به گزارش سایت سی سی پا:
صدف طاهریان یکی از
انی که با عنوان بازی در سریال های شبکه های جم کرد و از ایران رفت این روزها در کشور ترکیه خبرساز شده است. عکس های اینستاگرامی در کنار مرد ترکیه ای شایعاتی را در رابطه با نامزدی این دو در ترکیه منتشر کرده است.صدف طاهریان مدتی است عکس هایی را با “تکه اوزگور” بازیگر مرد ترکیه ای منتشر می کند که همین باعث حاشیه سازی های جدیدی برای او شده است.
“تکه اوزگور” بازیگر ترکیه ای ۳۷ سال سن دار و متولد ترابوزون ترکیه است. این بازیگر ترکیه ای نیز در تازه ترین پست اینستاگرامش عکس دونفره ای از خود و صدف طاهریان منتشر کرده است.
همین موارد باعث شده تا شایعه نامزدی صدف طاهریان با این بازیگر ۳۷ ساله جدی تر شود.
نوشته ماجرای ازدواج صدف طاهریان اولین بار در سی سی پا سایت خبری تفریحی پدیدار شد.
خبر ازدواج خواننده معروف پاپ!
خواننده محبوب و مردمی کشورمان سعید عرب متولد سال ۱۳۶۰در شهر اهواز میباشد و در ۲۴ سالگی خوانندگی رو شروع کرد .بتازگی باخبر شدیم سعید عرب خواننده کشورمانازدواج نموده است. هواداران و فالوورهای اینستاگرام سعید عرب خواننده ای که با آهنگ مهربونم توانست به شهرت برسد و سپس فعالیتش را به صورت رسمی آغاز کرد امروز شاهد عکسی از وی در کنار همسرش بودند .این خواننده کشورمان به تازگی ازدواج کرده است.عکس سعید عرب و همسرش را در ادامه مشاهده می کنید.
خبر ازدواج خواننده معروف پاپ! +عکس
عکس سعید عرب و همسرش
گرداوری:ایران استایل
The post خبر ازدواج خواننده معروف پاپ! +عکس appeared first on مجله اینترنتی ایران استایل | پورتال خبری و سبک زندگی.
اگر هنوز ازدواج نکردهاید و برای آن برنامه ریزی میکنید، احتمالاً تصورات خاصی از ازدواج دارید که درباره آنها مطمئن نیستید. من و شوهرم ۱۰ سال است که ازدواج کردهایم. در ادامه چیزهایی آمدهاست که من در طول دههی گذشته آموختهام.
زندگی مشترک تلاش ۵۰/۵۰ دو نفر نیست
زندگی مشترک یعنی هر یک از دو نفر ۱۰۰ درصد مایه بگذارند. وقتی شما به تمام به کارهای همیشگیتان ادامه می دهید و انتظار دارید وظایف ۵۰/۵۰ باشد، به آسانی همسرتان را میرنجانید. اگر روی چیزی تمرکز کنید که همسرتان در زندگی مشترک کم می گذارد و مدام به این فکر کنید که چه قدر بیانصاف است، ممکن است نارضایتیتان بیشتر شود. به جای آنکه دقیقا به ذهن بسپارید آخرین بار چه کسی زباله ها خالی کرده است، اگر به همسرتان احساس خاص بودن بدهید خیلی مفید خواهدبود. چه یک یادداشت عاشقانه روی آینهی دستشویی باشد، چه یک هدیهی کوچک "فقط به خاطر..."، یا یک قرار غافلگیر کنندهی منحصر بهفرد در مکانی که با دقت انتخاب شدهاست، اگر ۱۰۰درصد تلاشتان را برای زندگی مشترکتان صرف کنید، میتوانید آن را مستحکم کنید.
وقایع آسیبرسان، بیماریها، و اندوه این ظرفیت را دارند که یا شما را به هم نزدیکتر کنند یا خیلی از هم دورتان کنند
ممکن است اتفاقهای خیلی بدی در زندگی رخ بدهد، و غمها یکی پس از دیگری زوجها را احاطه میکنند. هرکس به گونهای متفاوت با استرس و اندوه کنار میآید. هنگامی که در کنار هم دشوارهای مفرط را تحمل میکنید، همهی تلاشتان را بکنید که رابطهتان را با همسرتان حفظ کنید. اگر احساس میکنید کجخلق و زودرنج شدهاید، علت آن را برای همسرتان توضیح دهید. به یاد داشتهباشید شما دو شخص منحصر بهفرد هستید، و هتگامیکه اتفاقهای استرسزا رخ میدهند، ممکن است آنها را خیلی متفاوت حلاجی کنید.
زندگی مشترک ما اتفاقهای ویرانگری را از سر گذرانده است، و گاهی در هنگام دشواریها به خوبی از هم حمایت نکردهایم. هنگامیکه اوضاع زندگی مشترکتان توفانی میشود، مطمئن شوید با تمام توانتان از آن حفاظت میکنید. شاید گاهی احساس کنید همهچیز در این دنیا تهدیدی است که ممکن است شما را از هم جدا کند.
پس از سالها زندگی مشترک، روزهایی میرسد که با خود میاندیشید همسرتان از کدام سیاره آمده است.
