دوران آشنایی و نامزدی، به عنوان مهمترین و اولین فصل مشترک زندگی یک زن و مرد، بسیار حائزاهمیت است. در این دوران باید چند مولفه را مدنظر داشت که شاید کمتر کسی به آنها توجه کند یا با جوان دمبخت راجع به آنها به گفتوگو بنشیند. این نکات ساده، اما بسیار مهم آنقدر ارزشمند است که بیتوجهی به آنها میتواند آینده زندگی یک زوج جوان را با بحران طلاق مواجه کند.
واقعبین باشید
نسبت به کل ماجرای آشناییتان واقع نگر باشید. تا حد امکان، تابع احساسات و هیجانات موقت و گذرای خود نباشید و به شکلی کاملا منطقی با این دوران مواجه شوید و همه جانبه فرد مورد نظرتان را مورد سنجش و شناخت قرار دهید. عشق و دوست داشتن اگر چه برای ازدواج لازم است، اما شرط کافی و تضمینکننده زندگی مشترک موفق نیست. خیالپردازی و رویابافی را به زمانی دیگر موکول کنید، هماکنون وقت آن است که چشمان را بیناتر و گوشهایتان را شنواتر کنید و به مسائل مهمی از زندگی که گاه فراتر از عشق آتشین است، توجه داشته باشید.
تعیین تکلیف کنید
قبل از ازدواج از موضوعات مهم زندگیتان با هم حرف بزنید. شما باید بدانید همسر آینده شما چه انتظاراتی از خود و شما در طول زندگی دارد، در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسید و براحتی از کنار آنها نگذرید. مثلا باید به توافق برسید که قرار است در کدام شهر، خانه یا محله زندگی مشترک خود را آغاز کنید؟ زندگی مستقلی خواهید داشت یا این که با یکی از خانوادهها باید زندگی کنید؟ زمان بچهدار شدنتان چه مدت پس از ازدواج است؟ معاشرتهای فامیلی و دوستانه به چه شکل باید باشد؟ و… به شوخی گرفتن یا طفره رفتن از موضوع یا جواب ندادن به سوالات احتمالی خود را جدی بگیرید.
به احساسات و عواطف خود توجه کنید
با خود و احساساتتان رودربایستی نداشته باشید. اختلاف و بگومگو، دلخوری و ناراحتی بسیار، خشم و عصبانیت، نداشتن تمایل مثبت یا داشتن حس منفی نسبت به یکدیگر، بهانهتراشیها و… علائم هشداردهندهای است که هیچ گاه گذشت زمان ترمیمکننده آنها نخواهد بود و در ادامه آن مسائل و مشکلات در زندگی مشترک با شدت بیشتری بروز خواهد یافت. فراز و نشیبهای بسیار دوران نامزدی، پیش مقدمه و نشانه آشکاری است که به شما هشدار میدهد قطعا در زندگی مشترک، زمانی که زیر یک سقف قرار گرفتید، مشکلات شما تشدید خواهد شد. بپذیرید اینجا همان جایی است که باید بایستید، اوضاع و شرایط خود و نامزدتان را دوباره بسنجید و محک بزنید.
خطوط قرمز رابطه را مشخص کنید
به هوای غرق شدن در عشق و عاشقی، سکوت پیشه نکنید و از مطالبه حقوقتان صرفنظر ننمایید. زندگی آیندهتان را به بهانه کوتاه آمدن و نگفتن خواستهها، به نازلترین قیمت به فروش نگذارید. شما و نامزدتان با هم هستید تا دریابید آیا میتوانید زندگی سالم و موفقی را با هم رقم بزنید یا خیر؟! پس باید صفات قابل تحمل و غیرقابل تحمل یکدیگر را بشناسید. برای کسب این نوع شناخت لازم است خود را برای همدیگر افشا سازید، بیهیچ تعارف و رودربایستی بگویید از چه چیز خوشتان میآید و چه چیز ناخوشایندتان است؛ چه رفتارهایی را میپسندید و از چه رفتارهایی دوری میکنید؛ تمایل دارید همسرتان در زندگی چگونه رفتاری داشته باشد؛ چه رفتارهایی را هرگز در همسرتان نمیپذیرید، میزان و محدوده سازگاری و انطباق خود در زندگی را مشخص کنید و… . محدودهها و خطقرمزهای غیرقابل مذاکره یا حتی غیرقابل چانهزنی را مشخص کنید و به اطلاع فرد مقابل برسانید و تفهیم کنید که اینها خواستههای مهم و غیرقابل اغماضتان در زندگی است.
رفت و برگشت را جدی بگیرید
اگر شما به خاطر یک رفتار آزاردهنده از جانب نامزدتان دلخور و ناراحت شدید و او پس از عذرخواهی به شما قول داد که هیچ گاه آن را تکرار نکند، اما بعدها، نه یک بار بلکه چند بار آن را تکرار کرد، لازم است جوانب احتیاط را رعایت کنید. رفتارهای رفت و برگشتی، جزو رفتارهایی است که بسیاری از همسران جوان بابت آن، متحمل آسیب و درد بسیار میشوند و گاه حتی چارهای جز رها کردن نیست، چون فرد مقابلشان مبتلا به مشکلی است که برطرف کردن آن نیازمند درمانهای روانشناختی است.
