مرجع کامل عکس , سرگرمی, دانلود

پل بین کاربران و سایت های مورد نیاز اینترنت,آخرین اخبار ایران و جهان,سایت مرجع شما در اینترنت

مرجع کامل عکس , سرگرمی, دانلود

پل بین کاربران و سایت های مورد نیاز اینترنت,آخرین اخبار ایران و جهان,سایت مرجع شما در اینترنت

ماجرای سوتی سحر قریشی در برنامه دید در شب رضا رشیدپور

ماجرای سوتی سحر قریشی در برنامه دید در شب رضا رشیدپور

سحر قریشی در برنامه دید در شب با اجرای رضا رشیدپور با پرسش‌هایی مواجه شد که با صراحت به آنها پاسخ داد و همین موضوع بسیار چالش‌زا بود.

 

ماجرای سوتی سحر قریشی در برنامه دید در شب رضا رشیدپور

بررسی علل این حجم از کم سوادی عمومی در بازیگران

گفت‌وگوی تازه یک بازیگر زن سینما با یکی از مجریان تلویزیون و پاسخ‌های عجیب این بازیگر به برخی از بدیهی‌ترین پرسش‌های قابل تصور در حالی به بحث روز بدل شده که سوای دانش این چهره و نظایر او، موقعیت اجتماعی که با تکیه بر این سطح از سواد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به دست آورده محل تامل است.

سحر قریشی در برنامه دید در شب با اجرای رضا رشیدپور با پرسش‌هایی مواجه شد که با صراحت به آنها پاسخ داد و همین موضوع بسیار چالش‌زا بود. سحر قریشی در مواجهه با تصاویر چهره‌هایی که مقابلش قرار می‌گرفت، «کوئنتین تارانتینو» نویسنده، کارگردان و بازیگر سرشناس سینمای آمریکا را نشناخت و همین اتفاق درباره «فرانسیس فوردکاپولا» کارگردان پدرخوانده نیز اتفاق افتاد.

رشیدپور از نشان دادن چهره «فوردکاپولا» به قریشی گفت که این چهره کارگردان سه گانه پدرخوانده است که قریشی این بار «فوردکاپولا» را با آل پاجینو اشتباه گرفت و گفت: «چقدر پیر شده است»، تا در ادامه این بازی، رشیدپور چهره «یوکیو آمانو» مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی را به او نشان دهد و سحر قریشی طبیعتاً این چهره را نیز نشناسد.

سحر قریشی در برنامه دید در شب

 

ماجرای سوتی سحر قریشی در برنامه دید در شب رضا رشیدپور

مجری برنامه دید در شب از این موقعیت استفاده کرد و به قریشی گفت: «خانم، ایشان آقای وینچستر برنده اسکار بهترین بازیگری هستند. چطور نمی‌شناسید». در ادامه وقتی قریشی کاملاً این گفته رشیدپور را پذیرفت و اصراری بر سوادش ننمود، رشیدپور از شوخی‌اش و دست انداختن این بازیگر سینما و تلویزیون پرده برداشت. با این حال جالب‌تر از همه اینها، عدم شناختن محمدسرافراز رئیس صداوسیما بود و در واقع قریشی هنوز رئیس مجموعه‌ای که در آن به شهرت رسیده را نیز نمی‌شناسد.

البته این گفت‌وگو، با گفته‌های تاسف آور دیگری نیز همراه بود اما شاید هیچ بخشی تاثربرانگیزتر از دیالوگ‌های فوق نبود؛ دیالوگ‌هایی که نشان می‌دهد سطح سواد عمومی و آگاهی از مسائل روز کشور نزد برخی از چهره‌های مطرح کشورمان تا چه حد پایین است و حتی این چهره‌ها شناختِ حداقلی در خصوص حوزه تخصصی‌شان یعنی سینما نیز ندارند.

 

این نگاه همراه با تاسف، صرفاً به واسطه سطح سواد این چهره‌ها نیست، بلکه به واسطه تاثیرگذاری این چهره‌ها با وجود این سطح سواد محدود است. در واقع نگرانی از بابت کم‌سوادی چهره‌هایی چون قریشی وجود ندارد، بلکه نگرانی از دو میلیون و صد هزار دنبال کننده صفحه اینستاگرام قریشی است که طبیعتاً بخش قابل توجهی از آنها طرفدارانش هستند.