من و شوهرم ۱۰ سال است که ازدواج کردهایم، و باز هم بعضی روزها حس میکنم انگار اصلا او را نمیفهمم. حتی نمیدانم دربارهی این چه چیز دیگری بگویم.
آدمها به روشهای کاملا متفاوتی ابراز عشق میکنند
یکی از بهترین کتابهایی که من و شوهرم خواندهایم "۵ زبان عشق" اثر گری چپمن است. چپمن بعد از اینکه دههها مشاور ازدواج و زندگی مشترک بودهاست، به این نتیجه رسیدهاست که برای ابراز عشق عاطفی ۵ روش اصلی وجود دارد، که او نام آنها را ۵ زبان اصلی عشق گذاشتهاست. بر اساس نظر چپمن، هر شخص یک زبان اصلی عشق دارد، و برای اینکه عشق شما را احساس کند، باید با آن زبان با او صحبت کنید. ۵ زبان عشق شامل این موارد هستند: زمان با کیفیت، عبارت تاییدکننده، دریافت هدایا، نوازش، و خدمترسانی.
کتاب ۵ زبان عشق تغییر شگرفی در زندگی مشترک من ایجاد کرد، و کمکم کرد بفهمم چگونه عشقام را به همسرم ابراز کنم. من آدمی هستم که زمان باکیفیت خیلی برایم مهم است. از طرف دیگر، شوهرم به عبارات تاییدکننده و خدمترسانی نیاز دارد تا عشق را احساس کند. دانستن تفاوتهایی که بین ما وجود دارد چشمهای ما را باز کرد و کمک کرد زندگی مشترکمان را مستحکم کنیم.
همیشه همهچیز خوب و خوش نیست
قرار گذاشتن جالب است. همهچیز جدید و مهیج است، و هر دوی شما به ظاهر و رفتارتان دقت میکنید. بعد ازدواج میکنید و پیمیبرید با یک انسان ازدواج کردهاید. کسی که باد معده از او خارج میشود. و بزاقاش از دهناش میپاشد. و هر روز با این فرد اغوا نمیشوید. در واقع، گاهی حال تان به هم خواهدخورد.
وقتی در زندگی روند روزمره غرق میشوید، آسان است که عادت کنید "تهماندهی"ی خودتان را به هم بدهید، و هنگامی که از نظر فیزیکی و عاطفی تهی هستید، فقط بدترین ویژگیهای خودتان را به همسرتان نشان دهید. عاقلانه است که پس از ازدواج همچنان برای یکدیگر وقت و انرژی بگذارید. وقت و انرژیتان را برای رابطهتان سرمایهگذاری کنید. تلاش کنید به هم احساس خاص بودن بدهید. مطمئن شوید همسرتان چیزهایی بیش از درگیریهای روزمرهتان را از شما دریافت میکند. با اینکه هر روز همهچیز خوب وخوش نیست، بهطور مرتب بهترینهای خودتان را با همسرتان به اشتراک بگذارید، و آن را تبدیل به یک اصل کنید.
خنده خیلی از مشکلات را برطرف میکند
حس شوخطبعی زیاد میتواند به زندگی مشترکتان کمک شایانی بکند. وقتی میتوانید با هم بخندید، حتی اوقات خوبتان هم بهتر میشود، و هنگام دشواری از سختیها کاسته میشود.
اگر به یکدیگر فضایی بدهید تا با دوستان وقت بگذارنید و اهداف فردیتان را دنبال کنید، شادیتان بهطور چشمگیری افزایش خواهدیافت
بسیاری از آدمها پس از اینکه ازدواج میکنند فراموش میکنند به عنوان یک فرد کی هستند. با این حال من معتقدم خیلی سودمند است که همچنان علایقی جدا از همسرتان داشته باشید. چه هدفی حرفهای یا شخصی باشد، یا یک سرگرمی که عاشقاش هستید، پرورش بخشهای دیگر زندگیتان در کنار رابطهتان، میتواند کمکتان کند در زندگی احساس کامیابی بیشتری بکنید. همسرتان همهی نیازهایتان را رفع نخواهدکرد(و نباید چنین انتظاری داشته باشید). وقت گذاشتن برای ارتباط با دوستان نیز خیلی مهم است.
با گذشت هر سال، عشقتان قویتر خواهدشد
زندگی مشترک آسان نیست، و گاهی ممکن است بینهایت دشوار باشد. با این حال، میتواند فوقالعاده باشد. برایتان یک زندگی مشترک طولانی، سالم، و شاد آرزو دارم.
The post چیزهایی که قبل از ازدواج نمیدانید! appeared first on آلامتو.
ادامه مطلب ...
بوراک اوزچیویت متولد 24 دسامبر 1984، مدل و بازیگر مشهور ترکیه، دوره دبیرستان را در مدرسه kazim İşmen در سال 2001 به پایان رساند و در رشته عکاسی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه مارمارا فارغ التحصیل شد.
بوراک اوزچِویت مسلط به زبان انگلیسی است، و از رانندگی، ورزش کردن و فوتبال لذت می برد.
