وقتی “علی دایی” یک ساله بود!
تصویری از کودکی علی دایی را اینجا ببینید.
علی دایی
علی دایی متولد بهمن ماه سال ۱۳۴۸ در اردبیل است. او که رکورد گلزنی فوتبال دنیا در رده ملی را در اختیار دارد و به عنوان آقای گل جهان شناخته می شود. در تصویری که در ادامه می بینید علی دایی حدود یک سال دارد. علی دایی یک ساله بعدها تبدیل به یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال آسیا شد.
وقتی “علی دایی” یک ساله بود! +عکس
عکس یک سالگی علی دایی
جام جم
گرداوری:ایران استایل
The post وقتی “علی دایی” یک ساله بود! +عکس appeared first on مجله اینترنتی ایران استایل | پورتال خبری و سبک زندگی.
نصب پرچم داعش و خودکشی دختر ۱۸ ساله روی پل کرمانشاه!
این روزها عکسی در رسانه های اجتماعی منتشر میود که دارنده تصویری از پرچم گروهک تروریستی تکفیری داعش است که بر روی یک پل در کرمانشاه نصب شده و بر اساس این تصویر ادعا میشود، پرچم داعش برای ساعاتی روی پلی در استان کرماشاه نصب شده بود.
نصب پرچم داعش و خودکشی دختر ۱۸ ساله روی پل کرمانشاه! +تصاویر
در توضیح این عکس آورده شده «صبح روز یکشنبه پرچم داعش بر روی پل لب آب استان کرمانشاه به اهتزاز در آمد و اول بامداد پرچم توسط نیروی انتظامی پایین آورده شد. هنوز فرد خاصی در این رابطه دستگیر نشده. رسانههای تلویزیونی در مورد اهتزاز این پرچم سکوت کردهاند و هنوز خبری از آن را رسانهای نکردهاند. بنا به ضبط دوربینهای مداربسته اطراف پل، این پرچم ساعت ۳ بامداد برافراشته شده است».
واقعیت
اما بررسی ها حاکی از ان است که این موضوع به طرز مرموزی شایعه ای بیش نبوده و این عکس متعلق به خودکشی یک زن است.در واقع نصب پرچم داعش در استان کرمانشاه صحت ندارد. تصاویر فوق نیز مربوط میشود به خودکشی نافرجام یک دختر ۱۸ ساله در کرمانشاه در سال گذشته که تصاویر آن را در زیر مشاهده میکنید:
گرداوری:ایران استایل
The post نصب پرچم داعش و خودکشی دختر ۱۸ ساله روی پل کرمانشاه! +تصاویر appeared first on مجله اینترنتی ایران استایل | پورتال خبری و سبک زندگی.
اسم مریم که میاید همه از ترس چشمانشان گرد میشود و عرق بر پیشانیشان مینشیند .همسایه ها از دختر سنگین وزنی که مادر70ساله اش را کشته، می ترسند.تهرانپارس صدای فریادهای دختر سنگین وزن 35 ساله را فراموش نمیکند.
خیابان سجودی بارها صدای فریادهای مریم دختر ٣٥ساله «سنگین وزنی» که با پیکان قدیمی سفیدرنگش در شهر مسافرکشی میکرد را بارها به خود دیده است . به گزارش پارسناز ، مریم به تازگی با پسری جوان آشنا شده بود و میخواست به هر قیمت شده خانه پدریاش را بفروشد و همراه او به خارج از کشور برود.
اما آن شب درگیری او و مادرش داستان را جور دیگری تمام کرد. پیرزن را در طبقه دوم یک آپارتمان ١٠ طبقه در یکی از خیابانهای سجودی پیدا کردهاند. چشمهای ترسیده و رفت و آمدهای بیحرف و بیصدای ساکنان کوچه، ناگفته حقیقت ترسناکی را که روز گذشته در خانه همسایه اتفاق افتاده تعریف میکند.