 

اینستاگرام سحر قریشی

 

ماجرای سوتی سحر قریشی در برنامه دید در شب رضا رشیدپور

شاید این حجم طرفدارای و همراهی با چنین چهره‌ای را بتوان در کنار مخاطب محدود نخبگان و نوابغ حال حاضر ایران قرار داد که کتب شناخته شده آنها از چند ده هزار نسخه فزونی نمی‌رود و شاید اگر در چنین فضاهایی حضور یابند، مخاطب‌شان در خوشبینانه ترین برآورد از چندصدهزار تن فزونی نیابند.

 

یک نگاه کلی به مخاطبان این بازیگر و چهره‌هایی نظیر او به مدد جادوی تصویر یک شبه ره صدساله را پیموده‌اند، نشان می‌دهد که قریب به اتفاق طرفدارانش از طبقه نوجوان و جوان هستند و گروه سنی که علاقمندی‌ها و سبک زندگی امثال قریشی را پی می‌گیرد، در رده سنی ۱۲ تا ۲۵ سال قابل تعریف است.

 

با این حال تلخ ترین بخش ماجرا که نمی‌توان از کنارش به سادگی گذر کرد این است که بخشی از این طیف سنی نیز سبک زندگی و معلوماتی شبیه به قریشی دارند. در واقع قریشی را می‌توان در جمعیت آماری قابل توجهی مشاهده کرد. به همین دلیل اینکه تصور شود چنین عارضه‌ای در این بازیگر محدود شده، یک خیال خام خواهد بود. آنچه سحر قریشی نمایندگی کرد، واقعیت تلخ و تصویری از یک گروه است که در آینده کشور آثار پررنگی خواهد داشت.

 

دید در شب

 

The post ماجرای سوتی سحر قریشی در برنامه دید در شب رضا رشیدپور appeared first on روزگار.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی کودک ۴ ساله

سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی کودک ۴ ساله

سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی

سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی کودک 4 ساله

سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی کودک ۴ ساله

سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی

در این قسمت از جزقل سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی کودک ۴ ساله را برای شما عزیزان قرار داده ایم.

قصه صدرا درد دارد، به همین خاطر است که از ششم آذر تا همین امروز، زخمش هنوز تازه است، زخمی که فقط مال او نیست؛ جراحتی است روی تن ۷۷ میلیون ایرانی که گرچه تقسیم شده است، گرچه کوچک است به اندازه چهار بخیه زده نشده، اما دردش تمامی ندارد.
حقیقت ماجرای بخیه کشی صدرا در اصفهان

قصه صدرا درد دارد، به همین خاطر است که از ششم آذر تا همین امروز، زخمش هنوز تازه است، زخمی که فقط مال او نیست؛ جراحتی است روی تن ۷۷ میلیون ایرانی که گرچه تقسیم شده است، گرچه کوچک است به اندازه چهار بخیه زده نشده، اما دردش تمامی ندارد. صدرای چهار ساله را حالا همه ایران می شناسند، ماجرای رفتنش به بیمارستان اشرفی اصفهانی خمینی شهر را می دانند، آنجا نبوده اند اما شنیده اند که فقر، آن شب، بخیه های زیر چانه او را با دست های خودش کشیده، چون مادرش هزینه ای برای درمان نداشته است.

خبر صدرا که مثل دانه لوبیای سحر آمیز با سرعتی باور نکردنی قد کشید و ریشه ها و شاخه هایش به همه جا رسید، برخی پر از خشم و کینه شدند و تنور انتقادشان گرم شد، گروهی فقط پوزخند زدند و با جوک ساختن لودگی کردند، شماری ماجرا را سیاسی کردند و ابزاری برای فحاشی و محاکمه گروه های خاص، بعضی ها در دفاع از کادر درمان و ناچاری شان گفتند و نوشتند و گروهی هم شک کردند که شاید کسانی، مردم را به بازی گرفته اند و موج سواری خبری راه انداخته اند.

حالا اصل داستان، پشت مهی از شایعه، تمسخر، خشم، نفرت و حاشا پنهان شده اما پرونده هنوز باز است مثل زخم آن شب صدرا و به همی خاطر ما برای کشف جزئیات ماجرا و به دست آوردن آخرین خبرها از وضعیت پرونده صدرا و شیوه برخورد وزارت بهداشت با مقصرهای اصلی آن، سراغ دکتر عباس زارع نژاد، سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رفته ایم.