شاید جامعه ایرانی بوراک را با سریال «حریم سلطان» شناخته باشد اما او سال2005 و در21 سالگی برای دنیا، مدلی شناخته شده بود، یعنی زمانی که بعد از بردن جایزه بهترین مدل ترکیه در رقابت های جهانی شرکت کرده و به مقام دوم رسید.
بوراک اوزچیویت ، بازیگر نقشهای کامران ( چکاوک ) و بالی خان ( حریم سلطان ) به همراه نامزدش ، فحریه اوچن ،بازیگر نقشهای نجلا ( برگریزان ) ، فریده (چکاوک ) و مروه ( سعید و شورا ) نامزده شده اند.بوراک اوزچویت و فاهریه اوجان به یکدیگر دلبسته شدند و در سال 2014 بود که رسانههای ترکیه شروع به شایعهپردازی برای آنها کردند ولی این اخبار معمولی در حد شایعه نبود و بوراک و فاهریه اعلام کردند که با یکدیگر ازدواج کردهاند
آدمهای خاص، کارهای خاص هم انجام میدهند و درواقع سعی میکنند در هر چیزی خاص باشند ولی در این بین آدمهایی هستند که شهرت و محبوبیت زیادی دارند ولی در عین حال سعی نمیکنند که کارهای عجیب و خاص انجام دهند و از زندگی معمولی خود لذت میبرند. بوراک اوزچویت یکی از این چهرههای شاخص است که باوجود شهرتی که در سالهای اخیر کسب کرده ولی هنوز هم در رویاهای جوانی خود زندگی میکند و هنوز هم دوست دارد به آرزوهای قدیمی خود جامهعمل بپوشاند. او ساده و سالم زندگی میکند و در عین حال یک سبیلوی خوشتیپ است!
خاطرات خوب سالهای دور
بخشهایی از زندگی هست که هرگز فراموش نمیشود. من گاهی آرزو میکنم که کاش تمام روزهای کودکیام را کامل و بدون نقص به خاطر داشتم اما متاسفانه خیلی چیزها از آن روزها در خاطرم نمانده است. تنها چیزهایی که برایم پررنگ بوده دوستان، مدرسه و ورزش بوده است.
حتما چیزهایی در کودکی من بوده که من فراموش کردهام و شاید بعضی از آنها خیلی هم مهم بودهاند. خیلی دوست دارم حتی برای یکبار هم که شده به آن روزها سفر کنم. گاهی سعی میکنم چیزهایی را به خاطر بیاورم اما متاسفانه تلاشم به جایی نمیرسد. خاصیت زندگی همین است که هرچه جلوتر میرود بخشهایی از گذشته را از ذهن پاک میکند؛ البته همیشه از مادرم در این زمینه کمک میگیرم. (باخنده) مادر واقعا حافظه عجیبی دارد.
کودک ورزشکار محله ما
بعضی از بازیگران و خوانندگان وقتی به شهرت میرسند یا کار حرفهای خودشان را شروع میکنند به سمت ورزش میروند اما ورزش برای من عشقی بود که از کودکی به آن میپرداختم. درواقع اولین ورزشی که مرا جذب کرد، فوتبال بود که در آن حتی به دنبال حرفهای شدن هم بودم اما بعدها نگاهم عوض شد. با این حال هنوز هم فوتبال یکی از علایق جدی و همیشگی من است. در کنار فوتبال شروع به بدنسازی کردم چون فارغ از هر چیزی، دلم میخواست استایل بدنی خوبی داشته باشم. این مساله قطعا در هر کاری به نفع شماست و در بازیگری و مدلینگ که جای خود را دارد.
مدیریت مادرانه با هوشمندی
یکی از ویژگیهای خوب مادرم این است که خودش را از مسائل حرفهای و روابط کاری و شخصی من دور نگه میدارد. او همه دوستانم را دوست دارد وهرگز تنها به این خاطر که من رابطهام با آنها کمرنگ یا تیره میشود، از آنها بدگویی نمیکند. خب، شاید این خیلی اهمیت نداشته باشد اما از آنجا که مادرم در زمینه شبکههای اجتماعی خیلی فعال است، سعی میکند حاشیهها را از من دور نگه دارد؛ برای همین از او بسیار ممنونم. او حتی زمانی که من از نامزد اولم جدا شدم، رابطهاش با او خوب بود و این روزها با فاهریه رابطه مادر و دختری ایجاد کرده است.
بهترین خواهرهای دنیا
رابطه من با خواهرهایم واقعا عالی و فوقالعاده است. آنها سنگصبور من هستند و من هم سنگصبور و حامیشان. اینکه شما در زندگی افرادی را داشته باشید که همیشه حامی و دوست شما باشند، واقعا لازم است و به آدم دلگرمی میدهد. فکر کنم خواهرهای من بهترین خواهران دنیا هستند.