دوران آشنایی و نامزدی،مهمترین فصل مشترک زندگی یک زن و مرد می باشد
حواستان به آزارهای روانی باشد
اگر در دوره نامزدی حس میکنید افکار و احساساتتان سرکوب میشود و آن طور که باید و شاید در مقابل نامزدتان مجال بروز ندارید، اگر نامزدتان همیشه به فکر تحمیل احساسات و افکار خود به شماست و مدام از شما به طور موجه یا غیرموجه ایرادهای بنیاسرائیلی میگیرد یا شما را آن گونه که هستید، فکر میکنید و رفتار دارید، قبول ندارد و دائما به این فکر است که شما را تغییر داده و مطابق میل خود سازد، بهتر است در مورد ادامه این رابطه، با احتیاط بیشتر گام بردارید.
اولویتهای زندگی اش را بشناسید
در دوره نامزدی، اولویتهای زندگی نامزدتان را مشخص کنید. شما و زندگی مشترکتان در اولویت اول قرار دارید یا حرفه و شغل، خانواده، دوستان، تفریحات و…
بلوغ یا عدم بلوغ فکری، عاطفی و اجتماعی ازجمله مولفههایی است که توجه به آن الزامی و ضروری است، شما باید بدانید نامزدتان آنقدر به تکامل و بلوغ رسیده که بتواند همه زندگیاش را کار نداند، رابطه عاطفی بین خود، خانواده و همسرش را مدیریت کند، ارتباطات اجتماعی و معاشرتهای خود را بهینه و متعادل سازد؛ اینجاست که میتوان گفت فرد به بلوغ زندگی مشترک رسیده یا خیر.
میزان عمل او را بسنجید
از حرف تا عمل فرسنگها فاصله است. مثلا، اگر نامزد شما خود را فردی معتقد به دین معرفی میکند، ادعای او را مورد محک و سنجش قرار دهید، ادعا داشتن به دین هرگز لزوما به معنای عمل کردن بر طبق دستورات دینی نیست، حتی چهبسا ممکن است تلقی شما از دینداری با تلقی ایشان از این موضوع، کاملا متفاوت باشد یا اگر نامزدتان خود را فردی مستقل و مختار در زندگی معرفی میکند از طریق واگذاری مسئولیتهایی که نیاز به تصمیمگیری دارد، میتوانید استقلال فکری و عملی او را بسنجید و ادعای او را در واقعیت مورد توجه و نظر قرار دهید.
تعهد نامزدتان به شما چقدر است؟
مسئولیتپذیری و پذیرش تعهد در قبال زندگی خود و دیگری ازجمله مولفههای اساسی و مهم در زندگی همسران است. اگر زن و مرد نسبت به یکدیگر متعهد باشند با تمام وجود سعی میکنند در ایفای وظایف خود کمترین قصور و کوتاهی را داشته و به نیازهای جسمی، روحی و عاطفی همسر خود توجه کرده و پاسخگوی آنها باشند. اگر نامزدتان نسبت به تعهدات مردانه یا زنانه خویش چندان پایبند نیست و هر بار با توسل به طرقی یا بهانهای از آن سرباز میزند، لازم است مجددا با اتخاذ تدابیری جدید، او را به دعوت به تعهدات نموده، چهبسا برخی از تخلفات از سر ناآگاهی و عدم شناخت است، اما اگر این خصیصه عادت رفتاری نامزدتان باشد بهتر است در مورد ادامه رابطه با نگاهی روشنتر و واقعبینانهتر پیش بروید.
رازهای زندگیتان را فاش نکنید
صداقت داشته باشید، اما هرگز صداقت به معنای افشای رازهای شخصی و خانوادگیتان نیست. بازگو کردن برخی مسائل نهتنها برای آینده زندگی شما موثر نیست، بلکه ممکن است ذهن نامزدتان را مشوش کرده و رابطه امروز و فردایتان را با مشکلاتی مواجه کند. اگر ضرورتی برای بیان مطلبی از زندگیتان وجود ندارد هرگز آن را با نامزدتان در میان نگذارید، اما اگر مسالهای است که دانستن یا ندانستن آن در تصمیم همسرتان برای شروع زندگی مشترک نقش دارد لازم است آن را بیان کنید. مثلا اگر هماکنون از بیماری رنج میبرید او را از این مهم آگاه کنید، اما اگر سابقا مبتلا به بیماری بودهاید و الان هیچ اثری از آن نیست لازم به بیان آن نیست.
پدربزرگها و مادربزرگها معمولا حوصله سروصدا، تماشای فیلم، رفتن به پارک یا حضور در مهمانیها را ندارند. وقتی هم قرار است همه اعضای فامیل دور هم جمع شوند، خستگی و پیری را بهانه میکنند و تنها در خانه میمانند.
این رفتار سالمندان، برای خیلیها عادی شده و آنها پذیرفتهاند که فرد سالمند باید تنها، بیحوصله و بیانگیزه باشد؛ غافل از اینکه شاید این حالات زنگ خطری باشد برای نزدیک شدن تدریجی افسردگی؛ آنطور که متخصصان میگویند افسردگی میتواند براحتی دامان سالمندان را بگیرد، اما نباید تصور کنیم همه افراد در دوران سالمندی با این مشکل مواجه میشوند.