این پزشک و مشاور وزیر بهداشت اعتقاد دارد جدیت و سختگیری این وزارتخانه در برخورد با خطاهای اینچنینی باعث می شود دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.

به گواه رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آخرین نتایج آمارگیری وزارت بهداشت نشان می دهد قشر پزشکی هنوز جزو سه گروهی هستند که تقریبا همه مردم جامعه به آنها اعتماد دارند و به همین خاطر از مردم می خواهد این بار هم ، خطای چند نفر را ، به پای همه جامعه پزشکی ننویسند.

در چند هفته اخیر خبرهای زیادی درباره صدرا و ماجرای بیمارستان اشرفی اصفهانی خمینی شهر منتشر شده است. یکبار برای ما اصل ماجرا را تعریف می کنید ؟

ششم آذر امسال، کودکی ۴ ساله به نام صدرا، به خاطر پارگی حدود یک سانتی متری در زیر چانه به همراه مادرش به بیمارستان آیت الله اشرفی اصفهانی خمینی شهر اصفهان مراجعه کرد. پس از پایان مداوا وقتی مسئولان مربوط با جواب «ندارم» مادر مواجه شدند، همچنان بر اخذ هزینه اصرار کردند و نهایتا به علت نداشتن هزینه درمان، بخیه‌های کودک به دستور پزشک و توسط پرستار باز شد.

اقدام غیراخلاقی کادر درمان بیمارستان در ابتدا پوشیده ماند تا اینکه از طریق عواملی در بیمارستان و معاونت درمان دانشگاه و سپس صدا و سیمای استان و نهایتا بخش خبری ۲۰٫۳۰ ابعاد ملی و حتی بین المللی پیدا کرد.

وزارت بهداشت چه کرد ؟

وزیر بهداشت از یک سو با مطالبه مردم و مسئولین و وجدان های جریحه دار مواجه شده بود و از سوی دیگر باید به گونه ای عمل می کرد که جامعه پزشکی دچار آسیب کمتری شود و اگر خطایی رخ داده ، به پای همه پزشکان کشور نوشته نشود. به همین علت پیش از قضاوت کردن ، دو تیم بازرسی و معاون درمان وزارتخانه به اصفهان رفتند تا از نزدیک این اتفاق نادر و عجیب را بررسی کنند. گفتم " نادر "، به این علت که در دهه های اخیر ما هرگز با چنین پدیده ای مواجه نبودیم و زیاد پیش آمده است که پزشکان و پرستاران برای درمان بیماران، بسیار بیشتر از آنچه وظیفه شان بوده است وقت و هزینه صرف کرده اند.

نتیجه تحقیق تیم های پزشکی چه شد؟

از لحاظ اداری، پرونده در هیات تخلفات اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان وهیات انتظامی نظام پزشکی مورد بررسی قرار گرفت و تیم های بازرسی و نظارت وزارت بهداشت نیز کار خود را شروع کردند.در مصاحبه با پرستاران و پرسنل شیفت آن شب و مشاهده فیلم، متاسفانه مطمئن شدیم که ادعا درست بوده است.

در پرونده های پزشکی اینچنینی، معمولا پزشکی قانونی نظر نهایی را می دهد. گواهی از معاینه پزشکی قانونی هم دارید؟

بله نه تنها کودک بوسیله متخصصان خودمان معاینه شد بلکه گزارش پزشکی قانونی و معاینات دقیق جراح ترمیمی مبنی بر وجود آثار ۴ بخیه بر زخم بیمار خردسال وجود دارد که در نهایت ما را به نتیجه رساند پزشک، پرستار و سوپروایزر بیمارستان تخلف و قصور کرده اند.

والدین کودک از نظر اقتصادی چه وضعیتی داشتند؟

گروه ما پس از بررسی مطمئن شدند که والدین کودک از لحاظ مالی تنگدست هستند.

