پرتال خبری واکنش: متن کامل این حاشیه نگاری بدین شرح است:
امروز سه شنبه سوم آذرماه ۹۴ است. در صبحی پائیزی و دل انگیز، رزمنده های دفاع مقدس به دیدار فرمانده آمده اند. حال و هوایی عجیبی دارند. آدمهایی که امروز به مجمع آمده اند. آخر اینها برای نیامدن به اینجا بیشتر از همه تحت فشارند. در ورودی سالن یکی دو نفرشان دارند در همین رابطه حرف می زنند. از اینکه برخی ها شاید ناراحت شوند از آمدنشان. حرف قشنگی می زند یکی از آنها. می گوید برای دیدن آقای هاشمی لازم باشد روی میدون مین هم می رویم!. این حرفها رو که می شنوم، بغض راه گلویم را می گیرد. مثل بغضی که موقع شنیدن حرفهای مادر سه شهید گلویم را گرفت. همین ماه پیش بود که آمده و گفته بود: آقای هاشمی! ما هم برای مظلومیت شما اشک می ریزیم.
ساعت دیدار ۱۰ صبح است. ولی سالن از نه و نیم پر شده. اینقدر فضای اینجا صمیمی و پر محبته که هیچکس لحظه ای هم احساس غربت نمی کند. نَفَس بچه های واقعی جنگ، نفس گرم برای مردم است. غیظ رزمنده های دفاع مقدس، هیچوقت نصیب مردم خودشون نشده. اصلاً اصل اعتدال تو همین بچه های واقعی جنگ است. استراتژی«با دوستان مروّت با دشمنان مدارا» در ۸ سال جنگ کم نبود. اسرای عراقی هم شاهد زنده اند. شاید برای همین باشد که بعد از ۸ سال جنگ هنوز برادری ایرانی ها و عراقی ها پابرجاست. البته اینها همه به یُمن روح اعتدالی امام راحل و فرمانده جنگ بود. وگرنه اگر کار دست افراطی ها بود، می گفتند باید سربازهای خود را که عقب نشینی می کنند، اعدام کنیم، چه برسه به عراقی ها!.
صدای صلوات غرّا فضای سالن را پر می کند آن هم برای سلامتی آیت الله هاشمی. احوالپرسی ها گرم و صمیمانه است. رابطه بیشتر به پدر – فرزندی می ماند تا فرمانده و رزمنده. حالت آقای هاشمی کلاً اینگونه است. استکبار به معنای «تکبّرش» در وجودشان راهی ندارد. شاهدش همین رزمنده ها هستند. یا همین محافظای سی ساله حاج آقا. که وقتی ازشون می پرسی رابطه تون با آقای هاشمی چطور بوده؟ همشون یک جواب می دن. اونها میگن تو این سی و اندی سال همون رفتاری که آقای هاشمی با فرزندانش داشتن را با ما هم داشتن. شاید گاهی هم مبارزه با استکبار را باید از خود آغاز کرد.
از جمع میهمانان فقط سه نفر حرف می زنند. خلاصه کلامشان یک نکته است. می گویند اینها که به نام بچه های جنگ در جامعه حرفهای تند و پرادعا و تفرقهانداز می زنند، بخدا صدای ما نیستند. ما رفتیم جنگ تا مردم در امان و راحت باشند. نرفتیم دفاع کنیم که بعد بیاییم آقا بالاسر مردم شویم. ما اگر حرف نمی زنیم، برای آن نیست که حرفی برای گفتن نداریم. برای آن است که جامعه را متشنج نکنیم. برای آنکه نگویند بچه های جنگ هم به جان هم افتاده اند. امّا بخدا آقای هاشمی! به مردم بگویید این تندروها سخنگوی جنگ و دفاع مقدس نیستند.
حرف میهمانان که تمام می شود، سخنان آیت الله هاشمی شروع می شود. حرف اولشان ابراز خوشنودی است. با تعبیری بسیار متفاوت. «واقعاً خوشحالم که دوستانم را می بینم». با شنیدن این تعبیر نگاهی گذرا به صورت میهمانان می اندازم. پرده اشکی زیبا بر چشم خیلی ها خیمه زده. جای خوشحالی هم دارد. آقای هاشمی خیلی کم این تعبیر را بکار می برند. امّا این بچه ها واقعاً دوستان هاشمی هستند. دوستان دوران سخت دفاع مقدس. دوستان روزگار سربالایی. یاد حرف اون مهمون دم درب حاج آقا می افتم. «برای دیدن آقای هاشمی حاضرم روی میدان مین هم بروم.» چشمی دارم همه پر از صورت دوست/ با دیده مرا خوشست، چون دوست در اوست.