کارشناسان میگویند حتی من و شمایی که در آغاز دوران جوانی هستیم نیز باید تلاش کنیم تا یک سالمند خوشحال و سالم باشیم؛ وگرنه هرگز با آرزو کردن نمیتوانیم پایان خوشی برای روزهایی که بازنشسته شدهایم و احتمالا بچههایمان بزرگ شدهند و شاید نوه هم داشته باشیم، انتظار بکشیم. شما دوست دارید در آن ایام ازتان به عنوان یک سالمند سالم و موفق و خوشبخت یاد کنند یا نه؟
توصیه هایی به سالمندان عزیز
زندگی را به خودتان و دیگران سخت نگیرید. تواناییهای خود را توسعه دهید و به افراد موفق هم سنتان نگاه کنید که برای شما ایجاد انگیزه میکند. همواره خوشبین باشید و مثبت فکر کنید. معاشرت شما با سالمندان خوشبین و فراگیری نگرش خوشبینانه، بیحوصلگی و ناامیدی شما را از بین میبرد. با این جمله که «از ما گذشته و برای سن ما دیر است» خداحافظی کنید و آن را از ذهن بیرون برانید.
اهداف بزرگ داشته باشید و با امید زندگی کنید. از هرفرصتی برای یادگیری چیز تازهای استفاده کنید و بدانید هیچوقت دیر نیست. هر روز صبح که بیدار میشوید، چهرهای خندان داشته باشید. خنده سلامت را به شما هدیه میدهد. مطمئن باشید روزی که میخندید نمیتواند روز بدی باشد. از جسم و روح خود به خوبی مراقبت و استفاده کنید. اگر از آنها استفاده نکنید، خطر از دست دادن آنها وجود دارد.
به هیچوجه نباید یکجا ماندن و بیحرکتی را تجربه کنید. حرکت کنید. حرکت شادیآور است و افسردگی را از شما دور میکند. سفر کنید و جهان پیرامونتان را ببینید، بشنوید. حسکنید و از زندگی لذت ببرید. داشتن برنامه ورزشی استرس شما را میکاهد. اعتماد به نفستان را بالا میبرد و نشاط و سر زندگی را به دنبال دارد. با ورزش میتوانید از بیماریهای مختلف پیشگیری کنید.
علاوه برتحرک و مثبت بودن و اهمیت دادن به خود، باید موسیقی را هم در زندگی خود بگنجانید. موسیقی باعث افزایش تحمل درد، کاهش افسردگی، اضطراب و تنشهای روانی میشود. موسیقی به شما انگیزه میدهد و احساساتتان را برمیانگیزد، ایجاد محبت میکند، احساس اطمینان، شادی و نشاط میدهد و در نهایت باعث افزایش اعتماد به نفس شما میشود.
به عنوان یکی دیگر از رموز شادمانه زیستن در سالمندی باید از نظر جسمی و عاطفی تماس خود را با دیگران به ویژه اقوام، دوستان، فرزندان و نوههایتان حفظ کنید. نوههایتان را در آغوش بگیرید، نوازش کنید، عزیز بدارید و ابراز محبت کنید. یادمان باشد برقراری ارتباط در تمام طول عمر باعث امنیت میشود.
یکی از شاهراههای شاد زیستن، توکل به خداست. وقتی خدا بزرگترین حامی ماست و همهچیز بر اساس تقدیر خداوند مهربان و حکیم است، جایی برای نگرانی و اندوه نیست. پس به تلاش خود ادامه دهید و مطمئن باشید که اوضاع جهان تحت کنترل خداوند است. زیاد دعا کنید؛ زیرا دعا و نیایش در تعالی و آرامش روح اثر دارد. با آرامش میتوانید مشکلات و مسایل را راحتتر حل کنید. جرات داشته باشید و با کوچکترین آسیب یا ناکامی در زندگی، خود را نبازید. به علاوه سعی کنید در کارهای داوطلبانه برای کمک به دیگران شرکت کنید. با این امور خداپسندانه علاوه بر نفع رساندن به دیگران موجب بالا رفتن انرژی خودتان نیز میشوید و امید به زندگی شما بالا میرود.
در سنین سالمندی نباید از زندگی زناشویی و حتی روابط زناشویی غافل شد. زندگی زناشویی راهی برای افزایش سطح عاطفه و صمیمیت بین زن و شوهر است. جزو آن گروهی نباشید که فکر میکنند رابطه زناشویی مختص جوانان است. شما متناسب با سن خود میتوانید فعالیت زناشویی مناسبی داشته باشید. در واقع، این رابطه وسیلهای برای اثبات فعال بودن، داشتن احساس پرقدرت بودن، ایجاد اعتماد به نفس و جلوگیری از اضطراب است.
هرچند رابطه زناشویی یک مساله بسیار شخصی و خصوصی است اما اگر به دلیل بیماریهایی مثل مشکلات قلبی عروقی، قندخون و یا برخی داروها و سیگار مشکلی در این مورد دارید، حتما آن را با پزشک در میان بگذارید تا درمان شوید. حتی باید در دوره سالمندی مراقب بارداری ناخواسته نیز باشید. در مردان از سن ۵۰ سالگی، تعداد نطفه در اسپرم کم میشود اما صفر نمیشود. بنابراین اگر سن شما هم هنوز در محدوده باروری باشد، احتمال بارداری وجود دارد.
در خانمهای بالای ۶۰ سال احتمال باروری در حد صفر است ولی قبل از آن باید از روش مناسب پیشگیری از بارداری استفاده کنید. نکته مهم این است که ابراز عشق و محبت یک نیاز دایمی است و روابط صمیمانه بین همسران (چه در سنین جوانی، چه در سنین پیری) به تامین این هدف کمک میکند. البته نباید این مساله عاطفی را در معنی روابط زناشویی خلاصه کرد.