صدای فریادهای دختری که میخواست فرار کند
پیرزنی که از آپارتمان بیرون میآید دستهای لرزان و ترسیدهاش را از کیف دستیاش بیرون میآورد تا کلید خانه را جابهجا کند. از چشم در چشم شدن هم واهمه دارد. در ذهنش مدام تصاویر شب و روز حادثه را مرور میکند و با خودش راههایی را که میتوانسته دوستش را از مرگ نجات دهد هزار بار مرور میکند.
ساکن طبقه بالای آپارتمان دوشنبه شب صدای داد و فریادهای درگیر شدن پیرزن را با مریم (دختر مقتول) شنیده و با دستهای لرزیده چشمهایش را روی هم گذاشته و زیر لب صلوات فرستاده تا دوباره سروصداها تمام شود و لرزش دستهایش آرام بگیرد. حالا او نمیتواند باور کند همین زنی که تا دیروز به خانهاش میرفته و در فنجانهای خانهاش چای میخورده و از زمین و زمان میگفته کشته شده باشد. خانههای کوچک و آپارتمانهای پوست پیازی مجالی برای بیخبری نمیگذارد.
تمام اهالی محل مریم، دختر ٣5 ساله سنگین وزن پیرزن کشته شده را میشناسند. صدای فریادها و درگیری او با مادرش را حتی همسایههای انتهای کوچه هم بارها شنیدهاند. میدانند که مریم وزن زیاد و چهره خشنش را دوست ندارد. شبها که میخواهد سرش را روی بالش بگذارد آنقدر قرص مصرف میکند تا همهچیز را فراموش کند و خواب به چشمش بیاید.
یکی از همسایههای ساکن کوچه میگوید: «مریم یک پیکان سفیدرنگ داشت که چند سال با آن مسافرکشی میکرد. صدای مردانه و هیکل درشتش که همیشه با غیظ و غضب آدمها را نگاه میکرد اجازه نمیداد با کسی ارتباط دوستانه داشته باشد. دل همسایهها برای مادرش که مجبور بود او را تحمل کند میسوخت. همسایهها بارها شنیده بودند که جیغ و داد کرده و برای پول مادرش را تهدید به قتل کرده است. به ظاهر زندگیشان نمیخورد که مال و اموال زیادی داشته باشند. مریم با اینکه ناراحتی اعصاب داشت صبح تا شب روی پیکانی که مادرش سالها پیش برایش خریده بود کار میکرد.»
همه محل صدای فریادهای مریم را شنیده بودند
محسن پسر ١٩ سالهای است که همهچیز را میداند. از خانه که بیرون میآید مدام اطراف را میپاید تا کسی او را نبیند و برای مادرش خبر نبرد که به خبرنگارها چه گفته و چه شنیده: «همه مردها و پسرهای محل از مریم حساب میبرند. چه برسد به زنها. کسی جرات ندارد پشت سرش حرف بزند. طبیعی است که کسی نمیخواهد برای خودش دردسر درست کند.» اینها را میگوید و دوباره در خانه را نگاه میکند.
مردمک لرزان چشمها و دستهای کبود و خیسشدهاش از عرق روایت ترسی است که از آن روز دارد شاید هم دلهره رسیدن مادرش را دارد: «مریم تازگیها با پسری دوست شده بود که از خودش کوچکتر بود. اسمش میثم بود. خیلی دوستش داشت. با هم میرفتند و میآمدند و معاشرت میکردند. مادر مریم، میثم را دوست نداشت. پیرزن ٧٠ساله نمیتوانست ببیند دخترش پسر غریبه را توی محلی که سالها برای خودش آبرو داشت ببرد و بیاورد.
یک روز مریم آمد و گفت: من میخوام برم خارج. مادرش را تهدید کرد که خانه را بفروشد و طلاهایش را بدهد تا او و میثم با پولش بروند خارج. برای پاسپورتش هم اقدام کرده بود. پاسپورتش همین دیروز آمد در خانه. یک روز بعد از اینکه مادرش را کشت. آن شب صدای مریم در راهرو میآمد. مثل همیشه داشت مادرش را تهدید میکرد که اگر خانه را نفروشد چنین وچنان میکند. آن شب میثم هم آنجا بود. صدای دعوا بالا گرفت و ناگهان همهچیز ساکت شد. مریم و میثم در خانه را بستند و رفتند.