خوشتیپ با ریش و سبیل
درمورد خوشتیپی تعاریف خودم را دارم. گاهی علاقه دارم که سبیل بگذارم و گاهی هم به ریش گذاشتن علاقه دارم اما آدمی نیستم که فقط دنبال این باشم که بخواهم به زور خودم را خوشتیپ نشان دهم. به نظرم بعضی چیزها باید در خود آدم باشد. به جانیدپ نگاه کنید؛ او ذاتا آدم خوشپوشی است و همه دوستش دارند یا جورج کلونی را ببینید، واقعا تماشایی است. برای من باعث افتخار بود که نشریه Blic یکبار مرا به عنوان مرد جذاب ریشوی سال انتخاب کرد؛بهخصوص آنکه فهمیدم در این فهرست نامهای مهمی چون براد پیت، جانیدپ و کیت هرینگتون هم حضور داشتند! البته من خودم هم فکر میکنم زیباترین سبیل جهان را دارم. (باخنده)
پول خوب بده، لباس خوب بخر
یکی از فلسفههای زندگی من این است که بخشی از درآمدم باید صرف ظاهرم شود؛ البته منظورم از ظاهر، خرید لباس است. خرید کردن برای من در مقوله لباس خلاصه میشود. سعی میکنم تقریبا نگاه آزادی در انتخاب لباس داشته باشم و به همین علت مرا در لباسهای متنوعی میبینید. یکجورهایی دوست ندارم تکراری شوم و همین باور به اینجا رسیده که خیلیها میگویند بوراک، بازیگر ولخرجی در مد و لباس است و باید اعتراف کنم که واقعا همینطور است؛ البته این را باید بگویم که ذاتا دوست دارم لباسی را که میپوشم به من احساس راحتی بدهد؛ چه این لباس رسمی باشد و چه اسپرت.
عطر فقط تلخ و قدرتمند
من عطرهای زیادی را امتحان کردهام ولی به نظرم هیچ عطری به اندازه عطرهای دینامیک و قوی برایم خوشایند نیست. یکبار هنگام مصاحبه با یک نشریه مُد،عطری از برند ولگاری را به من معرفی کردند که متوجه شدم بسیار خاص و رویایی است. عطری به نام مردان سیاهپوش که رایحه عجیبی داشت. هنوز هم اگر بخواهم در یک قرار رسمی حاضر شوم یا در مراسم مهمی حضور داشته باشم، از این عطر استفاده میکنم.
هیوجکمن دنیای ترک
از اینکه مرا با سایر بازیگران مقایسه کنند، خوشم نمیآید چون به نظرم هر کسی جای خودش را دارد و با تواناییهای خودش شناخته میشود اما در مورد ظاهرم که گاهی مرا با هیوجکمن مقایسه میکنند، ماجرا متفاوت است. من بازیها و کلا شخصیت این آدم را دوست دارم. یکبار نشریه موویتایمز ترکیه، به من لقب « جکمن ترکها » را داد که برایم هیجانانگیز بود. در آن زمان مدل موهایم خیلی شبیه او بود اما خودم اصلا به این موضوع فکر نکرده بودم!
خانه جدید با مبلمان جدید
سال گذشته همه وسایل خانه جدیدم را عوض کردم. راستش وقتی این خانه را در منطقه اولوس در استانبول خریدم آن را خیلی ساده دکوراسیون کرده ولی از زمانی که با فاهریه نامزد کردم او از من خواست تا تمام وسایل قدیمی را عوض کنم و مبلمان و وسایل جدیدی برای خانهمان بخرم. من خودم آدمی نیستم که دست به تغییرات کلی در چیزهایی که دوست دارم بزنم اما به خاطر علاقهام به او این کار را انجام دادم و به نظرم خیلی هم جالب بود چون عوض شدن فضای خانه کلا روحیه آدم را بهتر میکند.
کمک به سیستم ایمنی بدنم
من برای سلامت خودم اهمیت بسیاری قائلم. یادم هست سر فیلمبرداری فیلم «عشق شبیه توست» به خاطر آنکه در صحنهای با پیراهن خیس حضور داشتم،سرمای بدی خوردم تا حدی که حتی با مراجعه به درمانگاه و تزریق سرم هم حالم خوب نشد و مجبور شدم چند روزی در بیمارستان بستری شوم. آنجا متوجه شدم سیستم ایمنی بدنم کمی ضعیف است و به خوبی و آنطور که باید با عوامل بیماریزا مقابله نمیکند. برای همین سعی کردم همیشه مراقب سلامت خودم باشم و از چیزهایی که مرا در معرض بیماری قرار میدهد، دوری کنم.
تغذیه سالم برای ستاره
به نظرم یکی از مهمترین مسائل در زندگی هر انسانی، تغذیه است و این موضوع برای هنرمندان و ورزشکاران بسیار حیاتیتر است؛ البته گاهی دیدهام که برخی تغذیه درست را در گرفتن رژیمهای گرانقیمت میبینند ولی به نظر من اصلا یک تغذیه سالم به این موارد بستگی ندارد و شما باید فقط و فقط غذای سالم مصرف کنید تا بدن و جسم سالمی داشته باشید.
