رابطه هم می تواند رشد و شادی متقابل ایجاد کند و هم بعد از مدتی خسته کننده، خفه کننده و آسیب رسان شود. هر رابطه ای، چه چند هفته طول بکشد و چه یک عمر دوام پیدا کند، هدف خود را دارد. مسئله مهم این است که رابطه باید از شما حمایت کرده، تشویقتان کند و برای تبدیل شدن به انسانی بهتر شما را به چالش بکشد نه اینکه همه انرژی تان را گرفته و باعث شود احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید.
اگر مجبور هستید به خاطر رابطه ای که در آن هستید، یکی از موارد زیر را قربانی کنید، زمان آن رسیده که این رابطه را دوباره ارزیابی نمایید.
۱. آزادی تان
اگر به طور مداوم باید گزارشات کارهای خودتان را به طرفتان بدهید یا از اینکه با یکی از دوستان یا اعضای خانواده تان جایی رفتید، احساس گناه کنید، نشان می دهد که آن فرد اعتماد به نفس ندارد. رفتارهای مالکیت جویانه معمولاً بخاطر احساس عدم امنیت و اعتماد درونی افراد است که بخاطر اتفاقاتی که در کودکی برایشان افتاده ایجاد شده است. حتی اگر این فرد بسیار مهربان بوده و لیاقت دوست داشتن را داشته باشد، باید ارتباطتان را با او قطع کنید تا بتواند زخم های خودش را درمان کند. رفتارهای کنترل کننده نشان میدهد که فرد با خودش احساس راحتی نمیکند و چنین فردی قبل از اینکه وارد یک رابطه جدی شود، باید مشکلات درونی اش را برطرف کند.
۲. خودتان
هیچوقت خودتان را برای کسی دیگر تغییر ندهید. فردی که واقعاً باید در زندگی کنار شما باشد، شما را همانطور که هستید دوست خواهد داشت، هیچوقت هم از شما نمیخواهد که خودتان را تغییر دهید چون از خود واقعی شما لذت میبرد. البته همه روابط به کمی مصالحه نیاز دارد، مثل اینکه در رستورانی غذا بخورید که او دوست دارد نه رستورانی که خودتان واقعاً دوست داشتید بروید اما نباید شخصیت و هویت واقعی خودتان را برای کسی دیگر عوض کنید. بدون هیچ رودربایستی و خجالت خودتان باشد و اگر طرفتان نمی تواند آن را قبول کند، مشکل از اوست نه شما.
۳. خوشبختی تان
اگر کسی نمی تواند زندگی شما را ارتقا داده و به لذت هایتان اضافه کند، واقعاً به چه دلیل باید کنار شما باشد؟ اگر طرفتان فقط باعث ناراحتی تان میشود و باعث میشود احساس بدی نسبت به خودتان و زندگی پیدا کنید، زمان آن رسیده که آن رابطه را ترک کنید. شما به کسی نیاز دارید که با ارتعاشات انرژی شما همخوانی داشته باشد و به زندگی تان شور و هیجان بدهد نه اینکه همه انرژی زندگی شما را بگیرد.
۴. تفریح و سرگرمی تان
آیا از بودن کنار آن فرد لذت میبرید؟ آیا میتوانید با هم مثل بچه ها از ته دل بخندید و چیزهای جدیدی را امتحان کنید؟ در همه روابط هرازگاهی اختلاف پیش میآید اما حتی بعد از مدتی طولانی کنار هم بودن، هنوز هم باید بتوانید فعالیتهایی را در کنار هم انجام دهید که کودک درون شما را بیرون بیاورد، هیچوقت نباید قید تفریح و لذت در رابطه را بزنید. بدون این تفریحات، زندگی بسیار خسته کننده خواهد شد و تنها چیزی که برایتان باقی خواهد گذاشت استرس است.
۵. آرزوهایتان
یک رابطه ایده آل از دو فردی تشکیل میشود که هدفی مشترک داشته و همدیگر را در هر قدم برای رسیدن به آن هدف یاری کنند. یا دو نفر با آرزوهای متفاوت که همدیگر را برای رسیدن به این آرزوها تشویق میکنند. اگر طرفتان در مسیر مشابه شما نیست، بی درنگ از آن رابطه بیرون بیایید. اینکه از زندگی چه می خواهید قسمت عمده ای از شما را تشکیل میدهد و مطمئناً در زندگی تان به کسی که مانع رسیدن شما به اهدافتان باشد نیاز ندارید.
۶. آرامش درونی تان
کسی که در زندگی کنار شماست باید حس آرامش عمیقی به شما بدهد که هرج و مرج و مشغله های زندگی را از یاد ببرید. اگر او باعث اضطراب، عصبانیت و استرس شما میشود. فقط انرژی شما را تحلیل برده و شما را دربرابر انرژی منفی آسیب پذیر میکند. او باید درون خود آرامش داشته باشد و این آرامش را به شما هم منتقل کند.