این اتفاق از نظر همسایهها چیز عجیبی نبود. اما از آنجایی که یکی از پیرزنهای ساختمان دوست و همدم مادر مریم بود وقتی دیده بود تا ظهر هیچ صدایی از خانهشان نمیآید رفته بود در خانه را زده بود تا ببیند پیرزن خواب است یا بیدار. اینکه آن روز صدای داد و بیداد مریم و روشن کردن ماشینش از پارکینگ نیامده بود، عجیب بود. رفته بود در خانهشان را زده بود و وقتی کسی جواب نداده بود پلیس را خبر کردند. یک ساعت بعد از آگاهی آمدند و در را شکستند، دیدند زن با صورت سیاه و کبود وسط خانه افتاده. چند تا رد چاقوی کمعمق هم روی گردنش انداخته بودند. پولها و طلاهای پیرزن هم هیچ کدام سر جایش نبود.»
محسن میان حرفهایش وقتی از مریم میگوید صورتش مچاله میشود. انگار که حی و حاضر روبهرویش ایستاده و قصد جانش را دارد. حرفهایمان که به اینجا میرسد مادر محسن در کوچه را باز میکند و شروع میکند به فریاد زدن « فردا میان میبرن میکشنت…» خودش را لعنت میکند و به صورتش خنج میاندازد. محسن جواب مادرش را با صدای بلند میدهد و دستهای عرق کردهاش را به لباسهایش میکشد. همراه مادرش به داخل خانه میرود و همین که میخواهد در را ببندد ما را تماشا میکند و میگوید: «اگه مریم اینارو بخونه میاد منو میکشه.» در را میبندد و پلهها را دوتا یکی بالا میرود. دوباره صدای فریادهای مادر میآید.
دختر پیرزن را مجبور کرد خانهاش را بفروشد
وارد بنگاه که میشوم تمام صحبتها سررشته ای از مرگ این مادر مظلوم و بیپناه دارد. بنگاه معاملات ملکی سر خیابان آیتالله سجودی همه از پیرزنی ٧٠ ساله صحبت میکنند که روز گذشته ماشین آگاهی آمد و جسدش را با خودش برد؛ «خدابیامرز وضعش بد نبود. خونه مال خودش بود، این آخریا دخترش مجبورش کرده بود خونه رو بفروشه تا با پولش بره خارج. پیرزن زیر بار نمیرفت اما دختره عاصیاش کرده بود، دو ماه پیش اومد، گفت میخواد خونه رو بفروشه. ما هم براش مشتری میبردیم. دخترش ناراحتی اعصاب داشت.»
مردها شروع میکنند به بحث و جدل کردن و داستان را برای چندمینبار تعریف کردن. صاحب سوپرمارکت سرخیابان از مریم همان روایت بقیه را دارد. میگوید: وقتی ماشینش را پارک میکرد کسی جرات نداشت کنارش پارک کند. فریاد میزد و همه را به جان هم میانداخت.
پلیس در خانه پیرزن را پلمب کرده و قفلی بزرگ بر کرکره آهنی اش زده است. عرض باریک راه پله و فاصله زیاد هر پله با پله بعدی برای یک آدم با وزن متوسط هم سخت است. صدای باز شدن در آپارتمان می آید و به دنبالش پیرزنی وارد می شود. دست به دیوار گذاشته و نفس نفس زنان پله ها را بالامی آید:
شما این پیرزنی روکه دیروز تو این ساختمون کشتن می شناسید؟
با چشم های درشت مات و مبهم نگاه می کند: چی می خوای بدونی؟
داستان زندگی همسایتون رو… این خانومی که…
نمی گذارد جمله ام تمام شود. کلید را در قفل می چرخاند و درمانده می گوید: بدبختی داستان داره؟بیچارگی داستان داره؟ هیچ کی نمی تونه این داستانارو تعریف کنه، اونی که باید داستان نو بگه الان رفته زیر خاک…
مطالب مرتبط:
پسر جوان تهرانی به قتل مادرش برای تماشای تلوزیون اعتراف کرد
قتل مادر توسط دختر حامله 17 ساله اش + عکس
مادری که کودک 5 ساله اش را با آب و نمکبه قتل رساند
قتل عروس در خانه مادر شوهر یا خود کشی
خوراندن ادرار و مدفوع به دختر ۱۹ ساله توسط خانواده اش برادران و خواهر و عروس بیرحم که دختر جوان را مجبور به خوردن ادرار و مدفوع و همچنین لیسیدن سنگ توالت و کارهای غیر انسانی میکردند
در گوشه و کنار دنیا حوادثی دیده میشود که گهگاه یک حادثه ما را چنان شگفت زده میکند که به انسانیت برخی شک میکنیم .