پیادهروی در اهرام مصر
سفر برای من ورود به دنیایی تازه از ناشناختههاست؛ البته از کودکی مکانهای عجیب و غریبی که گاهی آنها را در مجلات یا کتابها میدیدم، بیش از هر چیزی برایم جذاب بود. دوست دارم قدم به مکانهایی بگذارم که حس کنم چند قرن پیش در آنجا آدمهایی به شکل دیگری زندگی میکردند، برای همین مکانهای تاریخی را خیلی دوست دارم. سفر به مصر برای من هربار سرشار از تازگی و جاذبه است. تماشای اهرام مصر واقعا مرا به حیرت میاندازد و حس میکنم کنار عظمت آنها کم میآورم.
لذت خوردن یک همبرگر
آنهایی که مرا میشناسند خوب میدانند از تفریحات محبوب من غذا خوردن در رستوران است اما درواقع هیچ غذایی را به همبرگر ترجیح نمیدهم. یک زمانی عادت داشتم به هر غذاخوری که میروم همبرگر آنجا را امتحان کنم و حالا هم ادعا میکنم یکی از بهترین همبرگرهای دنیا را در غذاخوری من خواهید خورد.مطمئن باشید طعم همبرگر مخصوص بوراک تجربهای است که هرگز فراموش نخواهید کرد و این را فراموش نکنید که همبرگرهای ما کاملا سالم و تخصصی تهیه میشوند و از مضرات مابقی فستفودها به دور است.
دوست همیشگی من
موراتبوز دوستی است که هیچوقت مرا تنها نگذاشته و باوجود آنکه شغل خوانندگی، زمان بسیاری را از او میگیرد اما همیشه به خاطر من در هر جاییکه لازم بوده حاضر شده است. من و او اوقات بسیار خوبی با هم داشتهایم و بعضا با هم برای تفریح میرویم. یکی از تفریحات مشترک ما بولینگ و تنیس است؛ البته من به کنسرتهای او هم میروم و به نظرم یکی از بهترین صداهای نسل حاضر خوانندگان ما را دارد. او و خانوادهاش از صمیمیترین دوستان من در این فضای هنری هستند. خوشبختانه یک کار هنری مشترک را هم با یکدیگر داشتهایم که برایم واقعا لذتبخش بود.
نقاشیهای بیسروته زیبا
سعی کردهام نگاهم را به خیلی چیزها تغییر دهم. قبلا بیشتر منفیباف بودم و حتی به آدمها بهراحتی نزدیک نمیشدم اما دو، سه سالی هست که خیلی خوشبین شدهام و سعی میکنم خوبیهای هر اتفاقی را ببینم. این موضوع حتی در نگاه هنری من هم تاثیر گذاشته است. تا قبل از این تغییر با دیدن بعضی آثار مدرن و نقاشیهای خاص در سبکهایی که خیلی برایم آشنا و ملموس نبودند نمیدانستم چه واکنشی باید نشان دهم اما بعد متوجه شدم از همین شکلهای بیسروته هم میتوان لذت برد؛ فقط کافی است از دریچه بهتری آنها را نگاه کنم و از این اتفاقی که روی بوم افتاده لذت ببرم.
نگرانیهای من برای آینده
اینکه آدم بداند فردا چه میشود یا حتی در حد چند ساعت و چند دقیقه جلوتر از حال را ببیند، شاید اتفاق خوشایندی به نظر برسد اما این در عین حال میتواند ترسناک هم باشد. فقط کافی است فکرش را بکنید یک لحظه بعد از این زمان حالیکه در آن هستید، قرار است اتفاق بدی بیفتد که نمیتوانید جلوی آن را بگیرید. خب این بسیار زجرآور است. شاید گاهی خوب باشد که از فردای خودمان بیخبر باشیم. من هنوز نتوانستهام با نگرانی از آینده کنار بیایم اما نمیخواهم این نگرانی مرا نابود کند و اجازه زندگی در امروز را از من بگیرد. آینده بالاخره خواهد آمد و شاید پر از اتفاقهای خوب هم باشد. نباید برایش دلواپس بود و باید با مثبتاندیشی زندگی را ادامه داد.
شادی با طعم و رنگ آبی
اگر بخواهم درباره چیزهایی که مرا شاد میکند، صحبت کنم باید حتما به وجود رنگ آبی در طبیعت اشاره کنم؛ برای همین از آسمان آبی لذت میبرم. من بهشدت عاشق روزهای آفتابی و بدون ابر هستم چون زیبایی آسمان را بهتر و کاملتر میبینم و این باعث آرامش من میشود. دریا را هم برای همین دوست دارم. تماشای دریا تمام استرسها را از من دور میکند. در کنار اینها به رنگ آبی هم علاقه دارم و چیزهایی که به این رنگ باشند مرا خوشحالتر میکنند؛ البته جالب اینجاست که در انتخاب لباسهایم ترجیحم رنگهای دیگری غیر از آبی است!
دومین مدل برتر جهان
بوراک اوزچویت، 24 دسامبر 1984 در مرسین در جنوب شرق ترکیه متولد شد. او با ظاهری مقبول، قدی حدود 184 سانتیمتر و اندامی متناسب این بخت را یافت تا در ابتدا به عنوان مدل کارش را شروع کند و در آن عرصه به موفقیت هم دست پیدا کرد. 2003 سالی بسیارموفق آمیز برای بوراک بود. او توانست در رقابتهای بهترین مدل سال جهان به مقام دوم برسد و در عین حال در مسابقات بهترین مدل ترکیه هم مقام اول را کسب کند، به او لقب «آقای طلایی» دادند برای همین تصاویرش روی جلد مجلاتی چون مریکلر و گلوریا رفت.