حرف بعدی آقای هاشمی حرف معجزه امام(ره) در خاتمه دادن به جنگ است. معجزه ای که هنوز عمق آن را کسی به درستی نفهمیده. معجزه ای که انجامش نه نیازی به مجلس داشت و نه به دولت. نه کارش به دعوای جناحی کشید و نه به تبیین رسانه ملی. هاشمی می گوید امامی که تا چند روز قبل شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» می داد، معجزه وار از شعار خود برگشت تا نظام را از مخمصه برهاند. معجزه اینجاست که خرج پایان یک مخمصه تاریخی، یک بیانیه چند خطی میشود و بس. در پس پشت پرده تعبیر «جام زهر» براستی شکوه یک معجزه نهفته بود. شکوهی که هنوز هم با تعریف خاطره اش، کام ها شیرین می شود. چرا که اگر امام(ره) شخصاً این کار را نمی کردند. خدا می داند چه اختلافاتی در کشور می افتاد و چه مشکلاتی پیش روی رهبری آینده انقلاب باقی می گذاشت!. براستی اگر معجزه امام در پایان به موقع جنگ نبود، شاید سرنوشت جنگ و انقلاب چیز دیگری می شد.
آقای هاشمی از معجزه امام در پایان جنگ پلی می زند به موضوع توافق هسته ای. با این تعبیر که برجام باعث شده که شرق و غرب مسابقه بگذارند برای رابطه با ایران.شاید این هم به نوعی معجزه برجام باشد که پوتین قرآن بدست به محضر رهبری می شتابد. این نشانه اقتدار نظام است که در سایه دیپلماسی ظریف بدست آمده.
حرف بعدی آقای هاشمی حرف مردم است. مردمی که مهم ترین استوانه نظام هستند. مهم ترین استوانه انقلاب از آغاز تا امروز. روی سخن آقای هاشمی با کسانی است که در باد قدرت خوابیده اند. انذاری صریح می دهد، بی ذکر مصداق عینی. هاشمی می گوید: قدرت اگر به اقتدار قلبی و مردمی بیانجامد، مفید است وگرنه، بی همراهی مردم، هیچ فایده دراز مدتی ندارد.تاریخ سرشار از عبرتهای این هشدار است.
حرف بعدی آقای هاشمی دفاع از ظریف است. همان دیپلمات برجسته ای که دیپلماسی اسلامی را جان دوباره ای بخشیده تا هم دنیا به پای تخصص و وطن پرستی اش بلند شود و هم رهبری، تدیّن و امانتداریش را بستاید. سوالی که آقای هاشمی مطرح می کند، خیلی معنادار است. چگونه می شود که متدیّنی که رهبری می ستایدش را خائن بخوانند؟!. آقای هاشمی سپس با تعبیری جالب، هم به سوالش و هم پاسخ منتقدان را می دهد. هاشمی می گوید: بهترین تعریف از مخالفان برجام، «حلقه خودزنی نظام» است که «جاهلانه» هم راه نفوذ دشمن را از مسیر ناامید کردن مردم می گشایند و هم ریشه های اختلافات داخلی را عمیق تر می کنند. به راستی مگر جهالتی بالاتر از این سراغ می توان گرفت؟.
حرف آخر آقای هاشمی به بچه های جنگ، حرف اطمینان قلبی است. برای اینکه خیالشان راحت باشد، هم از انتخابات هم از برجام. مصداق حرفهای آقای هاشمی هم روشن است. برجام با تمام کارشکنی ها راه افتاد و جلوداری هم نخواهد یافت. وضعیت انتخابات هم برای آقای هاشمی همینطور روشن است. دروغ نگویم برخی اوقات از این همه اطمینان، احساس می کنم آقای هاشمی حتی نتیجه انتخابات اسفند را هم میداند!. البته در کنار تمام این دل محکمی ها، آقای هاشمی دلواپسی های خاص خود را هم دارد. مهم ترین دلواپسی هاشمی در این روزها اوضاع منطقه است. بالاخص در تله بزرگی به نام سوریه.که همه کشورهای دنیا از اروپا و ترکیه و عربستان تا روسیه، ایران، عراق و لبنان در آن گیر افتاده اند. هاشمی به جد دلواپس اوضاع منطقه است. همان منطقه ای که شاید می شد سالها قبل به بیلی راه سرچشمه اختلافات و جنگ را در آن گرفت، امّا امروز به پیلی هم گرفتن سیل به راه افتاده آن هم، دیگر دشوار به نظر می رسد.