همانند جریان پیش آمده برای شهنا بگم Shahena Begum دختر ۱۹ ساله بنگلادشی که در کمال بیرحمی برادران و خواهر و عروس خانواده ادرار دختر و مدفوع دختر را به زور به خوردن دختر بیچاره میدادند و دختر جوان بیچاره را مجبور به لیسیدن سنگ توالت و خوردن برنج زیاد و زل زدن و تماشا کردن چندین ساعته سنگ توالت میکردند .
اینگونه که پیداست خانواده این دختر همگی عقده ای داشته اند که با اجبار دختر به خوردن ادرار و مدفوع و لیسیدن سنگ توالت برطرف میشده است .
خانواده شِهِنا بیگم ۱۹ ساله به او حمله می کردند، نمی گذاشتند از دستشویی استفاده کند و مجبورش می کردند فضولات خودش را بخورد که به دنبال آن بالا می آورد. سه برادر، یک خواهر و یک عروس خانواده در این جنایت دخالت داشتند.
شهنا که عضوی از یک خانواده ۸ نفره بنگلادشی بود بارها با وسایل مختلف از جمله چوب بیس بال پلاستیکی کتک کتک می خورد. گاهی او را مجبور می کردند حجم زیادی برنج را به زور بخورد، کاسه ی توالت دستشویی را بلیسد و یا مدت بسیار طولانی به کاسه توالت زل بزند.
شهنا روز یازدهم اکتبر جان خود را از دست داد و مامورین آمبولانس جسد وی را در حمام خانه اش پیدا کردند. خانواده وی به مامورین گفته بودند که شهنا حالش خوب نبود و یکباره غش کرده است اما شواهد نشان می داد که قربانی ظرف ۲۴ ساعت گذشته به شدت با نوعی سلاح کتک خورده بود و آثار ضرب و جرح شدید در جای جای نقاط بدنش به چشم می خورد.
در طی دادگاهی ۱۰ هفته ای در سنت آلبانس در مجموع حکم ۵۶ سال زندان برای مجرمین این حادثه صادر شد.
نوشته خوراندن ادرار و مدفوع به دختر ۱۹ ساله توسط خانواده اش + عکس اولین بار در اولی ها پدیدار شد.
هیاهوی فیلم پسر برهنه ۱۳ ساله در تلگرام
طی روزهای اخیر کلید واژهای که به شکل باورنکردنی در گروهها و کانالهای تلگرام به چشم میخورد، «نوجوان ۱۳ ساله» است و هرکس از زوایه نگاهی به پردازش این موضوع میپردازد!
این روزها حضور در فضای مجازی دیگر منحصر به نسل جوان نیست، زیرا کودکان و کهنسالان هم از این قافله عقب نماندهاند و همه آغوششان را در برابر پمپاژ اخبار، اطلاعات و سوژههای گوناگون که با سرعتی باورنکردنی در حال تزریق به شبکههایی همچون «تلگرام» است باز کرده اند و در این بین نگرانیها پیرامون آسیبهای فرهنگی این عرصه جدیتر میشود.