صدرا تحت پوشش بیمه نبود؟

خیر و همین موضوع مشکلشان را دوچندان کرده بود. اگر یک بیمار تحت پوشش بیمه باشد پرداختی اش در صورت بستری شدن در بخش شهری ۶ درصد و در بخش روستایی ۳ درصد است همچنین کسی که به اورژانس مراجعه می کند و در کمتر از ۶ ساعت تعیین تکلیف می شود، اگر بیمه داشته باشد ۱۵ درصد هزینه را می پردازد و اگر بیش از ۶ ساعت درمان شان طول بکشد باید همان ۶ درصد را بپردازد.

این ها را گفتم که بدانید بیمه تا چه سطحی از بیمار حمایت می کند و اگر بیمار بیمه نباشد چقدر متضرر می شود. چندی پیش وزیر بهداشت اشاره کرد که حدود ۱۰ درصد مردم در ایران هنوز بیمه ندارند و یکی از بخش های طرح تحول نظام سلامت، تحت پوشش بیمه بردن همین گروه است.

اگر بیماری تنگدست، تحت پوشش بیمه نباشد و کارش به بیمارستان بکشد، چه می شود؟

بر اساس قانون نماینده بیمه باید در بیمارستان حضور داشته باشد و وقتی بیمار بستری شد اقدامات لازم برای بیمه شدنش را انجام بدهد و اگر هم نماینده بیمه حضور نداشت بیمار باید بستری شود و بعد از بیمه شدن، صورتحساب خدماتی که دریافت کرده است، برای بیمه ارسال شود اما فرانشیز ، همان ۶ درصد شهری و ۳ درصد روستایی است.

در درمان های سرپایی مثل پرونده صدرا وضع چگونه باید باشد؟

در درمان های سرپایی پوشش دهی بیمه ای با این کیفیت نیست و بیمار باید بعدا خودش را بیمه کند و امکان دارد بیمارستان همه پول را از او بگیرد اما توجه داشته باشید که دست بیمارستان ها برای حمایت ویژه از بیماران بی بضاعت و اورژانسی همیشه باز است.

پشتیبانی بیمارستان ها در برخورد با این گروه از بیماران چگونه است؟

مسئولان بیمارستان وظیفه دارند مساعدت کنند تا بیماران هزینه ای متناسب با بضاعت شان پرداخت کنند.

آیا برای چنین اقداماتی منبع مالی در بیمارستان ها تعبیه شده است؟

منبع مالی از طریق طرح تحول تزریق شده است هرچند باید اعتراف کنم که مطالبات بیمارستان ها از بیمه بسیار زیاد است اما با وجود همه این مشکلات ، مسئولان بیمارستان ها همیشه مکلف هستند با افراد تنگدست بدون اعمال فشار مالی برخورد کنند.

چرا در این جریان پزشک و پرستار وارد فرایندهای مالی شدند در حالی که وزیر بهداشت بارها در گفتگوهایش تاکید کرده است کادر درمانی نباید درگیر مسایل مالی شود؟

نه فقط این موضوع بلکه محول کردن وظیفه پزشک به پرستار در زدن بخیه و فرستادن همراه بیمار برای تسویه حساب پیش از اتمام فرایند درمان از رویه های نادرست مدیریت این بیمارستان است که باید اصلاح شود.

بر همین اساس با توجه به محرز شدن تخلف در کشیدن بخیه ها و کامل نشدن فرآیند درمان کودک، مقرر شد علاوه بر تعلیق پزشک و پرستار و ارجاع پرونده ایشان به مراجع ذیصلاح، رئیس و مدیر بیمارستان نیز برکنار شوند.

در شبکه های مجازی مطالبی منتشر شد که در آنها برخی پزشکان به واکنش وزیر بهداشت انتقاد کرده بودند و آن را پاسخی به هیجان مردمی می دانستند. آنها می گفتند مجازات خاطیان این ماجرا بیش از جرم شان بوده است. نظر شما چیست؟

من این طور فکر نمی کنم. این رخداد نادر و تلخ در طول تاریخ خدمات ارزشمند پزشکی کشورمان تأسف‌بار بود و به هیج عنوان پذیرفتنی نیست که در بیمارستان دولتی و حتی خصوصی چنین تخلفی صورت پذیرد، چرا که در بیمارستان های دولتی، دریافتی پزشکان و پرستاران ارتباطی به پرداختی بیمار ندارد و بیمه نبودن بیمار و ناتوانی در پرداخت هزینه، نباید مانع از ارائه خدمت آن هم در اورژانس و در زمان اجرای طرح تحول سلامت شود.