زندگی خودتان را در هر سنی که هستید با عشق ورزیدن و محبت به دیگران شیرین و بانشاط کنید. برای دیگران کاری انجام دهید و با این کار، لحظاتی از افکار مربوط به خود خارج شوید و مشکل شخص دیگر را تا حد امکان کاهش دهید. این کار حس «خوب مفید بودن» را به شما میدهد. گاهی باید به دلیل اشتباهاتی که در گذشته و حال مرتکب شدهاید خود را ببخشید. به این ترتیب قادر به بخشیدن اشتباهات دیگران نیز خواهید بود. در روابط اجتماعی خود با دیگران به سلامت روح و جسم خود بها بدهید و از استرس دوری کنید و راههای کنترل آن را بیاموزید.
خیلی خوب است که عادت کنید برای پیشگیری و حتی تشخیص زودرس بیماریها بهطور منظم به پزشک مراجعه کنید. سالم پیر شدن چیز دیگری است. برای آن باید تلاش کنید. اول از همه تغذیه خوب و بعد تمرینات ورزشی حایز اهمیتاند.
باید به تغذیه خودتان اهمیت بدهید تا سلامت بدنتان حفظ شود و سالهای عمر را با نشاط و راحتی بیشتری طی کنید که ماحصل آن لذت بردن از زندگی است. یکی از دلایل مهم این توصیه و تاکید، آن است که در دوران سالمندی تغییراتی در بدن ایجاد میشود که شما هیچگونه دخالتی در آن ندارید ولی برخی عوامل میتوانند بروز سالمندی را به تعویق اندازند و یا از شدت تغییرات ایجاد شده در بدن بکاهند.
تحقیقات متخصصان تغذیه نشان داده است افرادی که از عمر طولانیتری برخوردارند، دارای این خصوصیات هستند: هر روز به طور مرتب صبحانه میخورند؛ در هر وعده حجم غذای کمی مصرف میکنند؛ همواره وزن ثابتی دارند (تغییرات وزنشان کم است؛ میوه و سبزی در برنامه غذایی روزانه آنها وجود دارد؛ از مصرف نمک زیاد، موادغذایی شور و مواد غذایی چرب خودداری میکنند.
علاوه بر این نکات تغذیهای، عوامل ارثی و ژنتیکی، فعالیتهای بدنی منظم، اجتماعی بودن و معاشرتهای دوستانه و مسایل اقتصادی میتوانند در افزایش طول عمر انسان موثر باشند. پس با کمی دقت میبینید داشتن برنامه غذایی صحیح، میتواند خطر ابتلا به بسیاری از بیماریها را کاهش داده و ما را از عوارض ناخواسته آن بیماریها مصون دارد. وضعیت سلامت ما لزوما وابسته به سن ما نیست بلکه در هر سنی میتواند قابل تغییر به وضعیت بهتر و یا بدتر باشد.
در صورت کنترل نکردن این نکات، ابتلا به بیماریهایی مانند سکته قلبی و مغزی و سرطانها بیشتر میشود.
اضافه وزن، پوکیاستخوان، فشارخون بالا، چربی خون و قندخون بالا از مشکلات شایعی هستند که یکی از راههای کنترل آنها داشتن تغذیه صحیح است.
در سنین سالمندی نباید از زندگی زناشویی غافل شد
توصیه های کارشناسان به اطرافیان سالمند
محیط شادی برایشان مهیا کنیم
شاید دست و پایشان درد می کند، به یاد گذشته می افتند و حسرت می خورند، یاد دوستان و آشنایان از دست رفته شان می افتند و غصه می خورند، همه اینها به علاوه این که دیگر مثل گذشته سر کار نمی روند و مراجع کمی دارند و دیگر محور تصمیم گیری نیستند، عواملی است که آنها را به سمت افسردگی ،
سرعت می بخشد، پس اگر دوستشان داریم،سعی کنیم از درد و غصه هایشان با فراهم کردن محیط شادی بکاهیم، مثلا چند روز جلوتر ، سالگرد تولدشان را جشن بگیریم و آنها را سوپرایز کنیم، به افتخار آنها مهمانی های بیشتری بدهیم، نوه ها که همیشه مایه شادی و نشاط اند را بیشتر به خانه شان ببریم، سعی کنیم هر روز با تلفن و پیامک به یادشان باشیم و …
تکنولوژی روز را یادشان بدهید
شاید کم سواد باشند، شاید دیر یاد بگیرند، اما سعی کنید تا استفاده از تکنولوژی روز را یاد بگیرند، مثلا استفاده از پیامک و یا وایبر. یک کامپیوتر قدیمی برایشان بگیرید و طرز استفاده از اینترنت را بهشان یاد دهید، موج های جالب رادیو را برایشان یادداشت کنید، وقت شروع برنامه های شاد و جذاب تلویزیون بهشان زنگ بزنید و راهنماییشان کنید تا کدام کانال را بگیرند، مطمئن باشید آنها ته دلشان می خواهد بدانند که این تلفن همراه و کامپیوتر چه دارد که همه این گونه مات و مبهوتشان می شوند!
تشویق آنها برای ورزش
هیچوقت دیر نیست، درست است که پدر و مادرتان یک عمر از ورزش به دور بوده اند،اما می توان از همین امروز هم با ورزش های سبک و تحت نظر پزشک شروع کرد.پیاده روی هر روزه می تواند علاوه بر سلامتی و طول عمر بیشتر، اوقات آنها را پُر کرده و شادابیشان را بیشتر کند. سعی کنید حداقل هفته ای یک روز آنها را به استخر ببرید، حتی اگر نمی توانند شنا کنند.
