شد.
پس از آنکه جواد رضویان اعلام کرد از سریال در حاشیه جدا میشود تهیه کننده این سریال گفت جواد رضویان تا پایان «در حاشیه۲» با این سریال همکاری خواهد کرد.
حمیدرضا مهدوی تهیهکننده «در حاشیه»، در خصوص مراحل ساخت سریال «در حاشیه» گفت: بعد از اینکه پزشکان متخلف دستگیر شدند و حکم برای آنها صادر شد، روانه زندان شدند و قرار است سری دوم در فضای زندان سپری شود و باتوجه به اقتصای آن فضا با اتفاقات جدیدی مواجه خواهند شد.
وی افزود: البته اتفاقات در زندان را به صورت فانتزی و طنز شاهد خواهیم بود. افرادی که به عنوان پزشک متقلب وارد زندان شدند، شرایط و داستانهای جدیدی را ایجاد خواهند کرد.
تهیهکننده «در حاشیه» اظهار داشت: در سریال «در حاشیه» علاوه بر اینکه فضای طنز و شادی برای مخاطبان دارد، تلاش کردهایم یک حالت پیشگیرانه برای مردم به نمایش بگذاریم. به این شکل که به صورت فانتزی اتفاقات و اطلاعرسانی با فضای زندان با هنرمندی بازیگران خوب سریال را داشته باشیم.
وی در خصوص مراحل ساخت «در حاشیه ۲» گفت: از مهرماه کار را شروع کردهایم و امیدواریم تا پایان آذر ماه تصویربرداری تمام شود. آن طور که سازمان صدا و سیما و معاونت سیما و اداره کل نمایش گفتند، قرار است بعد از ماه صفر زمان پخش سریال مشخص شود.
وی اظهار داشت: امیدواریم که سری دوم حاشیه نداشته باشیم. به هر حال این خاصیت طنز است؛ شاید یکسری افراد خوششان بیاید و یکسری دوست نداشته باشند. با توجه به این که هدف سازمان صدا و سیما این است که فضای مفرح و خوبی را برای همه هموطنان ایجاد کند و در کنار فضای شاد بتواند اطلاعرسانی ایجاد شود، امیدواریم که «در حاشیه ۲» هم این ویژگیها را داشته باشد.
وی ادامه داد: به هر حال تیمی که در حال ساخت این مجموعه هستند، تیمی است که مردم خیلی آنها را دوست دارند و طبیعتاً حساسیتها روی آنها زیاد است و این حساسیتها در گروه اثر میگذارد؛ با این حال امیدوارم با سعه صدری که مردم عزیز ما دارند، مشکلی نداشته باشیم.
وی در خصوص مراحل ساخت سریال و حضور مهران مدیری به عنوان بازیگر اظهار داشت: در حال حاضر تا قسمت ۱۵ تصویربرداری تمام شده است و همزمان در حال نگارش سریال هم هستیم. تا الان که آقای مدیری به عنوان بازیگر در سریال حضور پیدا نکردند اما امیدوارم در ادامه شاهد بازی وی باشیم؛ چرا که مردم دوست دارند.
وی در خصوص نقش بازیگران عنوان کرد: شخصیتها همان شخصیتهای فاز اول هستند. شاید تیکهکلام آنها در زندان متفاوت باشد. از طرفی زیبایی کار هم در اینجاست که شخصیتها با همان شکل و شمایل، یکسری تیکهکلام به فراخور فضای زندان ایجاد میکنند. امیدوارم مردم عزیز ما که همیشه لطف داشتند، این بار هم از دیدن سریال خوشحال باشند.
وی در خصوص حضور رضویان در این مجموعه عنوان کرد: همان طور که عرض کردم، این کار یک کار فرسایشی و سختی است. رضویان هم در حال حاضر درصدد کارگردانی مجموعه «سهشو» برای شبکه سه سیماست. رضویان یک چهره مردمی است و مردم دوستش دارند و همیشه به خاطر مردم و علیرغم سختیهایی که داشت در سریال کار کرد.
حالا آن مصاحبه را تحت فشارهایی که داشته انجام داده است و با شناختی که از رضویان دارم، به خاطر مردم حاضر است هر کاری انجام دهد و تا پای جان خود برود. امیدوارم تا پایان در «در حاشیه ۲» حضور وی مستمر باشد.
گفتنی است؛ سریال «در حاشیه ۲» با موضوع زندان در ۳۰ قسمت ساخته میشود. همه بازیگران فاز اول در آن حضور خواهند داشت. سیامک انصاری، جواد رضویان، مهران غفوریان، نصرالله رادش، نیما فلاح از جمله بازیگران هستند.
مطالب مرتبط
جواد رضویان از سریال در حاشیه جدا شد + عکس
عکس های سریال در حاشیه مهران مدیری +خلاصه داستان
عکس های جالب و دیدنی پشت صحنه سریال در حاشیه
عکس های دیدنی و جالب سریال در حاشیه
نوشته جواد رضویان تا پایان سریال در حاشیه می ماند اولین بار در پدیدار شد.
عکس جدید هانیه توسلی که می گوید سرما خردگی خر است
در این قسمت از جزقل عکس جدید هانیه توسلی که می گوید سرما خردگی خر است را برای شما عزیزان قرار داده ایم.
هانیه توسلی عکس جدیدی از خودش منتشر کرده است و از اینکه سرما خورده است ناراحت شده است!
عکس جدید هانیه توسلی
هانیه توسلی بازیگر کشورمان عکس جدیدی از خودش منتشر کرده است.