طبیعتا مردم متاثر شده اند و احساسات شان جریحه دار شده است اما همانطور که گفتم تصمیم نهایی وزیر، با مطالعه و پس از بررسی کامل موضوع بود.

امیدوارم جامعه پزشکی با درک درست از شرایط و فضای ایجاد شده، با نقد از درون و به دور از تعصبهای صنفی، دوری از قضاوتهای شتاب زده مشابه آنچه که در گذشته و در ماجرای قتل یک متخصص در اردبیل شاهد آن بودیم و اهتمام به حقوق مردم و رعایت منشور حقوق بیمار به ویژه در مراکز درمانی و اورژانس بیمارستانها به وظیفه انسانی و حرفه ای خود بیش از گذشته توجه کند.

شما چه وقت از ماجرا مطلع شدید ؟

باورتان می شود که من هم از طریق شبکه های مجازی اولین بار موضوع را دیدم؟ یعنی هیچ بخشی در این بیمارستان حادثه را به ما گزارش نکرده بود. نیمه شب ناگهان خبری با این موضوع دیدم و پیامکی به وزیر زدم. خیال می کردم شایعه است. همان ساعت وزیر بلافاصله به من زنگ زد و دستور داد سریعا دو تیم بازرسی به خمینی شهر بروند و روز بعد هم معاون شان را اعزام کردند که به علت نامطلوب بودن هوا از راه زمینی رفتند. موضوع کمی بعد در صدا و سیما هم پخش شد.

چرا مسئولان نظارتی دانشگاه، در این ماجرا تذکر گرفتند؟

چون وظیفه داشتند فورا مساله را به وزارت بهداشت خبر بدهند اما تاخیر داشتند. موضوع باید پیش از تبدیل شدن به موج اجتماعی، به مسئولان دانشگاه علوم پزشکی آن شهر اعلام می شد.

آیا حقیقت دارد که زخم صدرا حتی بدون نیاز به بخیه هم قابل درمان بود اما چون پزشک بیمارستان متخصص جراحی پلاستیک بود. اصرار داشت زخم را بخیه بزند؟

من یک پزشکم اگر کودکی با شرایط صدرا به من مراجعه می کرد ترجیح می دادم بخیه نزنم و آن زخم را پانسمان کنم چون با توجه به این که در سن رشد بود احتمالا جای زخم هم از بین می رفت اما درباره تخصص پزشک باید بگویم که پزشک معالج، جراح پلاستیک نبود بلکه پزشک اورژانس بود.

من از پزشکی که دوره انترنی اش را در همان بیمارستان گذرانده است شنیده ام روال بیمارستان همیشه همین بوده که ابتدا کادر بیمار از همراه بیمار می خواستند، پول را پرداخت کند و اگر او پول نمی داد و پزشک و پرستار خدمات درمانی را ارایه می کردند هزینه درمان از حقوق آنها کسر می شد. این رویه درست و قانونی است؟

به هیچ عنوان قانونی نیست و به همین علت مدیربیمارستان برکنار شد.هر بیمارستان دیگری هم چنین رویه ای داشته باشد قانون شکنی کرده است و اگر وزارت بهداشت مطلع شود با مدیرش برخورد می کند. اگر بیمار مشکل مالی دارد ، چرا باید حقوق پزشک و پرستار را بابت درمانش کم کنند ؟!

در فضای مجازی خواندم پزشک و پرستار این پرونده بازداشت شده اند و در زندان هستند. حقیقت دارد ؟

خیر درست نیست اما از طریق دادسرای خمینی شهر ، احضار شده اند و برای شان پرونده تشکیل شده است. در واقع در دو مرجع برای آنها پرونده تشکیل شده است اول در مرجع صنفی که دادسرای انتظامی نظام پزشکی به آن رسیدگی می کند و دوم در مرجع عمومی. چون این ماجرا باعث خدشه دار شدن احساسات مردم شده و مدعی العموم هم از آن شکایت کرده است.