رنگ های شاد، حضور در اجتماع
چه اشکالی دارد که بی هیچ بهانه ای برای مادر بزرگتان یک روسری روشن بخرید و ازش بخواهید که برای رفتن به سینما شما را همراهی کند؟ یک رومیزی قشنگ لیمویی رنگ، چند عدد کوسن نارنجی، لیوان های رنگی همه اینها می تواند به خانه سوت و کور والدین مسنتان رنگ و لعاب تازه ای بدهد.استفاده از لباس های شاد، روحیه آنها را شاد می سازد، تشویقشان کنید که هم شاد بپوشند و هم به سینما، تئاتر، موزه، نمایشگاه بروند و خلاصه در اجتماع حضور داشته باشند.
یک کار خوب و ماندگار
والدین مسنتان دوست دارند که با شما حرف بزنند و از گذشته برایتان تعریف کنند هم شما را نصیحت کرده و هم دلشان خالی شود، ازشان بخواهید که خاطراتشان را بنویسند، اگر توان نوشتن ندارند، برایشان ضبط کنید، باور کنید با این کار شور و شوق را به آنها برمی گردانید، اصلا شاید توانستید برایشان چاپ کنید، مهم روحیه آنهاست که با این کار تقویت می شود.
همه چیز از یک تفاوت اساسی شروع میشود. از اینکه شما و همسرتان در دو دنیای متفاوت پرورش یافتهاید و به همین دلیل دنیا را به شیوههای متفاوتی میبینید؛ شیوههایی که باعث میشود تحلیل شما از واقعیتها و نحوه مواجههتان با آنها، زمین تا آسمان با هم فرق کند. تفاوتهای میان شما و همسرتان ممکن است شما را برای پهن کردن دامهایی در جریان بحث، وسوسه کند و خیال شکست دادن همسرتان از مسیر نقطهضعفهایش را به ذهنتان بیندازد.
البته زیاد احساس عذاب وجدان نکنید. مردها هم برای پیروز شدن در جریان بحثها از همین راه میروند و بیآنکه بدانید چطور و چرا، بهراحتی همه چیز را به نفع خود تمام میکنند. ما در این صفحه دامهایی را که همسرتان در بحثهای زن و شوهری برایتان پهن میکند معرفی میکنیم و به شما یاد میدهیم از مسیرهای میانبر و امنتری برای رسیدن به نتیجه دلخواهتان بروید.
میترسند ببازند
هنگامی که مردها احساس میکنند مورد تهدید واقع شدهاند، میترسند و احساس آسیبپذیری میکنند. در این مواقع سعی میکنند شما را از احساساتتان دور کنند تا شاید شانس بیشتری برای برنده بودن پیدا کنند. واقعیت این است که مردها میانهای با احساسات و ابرازآنها ندارند. آنها در همه سالهای زندگیشان یاد گرفتهاند با منطق و جدیت به همه چیز نگاه کنند و قبل از بررسی هر واقعیتی، احساساتشان را از آن بیرون بکشند.
در دعواهای زن و شوهری نبازید
مردها هنگام استفاده از مغز و قوه تفکر خود، در مقایسه با هنگامی که از قلب و احساساتشان صحبت میکنند، احساس تسلط بیشتری دارند؛ چرا که تمرین بیشتری در این زمینه داشتهاند. به همین دلیل است آنها هنگامی که شما به ابراز احساسات میپردازید، احساس ضعف میکنند و برای موازنه قدرت، سعی میکنند مکالمه را از «احساسات» به سمت «دادهها» سوق دهند و در این راه سوالهای زیادی از شما میپرسند.
از کدام راه میروند
گفتیم مردها همیشه دنبال این هستند که شما را به تله منطق بیندازند و از همین راه پیروز بحثهای زن و شوهری شوند. آنها به جای اینکه احساسات خود را در این باره ابراز کنند، همه چیز را به دقت و با به خدمت گرفتن همه قدرت منطقشان مشاهده کرده و سعی میکنند با گفتن جملاتی نظیر جملات زیر احساسات شما را زیر سوال ببرند.
• کمی عصبی به نظر میرسی! خیلی احساساتی برخورد میکنی. . .
• نمیفهمم چرا اینطور به هم ریختی. . .
• آرام باش! خیلی عصبی شدی!
• به خودت بیا! بیش از حد احساساتی هستی و نقمیزنی!
جالب اینجاست که این تاکتیکها که اغلب مردها با به کار بردنشان میخواهند عنان بحث را به دست بگیرند، در مورد اغلب زنها موثر واقع میشود. زنهایی که با این سرکوبها مواجه میشوند، توان خود را از دست میدهند و بیآنکه بخواهند یا توانش را داشته باشند، به یک نبرد منطقی کشیده میشوند. درست در همین زمان که پای منطق به میان میآید، مردها شانس بیشتری پیدا میکنند. در این موقع مشکل اصلی همچنان حل و فصل نشده باقی میماند و شما سرخورده و گیج با بحث منطقیای که همسرتان به راه انداخته دست و پنجه نرم میکنید و او پیروزمندانه بازی را در دست میگیرد.
شاید تصور کنید همسرتان نمیداند چه میکند، اما واقعیت این است که اغلب مردها این بازی را با آگاهی کامل طراحی و شروع میکنند و چون میدانند در آن پیروز میشوند، همیشه سراغش میروند. برای یک مرد، همین که در جریان بحث با کاستیها و ناتوانیهای احساسی و عاطفیاش روبهرو نشود، کافی است.
متفاوت بودن دنیای زن ومرد باعث دعواهای زن وشوهری میشود.