۷. میلتان به اکتشاف
زندگی یعنی تجربیات جدید، بنابراین اگر طرفتان به امتحان کردن چیزهای جدید تمایل ندارد و شما را هم از این کار منع میکند، مطمئناً مدت زمان زیادی نمیتوانید با او احساس خوشبختی کنید. طرفتان باید شما را به خطر کردن تشویق کند، چون این خطر کردن ها است که باعث رشد و پیشرفت شما خواهد شد.
۸. روابط دیگرتان
رابطه شما با دوستان و خانواده نباید بخاطر نامزد یا همسر شما قربانی شوند. کسی که چنین چیزی از شما میخواهد حس مالکیت دارد. طرف شما باید به شما این امکان را بدهد که بتوانید با دوستان و خانواده خود بدون اینکه کنترلتان کند، وقت بگذرانید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که برای شاد و راضی بودنش نیاز نداشته باشد که همیشه و در همه جا شما کنارش باشید.
۹. اعتقادات معنوی/مذهبی تان
خیلی ها بخاطر طرف مقابلشان اعتقادات خود را عوض میکنند اما اینکه واقعاً بخواهید به آن اعتقادات روی بیاورید تااینکه به خاطر فردی دیگر خودتان را مجبور به پذیرفتن آن کنید، خیلی فرق میکند. هیچ رابطه ای اینقدر ارزش ندارد که بخاطر آن اعتقادات درونی خودتان را از دست بدهید. طرفتان باید بتواند تقویت کننده زندگی معنوی شما باشد و همراه با شما رشد کند.
۱۰. معاشرتتان
هر رابطه نیاز به تعهدی عمیق به گوش دادن به حرف های طرف مقابل و درک افکار و احساسات او دارد. یک رابطه دوستانه و آزاد از دو فردی تشکیل میشود که برای نظرات همدیگر ارزش قائل بوده و همدیگر را قضاوت نمی کنند. اگر به طور مداوم احساس می کنید که طرفتان برای گفتگوی راحت و آزاد با شما تلاشی نمی کند، به او بگویید که در رابطه تان نیازهای شما برآورده نمی شود. اگر میخواهید رابطه ای موفق و شاد داشته باشید، خیلی مهم است که طرفتان از نظر احساسی همیشه برای شما آماده باشد.
رابطه هم می تواند رشد و شادی متقابل ایجاد کند و هم بعد از مدتی خسته کننده، خفه کننده و آسیب رسان شود. هر رابطه ای، چه چند هفته طول بکشد و چه یک عمر دوام پیدا کند، هدف خود را دارد. مسئله مهم این است که رابطه باید از شما حمایت کرده، تشویقتان کند و برای تبدیل شدن به انسانی بهتر شما را به چالش بکشد نه اینکه همه انرژی تان را گرفته و باعث شود احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید.
اگر مجبور هستید به خاطر رابطه ای که در آن هستید، یکی از موارد زیر را قربانی کنید، زمان آن رسیده که این رابطه را دوباره ارزیابی نمایید.
۱. آزادی تان
اگر به طور مداوم باید گزارشات کارهای خودتان را به طرفتان بدهید یا از اینکه با یکی از دوستان یا اعضای خانواده تان جایی رفتید، احساس گناه کنید، نشان می دهد که آن فرد اعتماد به نفس ندارد. رفتارهای مالکیت جویانه معمولاً بخاطر احساس عدم امنیت و اعتماد درونی افراد است که بخاطر اتفاقاتی که در کودکی برایشان افتاده ایجاد شده است. حتی اگر این فرد بسیار مهربان بوده و لیاقت دوست داشتن را داشته باشد، باید ارتباطتان را با او قطع کنید تا بتواند زخم های خودش را درمان کند. رفتارهای کنترل کننده نشان میدهد که فرد با خودش احساس راحتی نمیکند و چنین فردی قبل از اینکه وارد یک رابطه جدی شود، باید مشکلات درونی اش را برطرف کند.
۲. خودتان
هیچوقت خودتان را برای کسی دیگر تغییر ندهید. فردی که واقعاً باید در زندگی کنار شما باشد، شما را همانطور که هستید دوست خواهد داشت، هیچوقت هم از شما نمیخواهد که خودتان را تغییر دهید چون از خود واقعی شما لذت میبرد. البته همه روابط به کمی مصالحه نیاز دارد، مثل اینکه در رستورانی غذا بخورید که او دوست دارد نه رستورانی که خودتان واقعاً دوست داشتید بروید اما نباید شخصیت و هویت واقعی خودتان را برای کسی دیگر عوض کنید. بدون هیچ رودربایستی و خجالت خودتان باشد و اگر طرفتان نمی تواند آن را قبول کند، مشکل از اوست نه شما.