قبول دارم که پرونده صدرا خیلی دردناک و ناراحت کننده است اما به طور کلی حس می کنم مردم نسبت به جامعه پزشکی مدتی است به شدت موضع گرفته اند و حتی در این ماجرا هم خشم عمومی به حدی زیاد شد که کل جامعه پزشکی را هدف قرار دادند. به نظرتان علت احساسات منفی عمومی نسبت به این قشر چیست ؟

من فکر نمی کنم پیام هایی که صرفا در فضای مجازی رد و بدل می شود، انعکاس دهنده افکار عمومی باشد. کسانی را که درباره این حادثه ناخوشایند مطالب رکیک می نویسند یا جوک می سازند ، مردم تلقی نمی کنم. آمارهای اخیر ما نشان می دهد جامعه پزشکی هنوز هم یکی از سه گروهی است که مردم به آنها اعتماد دارند و بر این اساس می گویم که مطمئن هستم آنها می دانند که ما در هر صنفی تخلف داریم حتی میان وکلا، پلیس ها و خبرنگارها . پس ممکن است جامعه پزشکی هم تخلفاتی داشته باشد اما وجود چند نفر که خلاف قانون عمل کرده اند به معنای خلافکار بودن یک قشر عظیم از متخصص های خدمتگزار مردم نیست.

سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی

نوشته سیر تا پیاز ماجرای بخیه کشی کودک ۴ ساله اولین بار در جزقل پدیدار شد.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

ماجرای دیسکو رفتن الهام چرخنده و همسرش با علیرضا امیرقاسمی مجری طپش

واکنش علیرضا امیرقاسمی مجری شبکه طپش به دیسکو رفتن با الهام چرخنده

 

علیرضا امیرقاسمی مجری و مدیر تلویزیون طپش نسبت به صحبت های الهام چرخنده و دیسکو رفتن یا نرفتن واکنش نشان داده است.

الهام چرخنده بازیگر سینما و تلویزیون که در سالهای اخیر فعالیتهای تبلیغی انجام می‌دهد اخیرا در برنامه ‘دید در شبمحمدرضا رشیدپور پاسخگوی سوالاتی درباره سالهایی بود که در خارج از ایران به سر می‌برد.

چرخنده که در دهه هشتاد به همراه همسر سابقش فرشید نوابی در خارج از ایران برنامه‌ای به نام ‘ستاره مهاجر‘ را تولید می‌کرد در ‘دید در شب’ در برابر سوالاتی قرار گرفت که رشیدپور از وی درباره ماجرای دیدارش با علیرضا امیرقاسمی مدیر شبکه تلویزیون طپش و به دیسکو رفتنش پرسید!

چرخنده گفته بود: من با آقای امیرقاسمی تنها جلسه نگذاشتم، آقای نوابی هم حضور داشتند، در آن جلسه هم حجابم کاملا رعایت شده بود.

او تاکید کرده بود که تا به حال پایش را در دیسکو نگذاشته است. رشیدپور هم به چرخنده گفته بود که البته فضای کنسرت در خارج از کشور فرقی با دیسکو ندارد، ما فقط شنیدیم و شما خودتان بودید و دیدید.

 

با الهام چرخنده گفتگوهایی داشتیم درباره اجرای برنامه برای طپش

به گزارش سینماژورنال حالا علیرضا امیرقاسمی مدیر ‘طپش’ در تازه‌ترین برنامه‌اش با اشاره به گفتگوی رشیدپور با چرخنده درباره دیدارش با وی توضیحاتی را داده است. مدیر طپش گفته است: الهام چرخنده با همسر سابقش فرشید نوابی پیش ما آمد و گفتگوهایی را داشتیم برای اجرای چند برنامه و البته ساخت و تولید برنامه برای طپش.

وی ادامه داده است: البته ما با خیلیهای دیگر هم جلسه داشتیم و ایرادی هم ندارد جلسه گذاشتن من با این چهره ها.

این کنسرت گذار افزوده است: به خدا قسم من شاخ ندارم و دم هم ندارم و اگر هم جلسه ای با چنین چهره هایی داشته ام صحبتهایی طرح شده است در جهت پیشرفت جامعه ایرانی!!!

 

برنامه تتلو در دیسکو اجرا می شد

امیرقاسمی سپس با اشاره به ماجرای دیسکو رفتن چرخنده بیان داشت: با همسر ایشان دو برنامه رفتیم؛ یکی برنامه یک هنرمند داخلی بود که در دیسکو اجرا می کرد.