روایت مصلحت همچنان باقی است.با اخبار سیاسی سایت واکنش همراه باشید.
اسلوبودان کواچ(Slobodan Kovač)،فرهاد ظریف در اینستاگرام،سرمربی جدید تیم ملی والیبال
فرهاد ظریف گفت: کواچ در فحشدادن صاحب سبک بود و وقتی از کوره درمیرفت به این کلمات متوسل میشد.
فرهاد ظریف شاید یکی از خوشحالترین افراد از اخراج اسلوبودان کواچ(Slobodan Kovač) بود، چون این مربی، او را از تیمملی کنار گذاشت و جامجهانی را از دست داد. با این حال به نظر میرسد یکی از مسنترین بازیکنان در میان ملیپوشان کشورمان، همچنان انگیزههای زیادی برای بازگشت به تیمملی دارد.
او که این روزها در ترکیب تیم بانک سرمایه به میدان میرود، مثل سایر همتیمیهایش به رویای دیرینه والیبال یعنی حضور در المپیک میاندیشد و با انتخاب لوزانو(Raúl Lozano) و سیچلو(Juan Manuel Cichello)، امید زیادی به دعوت دوباره به تیمملی دارد. کوچولوی والیبال ایران برای نخستینبار از دلایل کنار گذاشته شدنش از تیمملی و اختلافاتی که با کواچ داشت، پرده برداشت.
– اصلا بحث انتظار نیست چون این تیم سال اولی است که در لیگ برتر شرکت میکند و زمان میبرد که جا بیفتد. اینطور نیست که کسی بگوید چون این تیم یکسری بازیکن بزرگ و نامی جذب کرده، از همین حالا قهرمانیاش مسجل است. باشگاه جدید است و باید سیستماش برای حضور در لیگ والیبال جا بیفتد. البته تا همین حالا هم مسئولان باشگاه از نتایج تیم راضی بودند چون ما در رده دوم هستیم.
– اینکه یک باشگاه تا چه زمانی سرپا باشد، قطعا سرمایهگذارش تصمیم میگیرد اما به نظرم باید قانونی برای تیمهایی که در لیگ والیبال شرکت میکنند، وجود داشته باشد که حداقل چند سال در لیگ شرکت کنند. البته من بعید میدانم بانک سرمایه از این دست باشگاهها باشد چون هدفش یکساله نیست و بلندمدت فکر میکند. طبق صحبتهایی که مسئولان باشگاه کردهاند، هدفشان قهرمانی در آسیا و جهان است. امیدوارم امسال بتوانیم جزو تیمهای برتر باشیم و اگر شد جام قهرمانی را بهدست آوریم.
– وقتی تیمملی نتیجه میگیرد، بازیکنان آن تیم هم باید مزد تلاششان را بگیرند. ۴، ۵ سالی است که والیبال ایران در سطح جهان نامی برای خود دست و پا کرده و خیلی از این بازیکنان نسل فعلی از جمله خودم ١٠، ١٢ سال است که بدون هیچ چشم داشتی در خدمت تیمملی هستیم. حالا شاید امسال باشگاهها سرمایهگذاری بهتری کردند و دستمزدهای میلیاردی هم به برخی بازیکنان میدهند. من بعید میدانم مردم مخالف قراردادهای میلیاردی والیبالیستها باشند چون همیشه به ما میگویند پولی که میگیرید حلال باشد. خدا را شکر اکثر تیمهای لیگ برتر خصوصی هستند و اینطور نیست که مثل فوتبالیها بگویند از بیتالمال مبالغ میلیاردی پرداخت میشود.