سایت «ناطقان» در این رابطه آورده است: طی روزهای اخیر کلید واژهای که به شکل باورنکردنی در گروهها و کانالهای تلگرام به چشم میخورد، «نوجوان ۱۳ ساله» است و هرکس از زوایه نگاهی به پردازش این موضوع میپردازد!
ماجرا مربوط به نوجوانی است که اقدام به تهیه ویدئویی از پیکر برهنه خویش کرده و با توجه به شرایط «خاص» فیزیکیاش، تبدیل به سوژهای برای عموم مردم شده است.
اگرچه هنوز ایرانیبودن این «نوجوان» قطعی به نظر نمیرسد، اما اولین زنگ خطری که از این مسأله شنیده میشود، غفلت خانوادههایی است که بدون هیچ نظارت و محدودیتی بستر ورود فرزند نابالغشان را به فضای مجازی فراهم کردهاند و پارهتنشان را با دستان خویش به وادی ناکجاآباد سوق میدهند.از آن تأسفبارتر، آن دسته از انسانهای به ظاهر بالغی(!) هستند که با دیدن چنین ویدئویی، شور و شعف تمام وجودشان را فرامیگیرد و برای به اشتراک گذاشتن آن با دیگر گروهها و دوستانشان، از یکدیگر گوی سبقت را میربایند.
بهواقع به کجا میرویم؟ و آیا به این فکر خواهیم کرد با آسیبهای جبرانناپذیری که خودمان به حریم فرهنگی کشورمان وارد میکنیم، در روزگاری نه چندان دور فرزندان ما اولین قربانیان این سقوط اخلاقی خواهند بود؟بیائیم یکبار هم که شده خودمان در دفاع از «شرافت و فرهنگ ایرانی» بهعنوان مدعیالعموم بپاخیزیم و بدون شک کارآمدترین برخورد «عمومی» با چنین رویدادهای «ضدارزشی» بایکوت آن توسط خود مردم است و نه اینکه ما هم بهعنوان عاملی در نشر چنین «خفتهایی» سهیم شویم.
منبع: ایسنا
.
اخیرا کلیپی جنجالی در شبکه های مجازی خصوصا تلگرام پخش و منتشر شده است که در آن پسری ۱۳ ساله با وقاحت تمام و بدون هیچ شرمی از خود فیلم میگیرد که در حال نشان دادن *** خود است ، و جنجال اخیر این کلیپ بیشتر به آن بر میگردد که گویا به گفته بیننده های این کلیپ کذایی این پسر سیزده ساله عملی از خود انجام میدهد که موجی شگفتی و حیرت برخی از افراد دنبال کننده های شبکه های اجتماعی شده است برخی نیز معرفیت این کلیپ و فیلم را به سایز دستگاه تناسلی این نوجوان بستگی داده اند که گویا باعث تحیر و سرگشتگی بسیاری از جوانان و نوجوانان شده است که چگونه ممکن است که یه پسر ۱۳ ساله که تازه به سن بلوغ رسیده است این گونه عمل قبیح و غیر قابل تعریف انجام دهد آن هم با آن اندازه آلت که در برخی شبکه های اجتماعی از وصف این اندازه جوک هایی نیز منتشر شده است .
در این کلیپ که مشخص نیست که ایا این پسر واقعا ایرانی است یا نه ، مهم ترین چیز مشخص این است که جوانان ما در شبکه های اینترنتی و به خصوص تلگرام تفریحی ندارند و به دنبال سوژه میگردند برخی از جوک هایی که بسیار سرو صدا کرده است در تگرام را ما نیز منتشر کرده ایم که میتوانید با عضویت در کانال زیر از آن ها بهره ببرید . ولی واقعا پسر ۱۳ ساله چگونه ممکن است به این حد رسیده باشد سوالی است که پاسخ آن را باید از والدین این نوجوان گمراه پرسید .
عکسی از این پسر ۱۳ ساله برای بنا به دلایلی مات شده
منبع:مرز ما
نوشته کلیپ نوجوان ۱۳ ساله تلگرام جنجال به پا کرد / عکس اولین بار در سایت تفریحی و سرگرمی نگین جنوب پدیدار شد.