۳. خوشبختی تان
اگر کسی نمی تواند زندگی شما را ارتقا داده و به لذت هایتان اضافه کند، واقعاً به چه دلیل باید کنار شما باشد؟ اگر طرفتان فقط باعث ناراحتی تان میشود و باعث میشود احساس بدی نسبت به خودتان و زندگی پیدا کنید، زمان آن رسیده که آن رابطه را ترک کنید. شما به کسی نیاز دارید که با ارتعاشات انرژی شما همخوانی داشته باشد و به زندگی تان شور و هیجان بدهد نه اینکه همه انرژی زندگی شما را بگیرد.
۴. تفریح و سرگرمی تان
آیا از بودن کنار آن فرد لذت میبرید؟ آیا میتوانید با هم مثل بچه ها از ته دل بخندید و چیزهای جدیدی را امتحان کنید؟ در همه روابط هرازگاهی اختلاف پیش میآید اما حتی بعد از مدتی طولانی کنار هم بودن، هنوز هم باید بتوانید فعالیتهایی را در کنار هم انجام دهید که کودک درون شما را بیرون بیاورد، هیچوقت نباید قید تفریح و لذت در رابطه را بزنید. بدون این تفریحات، زندگی بسیار خسته کننده خواهد شد و تنها چیزی که برایتان باقی خواهد گذاشت استرس است.
۵. آرزوهایتان
یک رابطه ایده آل از دو فردی تشکیل میشود که هدفی مشترک داشته و همدیگر را در هر قدم برای رسیدن به آن هدف یاری کنند. یا دو نفر با آرزوهای متفاوت که همدیگر را برای رسیدن به این آرزوها تشویق میکنند. اگر طرفتان در مسیر مشابه شما نیست، بی درنگ از آن رابطه بیرون بیایید. اینکه از زندگی چه می خواهید قسمت عمده ای از شما را تشکیل میدهد و مطمئناً در زندگی تان به کسی که مانع رسیدن شما به اهدافتان باشد نیاز ندارید.
۶. آرامش درونی تان
کسی که در زندگی کنار شماست باید حس آرامش عمیقی به شما بدهد که هرج و مرج و مشغله های زندگی را از یاد ببرید. اگر او باعث اضطراب، عصبانیت و استرس شما میشود. فقط انرژی شما را تحلیل برده و شما را دربرابر انرژی منفی آسیب پذیر میکند. او باید درون خود آرامش داشته باشد و این آرامش را به شما هم منتقل کند.
۷. میلتان به اکتشاف
زندگی یعنی تجربیات جدید، بنابراین اگر طرفتان به امتحان کردن چیزهای جدید تمایل ندارد و شما را هم از این کار منع میکند، مطمئناً مدت زمان زیادی نمیتوانید با او احساس خوشبختی کنید. طرفتان باید شما را به خطر کردن تشویق کند، چون این خطر کردن ها است که باعث رشد و پیشرفت شما خواهد شد.
۸. روابط دیگرتان
رابطه شما با دوستان و خانواده نباید بخاطر نامزد یا همسر شما قربانی شوند. کسی که چنین چیزی از شما میخواهد حس مالکیت دارد. طرف شما باید به شما این امکان را بدهد که بتوانید با دوستان و خانواده خود بدون اینکه کنترلتان کند، وقت بگذرانید. دقت کنید که کسی را انتخاب کنید که برای شاد و راضی بودنش نیاز نداشته باشد که همیشه و در همه جا شما کنارش باشید.
۹. اعتقادات معنوی/مذهبی تان
خیلی ها بخاطر طرف مقابلشان اعتقادات خود را عوض میکنند اما اینکه واقعاً بخواهید به آن اعتقادات روی بیاورید تااینکه به خاطر فردی دیگر خودتان را مجبور به پذیرفتن آن کنید، خیلی فرق میکند. هیچ رابطه ای اینقدر ارزش ندارد که بخاطر آن اعتقادات درونی خودتان را از دست بدهید. طرفتان باید بتواند تقویت کننده زندگی معنوی شما باشد و همراه با شما رشد کند.
۱۰. معاشرتتان
هر رابطه نیاز به تعهدی عمیق به گوش دادن به حرف های طرف مقابل و درک افکار و احساسات او دارد. یک رابطه دوستانه و آزاد از دو فردی تشکیل میشود که برای نظرات همدیگر ارزش قائل بوده و همدیگر را قضاوت نمی کنند. اگر به طور مداوم احساس می کنید که طرفتان برای گفتگوی راحت و آزاد با شما تلاشی نمی کند، به او بگویید که در رابطه تان نیازهای شما برآورده نمی شود. اگر میخواهید رابطه ای موفق و شاد داشته باشید، خیلی مهم است که طرفتان از نظر احساسی همیشه برای شما آماده باشد.