شاگرد موفق و درسخوان
دوران کودکی بوراک در استانبول گذشت و در دبیرستان شاگرد موفق و درسخوانی بود. بوراک به جز بازی فوتبال به کارهایی چون مطالعه کتاب و شنیدن موسیقی علاقه داشت. او پس از پیروزی در رقابتهای بهترین مدل ترکیه و جهان، قراردادهای تبلیغاتی خوبی امضا کرد که برندهایی چون «توئین» و «نتورک» مربوط به فعالیت مدلینگ وی در خارج از مرزهای ترکیه بودند.
نقشهای کوتاه در بازیگری
بوراک که همیشه میخواست بازیگر شود، تصمیم گرفت تحصیلاتش را در رشته هنر ادامه دهد. او دانشآموخته دانشگاه مرمره از استانبول در رشته هنرهای زیباست و در عین حال همزمان کار مدلینگ را هم ادامه داد. در همین بین که به عنوان مدلی موفق در ترکیه به شهرت رسیده بود، توانست برای برندهای مطرح اروپایی نیز کارهای تبلیغاتی انجام دهد؛ تا آنکه سال 2006 فیلمسازان ترکیهای مجذوب این جوان آیندهدار خوشتیپ شدند و از او برای کارهای خود دعوت کردند. نخستین کار تصویر او «منفی هجده» نام داشت، هرچند که نقش او در آن کار کوتاه بود اما سال بعد برای نقش بهتری در کاری به نام «آسوده»حاضر شد که تریلری قابلتوجه بود.
اندک زمانی بعد نیز در سریال تلویزیونی «شوهر خشن» به ایفای نقش پرداخت که در آن در نقش تنها فرزند یک خانواده اصیل، قدرتمند و ثروتمند را بازیمیکرد. بین سالهای 2008 تا 2009 سریال دیگری را بازی کرد که ماجرای سریال درباره یک گروه موسیقی بود که سولیت (تک خوان) آن گروه یک دخترجوان بود. یکی از اعضای گروه به مرور عاشق این دختر میشود و قصد ازدواج دارند اما مشکلات بسیاری سر راه این عشاق به وجود میآید. بوراک در این سریال نیز نقشی کوتاه داشت.
شروع نقشهای بزرگ
سال 2010 بود که بوراک برای نقش اول به سریال «خیانت» دعوت شد که در آن نقش پلیسی به نام امیر را بازی کرد. امیر در گیرودار یک پرونده قتل متوجه میشود که نامزدش نیز یک طرف ماجرا قرار دارد. طی یک سال بوراک اوزچویت سریال «اسرار کوچک» را بازی کرد که داستان روابط چند خانواده پولدار و بچههایشان را روایت میکرد. به نظر میرسید که مسیر بازیگری بوراک به اوج رفته اما او همچنان نیازمند چیزی بود تا استعدادش را تمام و کمال به نمایش بگذارد.
سال 2011 این شانس را یافت تا یکی از نقشهای مجموعه «حریم سلطان» را ایفا کند. او نقش سربازی شجاع و بیباک به نام «بالیخان» را ایفا کرد؛بوراک در این نقش درخشان ظاهر شد تا جاییکه در کشورهای مختلف به شهرت رسید و میلیونها هوادار پیدا کرد. سال 2013 بوراک دعوت شد تا در سریالی به نام «چکاوک» در نقش «کامران» بازی کند. نقش مقابل وی را هم چهره آیندهدار و دخترجوانی به نام فاهریه اوجان بازی کرد که همین همبازی شدن، آینده آنها را رقم زد.
یک ازدواج سینمایی
بوراک اوزچویت و فاهریه اوجان به یکدیگر دلبسته شدند و در سال 2014 بود که رسانههای ترکیه شروع به شایعهپردازی برای آنها کردند ولی این اخبار معمولی در حد شایعه نبود و بوراک و فاهریه اعلام کردند که با یکدیگر ازدواج کردهاند در فیلم سینمایی «عشق شبیه توست» بار دیگر همبازی شدند و همین موضوع باعث شد تا فیلم با فروش خوبی در گیشه همراه شود. لازم به ذکر است که بوراک خود، بخشی از سرمایه ساخت این فیلم را بهعنوان تهیهکننده متقبل شده بود.
از فوتبال تا اتومبیل لوکس
بوراک شدیدا به فوتبال علاقه دارد و ورزش جزیی از زندگی روزمره اوست و طرفدار دوآتشه تیم فوتبال فنرباغچه است. او به زبان انگلیسی تسلط کامل دارد وهمیشه میگوید که در ایامی که در کشورهای اروپایی مشغول کار مدلینگ بوده است، به اجبار زبان انگلیسی را آموخته است ولی حالا از اینکه به این زبان تسلط دارد، واقعا خوشحال است. او عاشق اتومبیلهای لوکس است و اعلام کرده که دوست دارد زمانیکه به سن و سال پیری رسید، یک کلکسیون کامل و زیبا از ماشینهای لوکس داشته باشد.