– حتما فکر میکنم. متاسفانه در این یکی، دو هفته در برخی از رسانهها به دروغ از زبان من نوشتهاند که محال است به تیمملی برگردم یا اینکه نوشتهاند با من تماس گرفته شده و جواب رد به مسئولان فدراسیون دادم. اصلا نه تماسی با من گرفته شده و نه صحبتی در اینباره با کسی انجام دادم.
– فعلا تمام تمرکزم روی تیم باشگاهیام است. هنوز مربیان تیمملی به ایران نیامدهاند که عملکرد بازیکنان را زیر نظر بگیرند. بگذارید اسامی مدعوین اعلام شود، بعدا در اینباره حرف میزنم. فکر میکنم از ۴ ماه دیگر اردوهای تیمملی آغاز میشود و این گمانهزنیها بیخود است. متاسفانه برخی میخواهند ذهن اهالی والیبال را نسبت به من خراب کنند. میبینم که در صفحه اینستاگرامم هواداران نوشتهاند به تیمملی برگرد. خب، مسلما باید عملکردم طوری باشد که دعوت شوم و بتوانم برگردم.
– بعد از اتفاقاتی که در لهستان رخ داد و از تیمملی دور ماندم، اصلا صحبتی با هیچکس درباره تیمملی نکردم. اصلا خداحافظی در کار نبود چون من تیمملی را ترک نکردم.
– مطمئنا تصمیمگیرندگان همه شرایط را برای پیشرفت والیبال در نظر داشتند چون مشاورههای زیادی انجام و جلسات متعددی برگزار شد. از نظر من نیز این بهترین تصمیمی بود که فدراسیون میتوانست بگیرد چون دادن شوک به تیمملی لازم بود. در ضمن یک مربی بزرگ به تیمملی آمده که میتواند به پیشرفت والیبال ایران کمک کند.
– شک نکنید که تیمملی ایران در این دوره المپیکی میشود. من چون با ملیپوشان در تماس هستم و انگیزه آنها را میبینم، این حرف را میزنم. حاصل تلاش تمام این سالهای بازیکنان تیمملی در همین صعود خلاصه میشود.
– واقعیت این است کواچ در ابتدا با من مشکلی نداشت و در واقع مشکل را برایش درست کردند. من در صحبتهایم بارها گفتهام که با هیچکس در تیمملی و فدراسیون مشکلی ندارم اما هرگز نگفتم کسی با من مشکل ندارد. شاید در نهایت به خواستهشان هم رسیدند و در زمانی که حق من بود، در تیمملی باشم، برخی دیگر جای مرا گرفتند. من بازی در لیگ جهانی و جامجهانی را حق خودم میدانستم چون خاکخوریاش برای من بود و برخی دیگر کیفش را بردند.
– در چند بازی ابتدایی لیگ جهانی امسال تیمملی بد بازی کرد و در بازی مقابل لهستان بود که در ٢ حمله خیلی بد، کواچ به من توهین کرد. من گفتم چرا این حرف را میزنی که بازهم جملهاش را تکرار کرد. من هم نتوانستم ساکت بمانم چون برای خودم ارزش قائل هستم و جلویش ایستادم. در تمام سالهای حضورم در والیبال کسی جرأت نکرده نسبت به من الفاظ رکیک به کار ببرد و کواچ هم در جایگاهی نبود که به بازیکنان تیمملی توهین کند. وقتی جلوی توهینهایش ایستادم، به من گفت که به تهران برگردم و هر زمان تیم برگشت، با هم صحبت میکنیم.
– هنوز فرصت نشده اما من یکروز به داورزنی تمام این اتفاقات را میگویم. متاسفانه این اتفاق قبلا هم درباره سایر بازیکنان رخ داده بود اما درباره من تا حدی نبود که بخواهد توهین کند. کواچ در واقع در فحشدادن صاحب سبک بود و وقتی از کوره درمیرفت به این کلمات متوسل میشد. البته برخی از بازیکنان جوانتر این رفتار او را تحمل میکردند، همانطور که در جامجهانی دیدید حتی فیلم توهین او به یکی از بازیکنان نیز پخش شد اما من چون تا بهحال به کسی بیاحترامی نکرده بودم، نمیتوانستم چنین اتفاقی را بپذیرم.
نوشته افشاگری های فرهاد ظریف علیه اسلوبودان کواچ!! اولین بار در سایت تفریحی نگین جنوب|سرگرمی،عکس،خبر،ویدئو،مد،اس ام اس پدیدار شد.