این مجری با اشاره به اینکه خواننده آن برنامه امیر تتلو بوده است ادامه داد: یک برنامه دیگر هم بود که نام هنرمندش را خاطرم نیست اما در آن برنامه هم  موزیک ملایمی اجرا می شد و کسی نمی‌رقصید!!

الهام چرخنده (۴ تیر ۱۳۵۷ در کاشان) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و مستندساز ایرانی است. وی فعالیت خود را از سال ۱۳۷۵ با بازیگری در فیلم عروسی مهتاب آغاز کرد.

چرخنده پیش‌تر به عنوان ترانه‌سرا و خواننده نیز سابقه کاری دارد و یک آلبوم موسیقی نیز ضبط کرده‌است.

او و همسر سابقش در دهه ۱۳۸۰ مجری برنامه «ستاره مهاجر» در شبکه ماهواره‌ای مهاجر بودند که برنامه‌ای به سبک آمریکن آیدل بود

 

زوج بازیگر و هنرمند فرشید نوابی و الهام چرخنده به زندگی مشترک خود خاتمه داده‌اند و فرزند خردسالشان نیز نزد پدر خود مانده است.

الهام چرخنده بازیگر نقش مشهور زیور در سریال آوای باران از همسرش فرشید نوابی از بازیگران مرد سینما و تلویزیون جدا شد و به زندگی مشترکشان خاتمه دادند و فرزندشان نزد پدر ماند.

ین زوج اندکی پیش از ایام نوروز امسال این تصمیم به جدایی و طلاق خود را عملی کردند، اما خبر آن هنوز رسانه ای نشده بود.
این دو هنرمند به تازگی پس از سالها دوری از عرصه تصویر به فعالیت مجدد خود روی آورده اند و در بهار سال گذشته در سریال  پروانه ساخته جلیل سامان با یکدیگر همبازی بوده اند.

چرخنده نیمه دوم سال گذشته نیز با سریال  آوای باران  (حسین سهیلی زاده) بازی قابل توجهی را در شبکه سه ارائه داد.
الهام چرخنده در مجموعه های تلویزیونی دایره تردید ، من یک مستاجرم ، پروانه و آوای باران به ایفای نقش پرداخته است. وی همچنین در فیلم های سینمایی عروسی مهتاب ، شب یلدا ، سوگند و دامنه های سفید نیز بازی کرده است.
نوابی نیز هم اکنون سردبیری و تهیه‌کنندگی برنامه  سینما اکران را در شبکه تهران بر عهده دارد

 

الهام چرخنده و همسرش فرشید نوابی

The post ماجرای دیسکو رفتن الهام چرخنده و همسرش با علیرضا امیرقاسمی مجری طپش appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

ناراحتی رامبد جوان به خاطر ماجرای کشیدن بخیه بچه

ناراحتی رامبد جوان به خاطر ماجرای کشیدن بخیه بچه

ماجرای کشیدن بخیه بچه با واکنش رامبد جوان روبرو شد این مجری معروف درباره سری جدید خندوانه در صفحه شخصی اش در اینستاگرام توضیحاتی را ارائه داد.

 

ناراحتی رامبد جوان به خاطر ماجرای کشیدن بخیه بچه

 

ناراحتی رامبد جوان بخاطر ماجرای کشیدن بخیه بچه

 

۱سلام به همتون که جدى جدى دلتنگتونم.
١-رحلت حضرت رسول(ص) رو تسلیت مى گم.
٢-شهادت امام رضا(ع) رو تسلیت می گم.
٣