از نامزدی ناموفق تا فیلمسازی
بوراک پیش از اینکه با فاهریه اوجان نامزد کند، مدتی در سال 2011 با مدل ترکیهای، «سیلان کاپا» نامزد بود که بعد از مدتی کوتاه از هم جدا شدند. همچنین جالب است بدانید که بوراک اخیرا شرکت تولید فیلم خود را راه انداخته و برای فیلم اول خود از بانوی اول ترکیه در سال 2014 یعنی «امیه گولسوی»دعوت به کار کرد.
رستورانی با نماد سبیل
بوراک که همواره دوست داشته کارهای تجاری را در زندگی خود بیشتر و بیشتر کند، سال 2014 رستوران خودش را به نام «بالیبی دونر» در استانبول افتتاح کرد. جالب است بدانید که نماد و لوگوی این رستوران برگرفته از سبیل معروف او در سریال «حریم سلطان» و «چکاوک» است که از زمان سریال «حریم سلطان» تا به امروز به یکجور مد میان جوانان ترکیه تبدیل شده است. بوراک هم از این موضوع استفاده کرده و نماد رستوران خود را همین سبیل معروف قرار داده است.
او اصالتا اهل استان غازی آنتپ در جنوب ترکیه است. در مسابقه بهترین مدل مردان ترکیه در سال 2003 به عنوان چهره ای که آینده درخشانی خواهد داشت انتخاب شد. بعد از این مسابقه در آژانس مدلینگ Ugurkan Ajans به عنوان مدل مشغول به کار شد. او اکنون حرفه مدلینگ را رها کرده و به بازیگری در فیلم ها و سریال ها مشغول است.
در سال 2005 مجددا در مسابقه بهترین مدل ترکیه شرکت کرد و به عنوان بهترین مدل مرد سال ترکیه انتخاب شد. به دنبال انتخاب شدن به عنوان بهترین مدل ترکیه، در مسابقه بهترین مدل مرد جهان شرکت کرد و توانست مقام دوم بهترین مدل جهان را هم به دست آورد.
اولین تجربه بازیگری او در سریال منفی 18 بود که در نقش یک مامور پلیس به نام مراد ایفای نقش می کرد. در نوامبر 2007 در فیلمی به نام Musallat ( مسلط ) بازی کرد. نقشی که باعث شد او به شهرت زیاد دست یابد و در ایران نیز طرفداران زیادی به دست آورد، نقش بالی خان (Malkoçoğlu ) در سریال حریم سلطان بود.
البته نکته جالب درباره بوراک این است که او خودش فارغ التحصیل رشته عکاسی است و قرابت خوبی با دنیای دوربین و این مدیوم دارد. 13 ستاره سینمای ترکیه روزی که برای مجموعه «رازهای کوچک» مقابل دوربین رفت، مدل سبیلی که داشت بین جوان های ترکیه به مد بدل شد. او امروزه از این موضوع به نفع خود استفاده کرده است و رستورانی در ترکیه راه اندازی کرده و لوگوی رستوران را طرح سبیل خود قرار داده است.
مطالب مرتبط:
یوگرافی و عکس های بالی خان حریم سلطان
عکس های جالب از زیباترین بازیگران زن ترکیه
عکس های بازیگران مطرح ترکی در کنار همسرانشان
پرتال اجتماعی واکنش:ازدواج آرزوی همیشگی هر دختری است اما گاهی این آرزو به این سادگی ها محقق نمی شود. برای همین است که دخترها، در اضطراب ازدواج نکردن ذره ذره آب می شوند و خود را می بازند.بگذارید کمی در این باره با هم صحبت کنیم. از مشکل ازدواج نکردن و بی شوهری فرار نکنید و یک بار هم که شده، با شهامت با آن رو به رو شوید.
مجردی را چطور بگذرانیم؟
مشکل نداشتن خواستگار مناسب یک پدیده اجتماعى همه گیر شده است و نگرانى درباره این موضوع، به جز ایستایى و در جا زدن کارى براى شما نمى کند. داشتن یک مجردى خوب و سرشار از توانگرى باعث مى شود تا شما به زندگى خود هدف و جهت دهید و از ایستایى رها شوید. ایستایى شبیه یک اتومبیل مى ماند که روشن است و دارد بنزین مصرف مى کند، ولى پاى شما روى ترمز است و نمى دانید چه باید کنید. بهترین کار پیدا کردن یک آدرس خوب براى ادامه مسیر زندگیست. شاید در بین راه و جستجوى هدف جدید، خواستگار شما قرار گرفته باشد.
تنهایى براى کسى که هنرى دارد و اهل کتاب است وحشتناک نیست. تنهایى دردناک نیست وقتى دوستان خوبى دارید و مهارت هاى جنگیدن با مشکلات را فرا گرفته اید. تنهایى سخت نیست وقتى خدا جبران همه نداشته هاى شماست… انسان یعنى خواستن و شما مى توانید از دل این تنهایى ها به راههایى برسید که در آخر از تنهایى خلاص گردید. مى توان تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد.