چه باید کرد؟
اجازه ندهید نامزد یا همسرتان با شما چنین برخورد کند و هیچوقت با تلههایی که او سر راه بحثهایتان چیده است، تماس خود را با احساساتتان از دست ندهید و به خاطر داشته باشید احساساتی شدن، نقطه ضعف شما نیست بلکه برای همه خانمها نقطه قدرت به شمار میآید.
از طرف دیگر، برای حل یک بحران چارهای جز کندوکاو ریشههای آن ندارید. اگر واقعا احساس میکنید دلتان شکسته یا ناراحت شدهاید، دلیلی ندارد با شمشیر منطق سر احساساتتان را ببرید و این واقعیت را به گوش همسرتان نرسانید. از طرف دیگر، شما باید این فرصت را برای شریک زندگیتان ایجاد کنید که از احساساتش باخبر شود.
بسیاری از مردها آگاهانه یا ناآگاهانه از احساساتشان فاصله میگیرند و نمیتوانند احساس امنیتی را که درنتیجه شناخت احساسات و کندوکاوشان ایجاد میشود تجربه کنند. اگر برای آشتی دادن همسرتان با احساساتش تلاش کنید، دیگر شاهد سرکوبهای او نخواهید بود.
چرا مردها شبها با شما بحث نمیکنند؟
برای شما هم پیش آمده که حدود ۱۱ شب که همسرتان کمی از خستگی کارش رها شده و مشغول تماشای تلویزیون است با او در مورد چیزی که فکرتان را مشغول کرده صحبت کنید؟ احتمالا شما هم در این شرایط شنیدهاید که «خستهام! وقت گیر آوردی؟» یا «بگذار فردا در موردش حرف میزنیم!» تکرار چنین طفره رفتنهایی میتواند شما را کلافه کند اما اگر واقعیت این موضوع را بدانید، بهتر میتوانید حلش کنید.
واقعیت این است که مردها شبها هنگامی که خسته هستند، احساس تسلط کمتری بر تفکرشان و بحثی که با شما راه افتاده میکنند. مردها اغلب به مکالمه، به چشم یک «نبرد قدرت» کوچک مینگرند و به همین دلیل دوست دارند زمانی که لباس رزم پوشیدهاند و در اوج آمادگی هستند، گفتوگو را شروع کنند.
گفتیم مردها هنگامی که مکالمه حول موضوعهای احساسی و عاطفی دور میزند، بهمراتب احساس توانایی کمتری در خود میکنند و قطعا دنبال زمان ایدهآلی برای شروع آن میگردند؛ بنابراین سعی خواهند کرد مکالمه را به زمان دیگری موکول کنند تا شانس بیشتری برای پیروزی داشته باشند. البته عکس این حالت در مورد زنها هم صدق میکند. ما خانمها به شکلی غریزی دوست داریم هنگامی که مردها خسته هستند راجع به چنین مسائلی صحبت کنیم تا شانس بیشتری برای پیروزی داشته باشیم؛ چراکه میدانیم هنگام خستگی و در انتهای روز، مقاومتشان پایین بوده و ذهن و فکرشان خیلی آماده نیست.
برابر بجنگید
به جای اینکه شما هم مثل همسرتان دنبال طراحی یک دام باشید، بهتر است موقعیتی ایجاد کنید که هر دوی شما حرفهایتان را به بهترین شکلمقابل هم بزنید. پس چارهای جز این ندارید که با همسرتان صحبت کرده و سعی کنید راجع به زمانی که باید صحبت کنید، به توافق برسید. شاید لازم باشد تا فردا صبح صبر کنید اما واضح است که باید برای خود محدودیت زمانی در نظر بگیرید و گفتوگو را بیش از حد به تعویق نیندازید. برای نجات زندگی مشترکتان هرگز احساسات منفی را روزها و هفتهها در خود نگه ندارید تا یکباره همه آنها را روی سر همسرتان خالی کنید.
حرف هم را نمیفهمید؟
درحالیکه شما و همسرتان همینطور مشغول دعوا هستید، احساس گیجی و سردرگمی هر دوی شما هر لحظه بیشتر شده و بحث از مسیری که بتوانید کنترلش کنید خارج میشود. شاید از خود بپرسید یک گفتوگوی ساده چرا همیشه به بالا رفتن صداهایتان و تنشهای آزاردهنده ختم میشود. واقعیت از این قرار است؛ شما و همسرتان چشم مشترکی برای دیدن و زبان مشترکی برای حرف زدن ندارید؛ برای مثال به آن اندازه که زنها به جزئیات دقت دارند، مردها ندارند. مردها آموزش دیدهاند که بسیار هوشیار باشند و زنها آموزش دیدهاند به جزئیات توجه بیشتری داشته باشند. مردها دوردستها را زیر نظر میگیرند و زنها همیشه به اینجا و اکنون نگاه میکنند؛ به همین دلیل است که شما و همسرتان همیشه در بحثها قربانی این واقعیت میشوید که مردها و زنها تنها به دو طریق متفاوت دنیای اطراف خود را میبینند و درک میکنند.
زنها اینطور آموزش دیدهاند که تمامی جزئیات را ببینند و در جریان بحث اغلب از اینکه همسرشان متوجه بسیاری از چیزهایی که آشفته و نگرانشان کرده، نشده زجر میکشند. مشکل اینجاست که زنها ناخودآگاه انتظار دارند مردها هم همان نوع ادراک را داشته باشند و مثل آنها به جزئیات توجه کنند؛ درحالیکه چنین اتفاقی هرگز نمیافتد.
