سلام دوستان می خواستم دیدن تله های کلش رو در blue stacks بهتون توضیح بدم
رمز فایل:www.iran-clash.ir
به نظرم اگر بلو استکس زیر را دانلود کنید خیلی بهتر است
رمز فایل:soft98.ir
با تشکر از soft98.ir
(هماهنگ با اپدیت ۸.۶۷.۸ کریسمس بوست با ۱ جم)
خوب میرسیم به اموزش
قدم اول: باید به این مسیر بروید C:\ProgramData\BlueStacks\UserData\SharedFolder
قدم دوم: باید پوشه logic را که در فایل های مورد نیاز هست کپی کنید و در مسیر زیر
C:\ProgramData\BlueStacks\UserData\SharedFolder پیست کنید
قدم سوم:برنامه root explorer که (فایل های مورد نیاز بالا هست اپلود کردم)هست رو نصب کنید و وارد blue stacks شوید , برنامه root explorer را باز کنید
بعد از اینکه root explorer را باز کردید مسیر زیر را پیدا کنید
sdcard/windows/bstsharedfolder
بعد پوشه logic را مشاهده می کنید ان را کپی می کنید
بعد به مسیر زیر بروید
data/data/com.supercell.clashofclans/update
پوشه logic را پیست کنید
قدم چهارم: حالا وارد بازی clash of clans می شویم
مشاهده می کنید که همه تله ها مشخص است
در ضمن در حالت رپلی و اتک می شود از این روش استفاده کرد (در وار هم می شود)
در اخر هم کلیپی براتون آماده کردم امید وارم لذت برده باشین
www.iran-clash.ir
by:mahdim10
___________________________________
آموزش دیدن تله ها کلش او کلنس در بلو استکس ( هماهنگ با نسخه ۸.۶۷.۸) کریسمس
نوشته آموزش دیدن تله ها کلش او کلنس در بلو استکس ( هماهنگ با نسخه ۸.۶۷.۸) کریسمس اولین بار در پدیدار شد.
دانلود فیلم او هرگز نمرد با لینک مستقیم و فرمت mkv و mp4
دانلود رایگان فیلم خارجی او هرگز نمرد He Never Died 2015 با کیفیت عالی
دانلود فیلم He Never Died 2015 او هرگز نمرد کیفیت اورجینال و حجم کم
Download Movie He Never Died 2015 Direct Link
لینک دانلود فیلم با کیفیت خوب (HDRip) اضافه شد
نام فیلم : او هرگز نمرد He Never Died 2015
کارگردان : Jason Krawczyk
ژانر : کمدی | درام | اکشن
محصول : آمریکا
فرمت : MKV
کیفیت : خوب HDRip
حجم : ۳۹۸ مگابایت
ساال ساخت : ۲۰۱۵
بازیگران : Booboo Stewart, Henry Rollins, Steven Ogg
خلاصه داستان : جک که فردی جاودانه می باشد ، دارای گذشته ی ترسناک و مخوفی هست که باعث شده فردی انزواطلب شود و برای حفاظت از خود و دیگران از جامعه ی اطرافش دور باشد. اما…
__________________________________________________
دانلود فیلم او هرگز نمرد با کیفیت خوب HDRip
لینک کمکی (uploadboy)
حجم : ۳۹۸ مگابایتت
__________________________________________________
مینا زن ۲۵ ساله ای که در ۱۸ سالگی شوهرش را به خاطر اینکه او را وادار به تن فروشی میکرد در خواب به قتل رساند از اعدام نجات یافت.علت قتل از زبان خود مینا اجبار به تنفروشی و سوء استفادههای جنسی از وی توسط شوهرش بود.
«مینا»، در نوجوانی از خانه فرار کرده و در جوانی مرتکب قتل شده است : او میگوید که شوهرش را کشته است چون وادارش میکرده تنفروشی کند؛ از او سوء استفاده میکرده تا خرج خرید مواد مخدرش را درآورد و به مادر خودش کمک مالی کند! مصاحبهای را در ادامه بخوانید که در حاشیه جلسه محاکمهاش در دادگاه با او انجام شده است.