توسلی که گویا سرما خورده است, از این بیماری گلایه کرده است اما به شیوه خودش!
****
سرما خوردگی خر است.
خیلی زیاد
مخصوصا اگر روزی ۱۴ ساعت سرکار باشی
عکس اینستاگرام هانیه توسلی
بیوگرافی هانیه توسلی
هانیه توسلی (زادهٔ ۱۴ خرداد ۱۳۵۸ در همدان) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. او دیپلم علوم تجربی دارد و دانشآموختهٔ کارشناسی نمایشنامه نویسی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است. توسلی تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در «شبهای روشن» از «هفتمین جشن خانه سینما» (۲۲ شهریور ۱۳۸۲) دریافت کرد. وی همچنین در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱، برای بازی در فیلم دهلیز، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
سینما
۱۳۹۳ – شکاف (کیارش اسدی زاده)
۱۳۹۳ – نهنگ عنبر (سامان مقدم)
۱۳۹۲ – خط ویژه (مصطفی کیایی)
۱۳۹۲ – مردن به وقت شهریور (هاتف علیمردانی)
۱۳۹۱ – به خاطر پونه (هاتف علیمردانی)
۱۳۹۱ – دهلیز (بهروز شعیبی)
۱۳۹۰ – ابرهای ارغوانی (سیامک شایقی)
۱۳۹۰ – زندگی خصوصی (محمدحسین فرحبخش)
۱۳۹۰ – مادر پاییزی (سیروس رنجبر)
۱۳۸۹ – ندارها (محمدرضا عرب)
۱۳۸۹ – آقا یوسف (علی رفیعی)
۱۳۸۸ – عصر روز دهم (مجتبی راعی)
۱۳۸۸ – کیفر (حسن فتحی)
۱۳۸۵ – عاشق (افشین شرکت)
۱۳۸۵ – غیر منتظره (محمدهادی کریمی)
۱۳۸۴ – زمان میایستد (علیرضا امینی)
۱۳۸۴ – عصر جمعه (مونا زندی حقیقی)
۱۳۸۳ – کافه ستاره (سامان مقدم)
۱۳۸۳ – یک شب (نیکی کریمی)
۱۳۸۲ – جایی برای زندگی (محمد بزرگنیا)
۱۳۸۱ – شبهای روشن (فرزاد مؤتمن)
۱۳۸۱ – گاهی به آسمان نگاه کن (کمال تبریزی)
۱۳۸۰ – اثیری (محمدعلی سجادی)
۱۳۸۰ – شام آخر (فریدون جیرانی)
۱۳۷۹ – آخر بازی (همایون اسعدیان) دستیار کارگردان
نوشته عکس جدید هانیه توسلی که می گوید سرما خردگی خر است اولین بار در جزقل پدیدار شد.
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
در مذهب ما باده حلال است ولیکن
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زان رو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
پیوسته چو ما در طلب عیش مدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
پسری که با خوردن میوه های رنگی تغییر رنگ می دهد همه را متعجب کرده …
پوست بدن لئون پسر بامزه ی چهارساله در انگلیس به دلیل داشتن یک بیماری عجیب تغییر رنگ می دهد.به گزارش پارس ناز تصور میشود این کودک انگلیسی و 4 ساله به بیماری بسیار نادری (hyper-beta carotenemia) مبتلاست که او را از خوردن هویج و هر میوه نارنجی رنگی محروم میکند.
بدن لئون، پسر چهار سالگی انگلیسی قادر به هضم کاروتن که در میوهها و سبزیهای نارنجی رنگ وجود دارد، نیست و باعث میشود که رنگ بدن او به نارنجی تغییر پیدا کند!مادر لئون میگوید که برای نخستین بار و زمانی که پسرش تنها شش ماه داشت متوجه شرایط خاص کودک خود شده است.
او در مورد بیماری پسرش میگوید: شرایطش بسیار حاد بود. اما تا یک ماه همچنان نارنجی بود. پزشکان مرا متهم کردند که غذاهایی با رنگ نارنجی زیادی به او میدهم. به همین خاطر من رژیم غذایی سه هفتهای را در پیش گرفتم و او همچنان نارنجی بود.
سپس آزمایشهایی تخصصی خون نشان داد که بدن لئون فاقد آنزیم کبد است به این معنی که بدن او قادر به تبدیل کاروتن به ویتامین A نیست، ویتامینی که سیستم ایمنی بدن را در برابر عفونتها مقاوم میکند.
اگرچه مقدار زیاد کاروتن در بدن بهخودی خود بیماری بسیار جدی نیست اما بهدلیل ضعف بسیار زیاد سیستم ایمنی بدن لئون، حتی یک سرماخوردگی ساده نیز میتواند جان این کودک چهار ساله را تهدید کند.
مادر او، انجی، 40، مجبور شده است به لئو یک رژیم غذایی سخت،برای از بین بردن کاروتن در تولید کند. انجی میگوید پسرم یک نوزاد بسیار آرام بود در شش ماهگی معمولا نوزادان شروع به خزیدن میکنند اما پسر من رغبتی به فعالیت نداشت.
انجی، که دارای سه فرزند بزرگتر، رابرت، 19، پیتر، 16، ساله و ملیسای 11 ساله است گفت:همه چیزهایی که واقعا برای همگی خوب هستند باید از تغذیه فرزندم حذف شود چرا که او نمی تواند کاروتن موجود در میوه ها و سبزیجات را تحمل کند . تنها میتواند از گل کلم استفاده کند.
The post پسری که با خوردن میوه های رنگی تغییر رنگ می دهد ! + عکس appeared first on ایران ناز.