تنها چارهای که برای بیرون آمدن از این وضعیت دارید، این است که به همسر یا نامزدتان آموزش دهید به جزئیات توجه بیشتری نشان دهد. کار سختی است و شاید ماهها و سالها زمان ببرد اما وقتی همه چیز را با جزئیات بیشتری توصیف کنید، این عادت را در او ایجاد میکنید که به جزئیات بیشتر از قبل توجه کند. همین که بگویید «لباس سفیدت را که یقه ایستاده دارد بپوش. . . »، «روی این صندلی که پارچه مخمل قرمز دارد، بنشینیم. . . »، «امروز آسمان چه رنگ سبز آبی عجیبی دارد. . . » و… کافی است.
معمولا با افزایش سن، اختلال های خواب افزایش پیدا می کند و یکی از شکایت ها در دوره سالمندی، اختلال خواب است. جالب است بدانید اختلال های خواب در سالمندانی که در خانه سالمندان زندگی می کنند، بیشتر از آنهایی است که در منزل هستند. پس شما سالمندان گرامی می توانید با شناسایی مشکل خود و عمل به توصیه ها آرامش و خوب راحت تری داشته باشید.
انواع رایج اختلال خواب
مشکل های خواب به شکل های مختلف بروز می کند؛ ممکن است شما دیر به خواب بروید، مکرر بیدار شوید، تکه تکه بخوابید، صبح زود از خواب بیدار شوید یا در طول روز چرت بزنید و خلاصه اینکه زمان خواب عمیق تان کم شود. حتی ممکن است ریتم خواب مختل شود. یعنی ریتمی که صبح بیدار و شب به خواب می روند دچار اختلال می شود. مشکل های خواب در دوره سالمندی به روش های مختلفی ظهور پیدا می کنند ولی ۲ گروه بندی آنها را از هم تفکیک می کند:
۱- اختلال خواب گذرا و مزمن: به اختلال های خوابی که کمتر از یک ماه طول می کشد گذرا و انواعی که بیش از یک ماه ادامه دارد و آزاردهنده است مزمن می گوییم.
۲- اختلال خواب اولیه و ثانویه: اختلال های خوابی که به دلیل خاصی رخ نمی دهد، اولیه و مواردی که علت خاصی باعث ایجاد آنها شده ثانویه می گوییم.
علل رایج اختلال خواب
۱- مشکل های تنفسی هنگام خواب، هیپوپنه یا آپنه
۲- حرکت های دوره ای اندام ها و نشانگان پای بی قرار باعث اختلال در خواب می شوند. حرکت های اندام های تحتانی یا فوقانی بدن باعث بیدارشدن یا از خواب پریدن مکرر می شود.
۳- عوارض مصرف برخی داروها نیز باعث مشکل های خواب می شود. گاهی اوقات پزشک برای کنترل خواب یک داروی خواب آور را به سالمند تجویز می کند و از او می خواهد در مدت زمان کوتاهی آن را مصرف کنند. مشکل از آنجا شروع می شود که برخی سالمندان، این داروها را سر خود برای مدت زمان طولانی مصرف می کنند. سالمندان باید بدانند این کار باعث بی خوابی می شود.
۴- درد در هر ناحیه از بدن باعث اختلال خواب می شود و آرتروز نیز یکی از همین دردهاست. آرتریت باعث اختلال خواب می شود علاوه بر آن اضطراب، افسردگی، دمانس، پارکینسون، ریفلاکس معده به مری، تیرویید، نارسایی قلبی، اختلال مزمن تنفسی و… نیز مشکل های خواب را در سالمندی ایجاد می کنند.
قطعا وقتی خواب خوبی نداشته باشیم، عوارض جسمی و روانی زیادی سراغمان می آید. این عوارض می تواند با کاهش تمرکز، اختلال حافظه و ضعف عمومی خودش را نشان دهد. همچنین اختلال در کار روزانه، تحریک پذیری، خستگی، سردرد هنگام بیدار شدن و افزایش فشار خون و… نیز از دیگر عوارض اختلال های خواب در دوره سالمندی به شمار می رود.
یکی از شکایت ها در دوره سالمندی، اختلال خواب است.
۱۴ توصیه خواب آور
۱-از مصرف خودسرانه دارو پرهیز کنید.
۲-از مصرف کافئین اجتناب کنید.
۳-هرگز سیگار نکشید.
۴-در مصرف مایعات به خصوص در عصر احتیاط کنید. (به خصوص در افرادی که مشکل های ادراری دارند.)
۵-قبل از خواب، غذاهای سنگین مصرف نکنید.
۶-خواب نیمروزی را حذف کنید و اگر می خواهید در طول روز چرت بزنید، حداکثر زمان چرت زدن باید ۳۰ دقیقه باشد.
۷-حضور در نور آفتاب به خصوص در بعدازظهر و صبح زود، خواب شب را تنظیم می کند.
۸-ورزش منظم ۳ بار در هفته، بهتر است قبل از خواب نباشد و به شدت نیز انجام نشود.
۹-موقعیت اتاق خواب در داشتن خواب آرام بسیار نقش دارد. اتاق خواب باید نور مناسب داشته باشد، نه سرد باشد و نه گرم و سر و صدای زیاد نیز در آن شنیده نشود.
۱۰-فقط در صورت خستگی به رختخواب بروید. گاهی سالمندان در رختخوابشان با تلفن حرف می زنند یا غذا می خورند که این کار غلط است. اگر ۲۰ دقیقه در رختخواب بودید و خوابتان نبرد باید رختخواب را ترک کنید و تنها در صورت خواب آلودگی به رختخواب خود برگردید.