چروکهای عمیق بر گونههای مینای ۲۵ ساله عمق دردهای او را نشان میدهد. وقتی در جلسه محاکمه پشت تریبون قرار گرفت تا درباره نحوه قتل شوهرش توضیح دهد، چنان دادگاه را تحت تأثیر قرار داد که قضات در پایان جلسه سعی کردند اولیای دم را راضی به گذشت کنند.
مأمور بدرقهای که مینا را همراهی میکرد، در پایان جلسه خطاب به قضات گفت که او از بهترین زندانیان زندان زنان تهران است و کاملاً بی حاشیه در بند زندگی میکند و تا به حال حتی یک مورد درگیری لفظی هم نداشته. او که تمام مدت در کنار مینا حضور داشت، چند بار با صحبتهایش سعی کرد متهم را آرام کند و منتظر نتیجه دادگاه بماند.
این از معدود دفعاتی بود که یک مأمور بدرقه چنین دلسوزانه سعی در کمک به یک مجرم داشت. شاید درک گفتههای مینا توسط همین مأمور هم بود که باعث شد او با قضات صحبت کند و مانند وکیل مدافع از مینا دفاع کند و بگوید که حتی اگر بپذیریم مینا دروغ میگوید، چطور میتوانیم گفتههای همسر قبلی مقتول را که حالا او هم در زندان است نادیده بگیریم؟
جلسه رسیدگی به پرونده مینا به قصاص ختم نشد و او با رأی دادگاه به پرداخت دیه محکوم شد، اما زخمهای برجایمانده بر روح این زن حتی با حمایت قانون هم درمان نمیشود. بعد از پایان جلسه رسیدگی به پرونده مینا در شعبه ۷۱، خبرنگار ما با او گفتوگویی انجام داده است که میخوانید:
*چند وقت است در زندان هستی؟
از سال ۸۸ زندانی شدم، حالا میشود شش سال تمام.
*همان اوایل به اینکه قاتل هستی اعتراف کردی، چرا رسیدگی به پرونده طولانی شد؟
برای اینکه حرفم را باور نمیکردند. البته اول خودم دروغ گفتم، اما بعد از نزدیک به ۲۰ روز تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. وقتی اعتراف کردم قاتل هستم، باز افسران باور نمیکردند، بعد هم پرونده با اقرار من به دادگاه آمد و قضات هم اعترافات را باور نکردند. آنها هم میگفتند تو قاتل نیستی.
*مگر چه اعترافاتی داشتی که قضات و افسران پرونده که به صدها پرونده قتل رسیدگی کردهاند و تجربه زیادی در این زمینه دارند، حرف تو را باور نمیکردند؟
آنها میگفتند تو بتنهایی نمیتوانستی شوهرت را بکشی. میگفتند کسی همدستت بوده و میخواهی نام او را پنهان کنی، این تصور آنها به خاطر گفتههای همسایهها و حرفهای اولیه خودم بود. وقتی شوهرم را کشتم همسایهها را صدا زدم و گفتم شوهرم را کشتند و فرار کردند. بعد با ماشین به خانه مادر شوهرم رفتم.
در راه با راننده صحبت کردم و همین موضوع را گفتم؛ چون من زن ریزنقشی هستم کسی حرفم را باور نمیکرد. شوهرم مرد تنومندی بود و همه میگفتند تو بتنهایی نمیتوانستی این کار را بکنی. یکی دیگر از دلایلش هم این بود که من شوهرم را در خواب با چاقو زدم، اما خون در راهرو هم پاشیده شده بود به همین خاطر میگفتند اعترافاتت درست نیست و با صحنه قتل همخوانی ندارد.