-فیلم نگار به زودى کلید مى خوره(فیلمبرداریش شروع مى شه،کلید یه اصطلاح سینماییه)
۴-عکس قبلى مربوط مى شه به مجموعه عکسهایى که محمد اسماعیلى عزیز از من گرفت براى روى جلد مجله ى محترم فیلم در زمان اکران فیلم ورود آقایان ممنوع که من ساختمش. ماشاالله به اونایى تخیلاتشون معلوم نیست از چى تغذیه مى کنه:))
۵-اى بابا دلم واستون تنگ شده ها!
۶-اون کلوب هوادارانى که ازش حرف زده بودم هم نهایت از اول دى شروع به کار مى کنه.
٧-مسابقه ى داب اسمش هم در جریانه. دمتون گرم ویدیوهاى باحالى ارسال کردین.
٨-و حالا مى رسیم به سوال مکرر و اساسى یعنى : خندوانه کى شروع مى شه.؟؟
عزیزان من من الان مشغول شروع فیلمم هستم پس یقیناً نمى تونم تمام وقت در اختیار خندوانه باشم. ولى این دلیل نمى شه که خندوانه هم جلو نره.بعد از گذشت ٢ سال و ساخت ٢ فصل و در مجموع نزدیک به ٣٠٠ قسمت از خندوانه گروهى شکل گرفته که هم قبل از این حرفه اى بودن و هم حالا خندوانه رو خیلى خوب مى شناسن. این گروه درجه یک که تعدادشون هم ماشاالله زیاده بیش از یک ماه هست که دارن کار مى کنن از ایده پردازی هاى با حال براى همه بخش ها چه قدیم و چه جدید.ساخت قطعات موسیقى جدید. طراحى و ساخت دکور و..

هر ١٠ روز یک بار هم همه ى سرگروهها در جلسه اى همه چیز رو به من توضیح مى دن و در حریانم قرار مى دن و هنوز کلى کار هست باید انجام بدن
پس چه من فیلم بسازم و چه نسازم خندوانه نمى تونه بعد از ماه صفر آماده ى پخش باشه. زمان پخشش رو هم الان نمى تونم اعلام کنم چون شدنى نیست. ولى شک نکنین که همه مفصل دارن کار مى کنن.

٩-از بحثهاى سیاسى هم خوشم نمى آد چون شک ندارم که هنر والاتر از سیاسته. ولى به عنوان یک هنرمند معلومه که در برابر اتفاقات خوب و بد جهان پیرامونم موضع دارم ولى اینم خنده داره که هر اتفاقى مى افته بدوم بیام اینجا موضعمو اعلام کنم. برسم حتماً مى کنم.

١٠-مراقب این آنفولانزاى کوفتى باشین تا الان ۵ نفر از اطرافیان من دچارش شدن. دست ندین به هم عزیزززمن. اونایى هم که مریض شدن بمونن خونه استراحت کنن به جاى ویروس پراکنى:))

١١-بعضى چیزا رو آدم نمى دونه چه واکنشى نشون بده یا باید کاملاً به روت نیارى یا باید عین کوه خراب بشى روش. مثل اون به ظاهر بیمارستانى که اون رفتار حیرت انگیز(نمى گم حیوانى، چون حیوانها فقط براى غذا و دفاع خشونت مى کنن)رو با اون بچه و مادر کرد!

داریم با این اخلاق و رفتار به کجا مى ریم خدا مى دونه.!
١٣- دوستتون دارم آتیش پاره ها

 

رامبد جوان

 

The post ناراحتی رامبد جوان به خاطر ماجرای کشیدن بخیه بچه appeared first on روزگار.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

ماجرای شوخی خطرناک علی کریمی با یک عکاس

ماجرای شوخی خطرناک علی کریمی با یک عکاس

علی کریمی جادوگر فوتبال یک شوخی بیش از حد خطرناک انجام دادعلی کریمی در ۲۹ تیر ۱۳۹۳ برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد و درحالی که او اعلام کرده بود امیدوار است بتواند با پیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کند اما اینطور نشد. بدین ترتیب تراکتورسازی تبریز آخرین باشگاهی بود که کریمی پیراهن آن را بر تن کرد

 

ماجرای شوخی خطرناک علی کریمی با یک عکاس

عکس متعلق به سه سال پیش است. فقط به چهره عکاس نگاه کنید…!

 

ماجرای شوخی خطرناک علی کریمی با یک عکاس

 

عکس شوخی ترسناک‌ علی کریمی

 

خانواده او اهل روستای پاشاکی از توابع سیاهکل هستند.فعالیت مورد علاقه اش والیبال ساحلی است.متاهل و دارای دو فرزند پسر به نام های هاوش و هیرسا است.در کرج پیتزا فروشی دارد. بسیار انسان خونسردی است که به قول فردوسی پور بعضی اوقات این خونسردی هایش روی اعصاب آدم می رود.پس از شکست تلخ تیم پرسپولیس برابر سپاهان نتوانست جلوی گریه خود را بگیرد.

 

The post ماجرای شوخی خطرناک علی کریمی با یک عکاس appeared first on روزگار.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...