۱۱-صبح ها راس ساعت مشخصی از خواب بیدار شوید به طوری که اگر حتی ۵ صبح خوابتان برد، باز هم سر ساعت همیشگی از خواب بیدار شوید.
۱۲-جای خواب خود را تغییر ندهید.
۱۳-حتما اگر دردی دارید یا به بیماری مزمنی مبتلا هستید، سعی کنید تحت نظر پزشک آن را درمان کنید تا از این طریق مشکل های خواب نیز کمتر شود.
۱۴-از مصرف قرص های خواب آور به صورت خودسرانه و طولانی مدت خودداری کنید. چون این داروها باعث بی خوابی می شود و مصرف طولانی مدت آن عوارض دارد. حداکثر زمان مصرف آن باید ۴ هفته باشد.
علائم و نشانهها ی افسردگی در سالمندان
علایم و نشانههای افسردگی در بین بیماران ممکن است بسیار متفاوت باشد. همچنین نشانههای افسردگی در سالمندان با بیماران جوان فرق دارد و معمولاً دیرپاتر و ماندگارتر است. به طور کلّی، ۹ نشانه اولیه برای افسردگی وجود دارد که عبارتند از:
– تغییر خلق و خو: در بین شایعترین تغییرات خلق و خو در سالمندان افسرده میتوان به احساس ناآرامی، پوچی، بیقراری، تحریکپذیری و عدم محبوبیت اشاره کرد. بیمار همچنین ممکن است با غمگینی زیاد، اضطراب، خشم یا بیاحساسی (فقدان هیجان) روبرو شود. بدبینی، ناامیدی، گریه و حساسیت هیجانی شدید، از دیگر تغییرات خلق و خو میباشد.
– فقدان احساس لذت: کاهش یا از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که قبلاً برای بیمار لذت بخش بودند مانند خوردن، کار، رابطه جنسی، دوستان، سرگرمی و تفریحات.
– تغییر عمده در اشتها یا وزن: بیمار ممکن است با کاهش یا افزایش شدید اشتها و یا کاهش یا افزایش شدید وزن روبرو شود. در سالمندان، کاهش اشتها و وزن شایعتر از افزایش آنهاست.
– تغییر در الگوی خواب: بیمار ممکن است زیاد بخوابد (خواب زدگی) و یا بر عکس دچار کمخوابی گردد. در سالمندان، کم خوابی شایعتر از خوابزدگی است.
– احساس بیارزش بودن: بیمار ممکن است احساس بیارزش بودن، سرزنش خود یا احساس فزاینده گناه نماید.
– خستگی و از دست دادن انرژی.
– تمرکز:بیمار ممکن است با کاهش توانایی در تفکر و تمرکز روبرو گردد. مشکلات حافظه و گیجی در سالمندان افسرده متدوال است.
– افکار مربوط به مرگ: بیمار ممکن است افکارتکرار شوندهای درباره مرگ و یا حتی آرزوی مرگ داشته باشد. ممکن است به خودکشی فکر کند و یا دراین مورد دست به اقدام بزند. این یک ملاحظه جدّی برای سالمندان افسرده است.
– فعالیت فیزیکی یا کلامی: بیمار ممکن است بیقرار و مضطرب باشد. ممکن است دستانش را فشار دهد یا بپیچاند و نتواند آرام بنشیند. از سوی دیگر، برخی بیماران ممکن است حرکات و طرز حرف زدنشان شل و کند شود. همچنین ممکن است قبل از پاسخ دادن یا شروع به حرکت با درنگ و تاخیر روبرو باشند. ممکن است آنقدر آهسته صحبت کنند که به خوبی شنیده نشود. ممکن است بجز آن که مورد سوال مشخصی قرار گیرند حرفی نزنند یا کاملاً صامت گردند.
افسردگی در سالمندان می تواند به علت بروز اتفاق های ناگوار در زندگی شروع شوند
علل افسردگی در سالمندان چه چیزهایی هستند؟
افسردگی در سالمندان می تواند به علت بروز اتفاق های ناگوار در زندگی شروع شوند. برخی از این علل عبارتند از:
– به سوگ نشستن عزیزان
– از دست دادن سلامتی
– نزدیک شدن به مرگ
– از دست دادن سلامتی یکی از عزیزان
اینگونه اتفاق ها اصلی ترین علل بروز افسردگی در سالمندان است.
به طور کلی، به نظر می رسد که افراد مسن نسبت به بروز اینگونه اتفاق ها از افراد جوانتر مقاومت بیشتری داشته و راحت تر با آنها کنار می آیند و به همین دلیل کمتر به افسردگی مبتلا می شوند.
از طرفی عواملی مانند مجرد و تنها بودن و نداشتن دوستان صمیمی باعث می شود که افراد مسن نسبت به این اتفاق ها آسیب پذیرتر باشند.
مطالعات اخیر نشان می دهد که بروز علائم اولیه افسردگی همزمان با ضعیف شدن مغز رخ می دهد. این تغییرات می توانند بروز بیماری های مربوط به عروق خونی مغز را منعکس کنند.
حال میخواهید بدانید چگونه به یک فرد سالمند افسرده می توان کمک کرد ، یا اگر خود سالمند افسرده هستید چگونه می توانید افسردگی خود را درمان کنید ،لطفا درمان افسردگی سالمندان را در مقاله بعدی دنبال کنید….