*چرا این اعترافات با یافتههای پلیس همخوانی ندارد؟
شاید به دلیل این است که همسایهها بعد از اطلاع از قتل به خانه ما هجوم آوردند. شاید کسی شوهرم را تکان داده و این رفتوآمدها باعث شده که خون به جاهای مختلف پاشیده شود.
*در ابتدای صحبتهایت گفتی قبلاً اعتراف کردهای که شوهرت را افرادی دیگر به قتل رساندند؛ چرا چنین اعترافی کردی و چرا آن را پس گرفتی؟
هر بار اسم کسی را میآوردم، بعد دچار عذاب وجدان میشدم. من قتل را مرتکب شده بودم و این انصاف نبود کسی دیگر به جای من بازجویی شود. چند روز بعد از اعترافی که میکردم، میگفتم دروغ گفتم، دلم میسوخت؛ نباید بقیه در آتشی که من روشن کرده بودم میسوختند. در آخر تصمیم گرفتم همه چیز را خودم بگویم.
*مگر شوهرت چه کرد که او را مستحق چنین مرگی دانستی؟
من را وادار به تنفروشی میکرد و با پولی که به دست میآورد مواد میخرید و خرجی خانه را تأمین و به نزدیکانش رسیدگی میکرد. دیگر حالم از او به هم میخورد و نمیتوانستم تحملش کنم.
*چرا از او جدا نشدی؟
یک بار خانه را ترک کردم و به شهرمان برگشتم. مادرم من را از خانه بیرون کرد. هیچ وقت برایم مادری نکرد. بلایی که در بچگی سرم آمد، تقصیر مادرم بود. از من حمایت نکرد و باعث شد به این بدبختی بیفتم.
*یعنی تو را از خانه بیرون کردند و مجبور شدی دوباره نزد شوهرت برگردی؟
خانه خالهام هم رفتم. او هم گفت برو نمیتوانم تو را نگهداری کنم. آن زمان برادر کوچکم که حالا حامی من است و دنبال کارهایم افتاده، اهواز بود و از زندگی من زیاد خبر نداشت چون سالها بود که فرار کرده بودم و از اعضای خانوادهام کسی از من خبر نداشت. مجبور شدم دوباره پیش شوهرم برگردم. جایی نداشتم.
*اتفاقی که در بچگی برایت افتاده چیست؟
دو برادر بزرگم من را آزار دادند. وقتی به مادرم گفتم کتکم زد و گفت ساکت شو و این حرف را جایی نگو. حتی کلانتری هم رفتم. مأمور گفت: این حرفها را میزنی خودت را میکشند؛ پس برو خانه و سکوت کن.
*همین برادری که حالا کمکت میکند چرا سکوت کرد؟
او بچه بود؛ فقط یک سال از من بزرگتر است. آن زمان ۱۱ سالم بود و این برادرم ۱۲ سالش بود. من مدتی بعد از خانه فرار کردم و به تهران آمدم. بعد هم با شوهرم آشنا شدم و ازدواج کردم. ۶ ماه اول خوب بود، اما بعد از آن من را وادار به تنفروشی میکرد. دیگر تحملش را نداشتم.
*در دادگاه از زنی صحبت کردی که او هم در زندان است و همسر سابق شوهرت بوده.
بله، من بعد از اینکه به زندان رفتم با او آشنا شدم. به خاطر حمل مواد و اعتیاد او را به زندان آوردند. گفت صیغه شوهرم بوده و شوهرم با او هم همین کارها را میکرده است، گفتم بیا اینها را در دادگاه بگو، گفت دنبال دردسر نمیگردم، برو خودت از خودت دفاع کن. البته این طور که متوجه شدم او خودش هم راضی بوده، اما قسم میخورم من راضی نبودم.
*در جلسه محاکمه از هیئت قضات تا مأمور بدرقه زندان، سعی داشتند به تو کمک کنند و از مادر شوهرت رضایت بگیرند، اما تو حاضر نشدی جلوی او زانو بزنی و التماس کنی.