وقتى در زندگى به مرحله سرگردانى مى رسیم باید بالاخره از جایى شروع کنیم. خود خورى و خود تخریبى ما را له شده نشان مى دهد و اعتماد به نفس را از ما مى رباید. هر کس در قفس سر گردانى بماند، دچار روز مرگى مفرط مى شود و اژدهاى بى برنامگى و بى هدفى او را از پاى در مى آورد. باید براى کشتن این اژدها نیزه اى آماده کرد.
تنهایید و از مجردی خسته شده اید؟ همه لحظه هایتان را به امید آمدن خواستگار می گذرانید و آنقدر منتظرید که دست و دلتان به هیچ کاری در زندگی نمی رود؟ از این پوسته بیرون بیایید و خودتان را پیدا کنید. چطور؟
۱٫ یک کار هنرى را شروع نمایید.
۲٫ دعا بخوانید. دعا روح ما را کیمیا مى کند. فراموش نکنید.
۳٫ توانایى و موفقیت هاى خود را بنویسید و در زمان هجوم افکار منفى، آنها را بخوانید.
۴٫ سعى کنید اعتراض هاى خود را مطرح و گفتگو نمایید و زخم هاى عاطفى خود را ترمیم کنید، درغیر اینصورت زخم ها تبدیل به جراحت و جراحت تبدیل به چرکین شدن احساسات مى گردد و فرد به خود آسیب مى رساند.
۵٫ زیاد به دل طبیعت بروید و گل ها و زیبایی ها را از نزدیک ببینید.
۶٫ به یک مشاور خوب و دلسوز و مؤمن سر بزنید.
۷٫ فکر مى کنید کسى درکتان نمى کند… خسته اید و مثل یونس نبى (ع) در شکم ماهى تنها هستید… احساس مى کنید دیگران شما را رها کرده اند و رفته اند. ولى مهم این است که بدانید شما بلعیده نمى شوید. اگر خودتان، خودتان را در قفس سرگردانى حبس نکنید، اگر حرکت کنید و اجازه ندهید، دردهاى خفته درونتان چرک کرده و زیر پوست وجودتان عفونت نماید، آنگاه شما نجات خواهید یافت…
ازدواج زوری نیست
طمع، هیجان زاست و جاده هیجان همیشه سر بالایى نیست. وقتی چشم بسته و سریع ازدواج می کنید، حس مى کنید که شوهر را زود بدست آوردید، غافل از اینکه در یک سر پایینى به سمت سرنگون شدن، حرکت مى کنید. باید فاصله هاى عاطفى خود با دیگران را تنظیم کنید. مردان و پسران شکارچى، کفش خوشبختى، به پاى شما نمى پوشانند. کودکانه، مسائل را تحلیل نکنید و بدانید که فکر تور کردن پسران و دست و پا نمودن شوهر به هر قیمتى، کاملاً غیر عقلانیست.
وقتی خواستگار آمد…
اگر از این مراحل گذشتید و به قسمت خوش ماجرا، یعنی خواستگاری رسیدید، باز هم کارتان تمام نشده و باید چیزهایی را بدانید. مثلا این که در خواستگارى چقدر طناز باشیم؟ چطور رفتار کنیم که طرف مقابل همین اول کاری نپرد؟
مسلماً در جلسه اول خواستگارى ، چشم هاى خواستگار جستجوگر است و خوش لباسى بدون جو گیر شدن معقول ترین حالت است. اما اگر دخترى متوجه شایستگى هاى خواستگار شد، بهتراست در جلسات بعدى تدبیر به خرج دهد و علاوه بر خوش لباسى و متانت، رفتارهاى نرمترى از خود نشان دهد. حتما در تیپ شخصیتى شما، او نباید به این نتیجه برسد که شما هیچ بلد نیستید و جذاب بودن را نمى فهمید. خوش سخن گفتن، عاقل بودن، لبخند به موقع داشتن، تیپ مناسب داشتن، گهگاهى تأیید کردن مرد و…. خداوند ظرفیت دلبرى حلال را در وجود شما گذاشته و باید در وقت خودش از آن بهره ببرید. اما مراقب باشید تا وقتى خواستگار جدى نیست و تا وقتى به دل شما و خانواده شما ننشسته است گوهر طنازى و دلبرى خود را در معرض حراج قرار ندهید. ممکن است طرف دچار سوء تفاهم شده و اشتباه برداشت نماید و یا برعکس، سوء استفاده نموده و ضربه بزند.
ما یک زیبایى داریم و یک جذابیت. زیبایى یعنى درشتى چشم ها، قد بلند، تناسب آن با وزن بدن، چهارشانه و گندمگون بودن و… که معمولاً ارثى است.
اما جذابیت یعنى خوش خلقى، تیپ مناسب داشتن، با وقار بودن، فهمیده بودن، اندیشه هاى قشنگ و منطقى و مثبت داشتن و…. که کاملاً اکتسابى است. فراموش نکنیم که ما جذب تفاوتهایمان مى شویم ولى با شباهتهایمان زندگى مى کنیم. بنابراین اولویت بندى در این زمینه، بیشتر به داشته هاى خودتان بر مى گردد. سعى کنید جذابیت هاى خود را بیشتر کنید.