از ۱۱ سالگی در بدبختی زندگی کردم. ازدواج کردم، شوهرم از من سوء استفاده کرد و از آن پولها به مادرش هم میداد و به او رسیدگی میکرد. برای چه باید جلوی این زن زانو بزنم؟ طناب دار بدتر از وضعیتی که با شوهرم داشتم نیست. من به زنی که میدانست فرزندش چطور با من رفتار میکند و پول او را قبول میکرد، التماس نمیکنم.
*اگر به هر نحوی رضایت گرفته شود یا اینکه دادگاه به آزادی تو رأی بدهد، چطور میخواهی زندگی کنی؟
برادر کوچکم از من حمایت میکند. قبلاً همسرش اجازه نمیداد، چون فکر میکرد من زن فاسدی هستم، اما حالا که دیده واقعاً از سر بدبختی به این روز افتادهام من را قبول کرده است.
حالا هم کسی از اعضای خانواده به سراغم نمیآید. فقط برادرم ماهی یک بار به دیدنم میآید. کمی پول به حسابم در زندان واریز میکند تا لباس و چیزهای ضروری بخرم و کمکم میکند. در دادگاه هم قول داد و قبول کرد تعهد بدهد از من نگهداری کند.
*تکلیف دو برادری که تو را شکنجه کردهاند چه میشود؟
از آنها شکایت کردهام و حالا پرونده داریم. هرچند میگویند ثابت کردنش آن هم بعد از این همه سال خیلی سخت است؛ اما پرونده در جریان است و شاید راهی پیدا شود که من از سختی بیرون بیایم.
نوشته صحبت های زن ۲۵ ساله ای که شوهرش او را میفروخت اولین بار در کدر - اس ام اس، مد، دکوراسیون، پزشکی، عکس پدیدار شد.
مدیرعامل باشگاه ذوب آهن اصفهان گفت: برای محسن قهرمانی آرزوی موفقیت می کنم و اگر هم او دلخوری از ما دارد از او عذرخواهی میکنم.
سعید آذری در گفت وگو با فارس، در مورد پیروزی یک بر صفر مقابل سیاه جامگان گفت: بازی سختی را با این تیم داشتیم. بازی در مشهد همیشه دشوار است بخصوص اینکه مقابل مربی خوبی مثل فرهاد کاظمی بازی می کردیم. کاظمی در گذشته برای مدتی هم هدایت ذوب آهن را برعهده داشت و باید از او بخاطر زحماتش در آن دوران تشکر کنم. او تیم ما را خوب آنالیز کرده بود با این حال بازیکنان ما خیلی خوب جنگیدند و باید از کادرفنی تیم هم تشکر کنم و تیم ما سه امتیاز را در یک بازی دشوار گرفت تا همچنان شانه به شانه تیم های بالای جدول باشیم.وی در مورد اینکه گفته می شود تراکتورسازی و استقلال خواهان مسعود حسن زاده شده اند،گفت: اینکه بازیکنان شایسته را سایر تیم ها می خواهند برای ما جای خوشحالی داردو نشانگر این موضوع است که ما بهترین ها را در تیم ذوب آهن جمع کرده ایم از بازیکن تا کادرفنی، حسن زاده در ۵ بازی اخیر ۴ گل برای ما زده است. نه این بازیکن بلکه هیچ بازیکنی از تیم ما جدا نمی شوند تا انشالله بتوانیم قهرمان آسیا شویم. مدیرعامل ذوب آهن در مورد اینکه باشگاهی رسما به ذوب آهن پیشنهاد جذب حسن زاده یا بازیکن دیگری راداده یا نه،گفت: خیر هیچ باشگاهی رسمی به ما پیشنهاد نداده و فعلا فقط در رسانه ها این مسایل مطرح است که غیر طبیعی هم نیست.آذری در مورد دیدار با استقلال خوزستان در هفته پانزدهم لیگ گفت: بازی بسیار دشواری با این تیم داریم.هر دو تیم بازیکنان جوان و شایسته ای دارند و فوتبال تاکتیکی بازی می کنند. استقلال خوزستان هم به عنوان صدرنشین لیگ به اصفهان می آید. تمام تمرکز ما بر روی این مسابقه است.آذری در مورد خداحافظی محسن قهرمانی از داوری فوتبال گفت: از قهرمانی به نوبه خودم تشکر می کنم. او برای داوری فوتبال کشورمان زحمت کشید و با وجود حساسیت هایی که در داوری اش پیش آمده بود اما برای او آرزوی موفقیت می کنم و اگر هم او دلخوری از ما دارد از او عذرخواهی میکنم. به هر در فوتبال گاهی اوقات پیش می آید که روزهای خوب یک نفر نباشد. من به عنوان یک عضو جامعه فوتبال از او تشکر می کنم.
اخبار ورزشی – فارس
اخبار ورزشی مرتبط
صفحه نخست روزنامه های ورزشی ۹۴٫۰۹٫۲۴ / جهش پرسپولیس و لو رفتن لیست استقلال
برانکو: بازی خوب گسترشفولاد ما را دفاعی کرد/ همیشه نمیتوان خوب بازی کرد
پرسپولیس با شکست گسترش به رده ششم صعود کرد/ بُرد اقتصادی سرخپوشان
استقلال خوزستان آبیهای تهران را از صدر پائین کشید/ شکست پدیده در هوای بارانی
جشن تولد بهترین گلزن جهان در کلینیک + عکس
The post آذری: اگر قهرمانی دلخور است از او عذرخواهی می کنم/ بازیکنان خوب را همه می خواهند appeared first on مجله ی اینترنتی اچ فان.
سوپر استار سینما هدیه تهرانی ، انتاخاب اول نقش راحله در فیلم روز واقعه بود اما این نقش را ایفا نکرد . درباره انتخاب بازیگران در پروژه ماندگار فیلم سینمایی “روز واقعه” محمدرضا شریفی نیا گفته های جالبی را بیان کرده بود.
محمدرضا شریفی نیا از ۱۰ بازیگر مرد و ۷ بازیگر زن به عنوان کاندیداهای بازی در فیلم یاد کرده بود.از جمله بازیگران زن این فیلم هدیه تهرانی بوده که شریفی نیا درباره اش گفته بود: برای نقش “راحله” هم بازیگران زیادی را تست زدیم؛ از عاطفه رضوی تا مهناز افضلی، شقایق فراهانی، بهاره رهنما و حدود ۲۰۰ نفر دیگر.
بعد هدیه تهرانی را تست زدیم که چهره اش مورد قبول قرار گرفت اما در نهایت لادن مستوفی نقش اصلی را بازی کرد و در این فیلم به ایفای نقش پرداخت.شریفی نیا درباره دلایل عدم حضور هدیه تهرانی در “روز واقعه” چیزی نمی گوید اما شهرام اسدی اخیرا در گفتگویی مخالفت نامزد تهرانی را دلیل عدم حضورش در این کار دانسته است و علت عدم حضور هدیه تهرانی را در این فیلم مخالفت نامزد وی در آن زمان دانسته است.
وی می گوید: هدیه تهرانی را در جستوجویی که برای پیداکردن چهرههای تازه برای نقشهای راحله و عبدالله گذاشته بودیم، آقای شریفینیا و خانم آزیتا حاجیان پیدا کردند. تستهای گریم و لباس و بیان بهخوبی پیش رفت. اما در نهایت، خانواده نامزدشان با حضور ایشان در سینما موافقت نکردند و موضوع منتفی شد.
مطالب مرتبط:
چرا سرانجام هدیه تهرانی،مانند آنجلینا جولی نشد؟! +عکس
بازگشت هدیه تهرانی به سینما بعد از چند سال دوری
داستان هدیه تهرانی به کجا رسید؟
نگاهی به بیوگرافی هدیه تهرانی