خلاصه سریال شهرزاد :
داستان در تهران، سال ۱۳۳۲، پس از اتفاقات ملی شدن صنعت نفت و همزمان با کودتای ۲۸ مرداد اتفاق میافتد.
یکی از شخصیتهای اصلی این قصه، مردی حدوداً هفتاد ساله است که همه او را به نام «بزرگ آقا» (با بازیِ علی نصیریان) میشناسند. بزرگ آقا مردی قدرتمند و ثروتمند است که با محافل قدرت ارتباطات بخصوصی دارد. او برای حفظ ثروت و قدرتش، از هیچ عملی کوتاهی نمیکند و برای پیشبرد اهدافش با شهربانی و دربار در ارتباط است. بزرگ آقا در کودتای ۲۸ مرداد نقش مؤثری در مدیریت اراذل و اوباش برای ساقط کردن دولت مصدق دارد. از طرفی، خود او در سال ۱۳۳۰ یعنی دو سال قبل از کودتا، دو پسر و همسرش را در سانحهٔ تصادف از دست داده و به پس از این که مطلع میشود «اصلان توپچی» مسبب عمدی این سانحه بوده، در صدد انتقام از اوست.
بخش عمدهٔ داستان دربارهٔ عشق دو جوان به نامهای «فرهاد» و «شهرزاد» است که پدرانشان، «هاشم» و «جمشید»، دستپروردهٔ بزرگآقا و به نوعی نوچهٔ او به حساب میآیند. فرهاد و شهرزاد قبل از کودتا نامزد یکدیگر هستند. در درگیریهای کودتا، فرهاد که به کار روزنامه نگاری اشتغال دارد و کارمند روزنامه باختر امروز (اصلیترین روزنامه ضد دربار به مدیریت دکتر حسین فاطمی) است به طور ناخواسته باعث قتل یکی از کلاه مخملیهای حامی شاه میشود. او به سرعت دستگیر و روانه زندان میگردد. اقدام علیه حکومت و قتل اصلیترین اتهامات اویند. فرهاد به اعدام محکوم میشود، ولی بزرگ آقا از نفوذ خود استفاده کرده و فرهاد را نجات میدهد.
پس از این ماجرا، بزرگ آقا که از نازا بودن دخترش «شیرین» و دامادش «قباد» ناراحت است، تصمیم میگیرد که شهرزاد را به عنوان همسر دوم قباد به عقد او درآورد تا با به دنیا آمدن یک فرزند، وارثی پس از خود داشته باشد. او با اظهارات پدر شهرزاد (جمشید) مواجه میشود که به دلیل سابقهدار شدن فرهاد از وصلت این پسر با دخترش راضی نیست و از بزرگ آقا میخواهد که واسطه شود و این وصلت را به هم بزند. او نمیخواهد مستقیماً این مسئله را مطرح کند و رفاقت با دوست دیرینهاش هاشم (پدر فرهاد) به هم بخورد. جمشید و هاشم از این تصمیم بزرگآقا غافلگیر میشوند، ولی چون در برابر او ارادهای ندارند، سکوت میکنند.
شهرزاد و فرهاد چاره را در این میبینند که برای فرار از این موقعیت، مدتی از تهران خارج شوند، که این مسئله لو رفته و در نهایت نقشه آنها شکست میخورد. بزرگآقا شهرزاد را تهدید میکند که اگر با قباد ازدواج نکند، فرهاد زنده نخواهد ماند. به همین دلیل، شهرزاد برای حفظ جان فرهاد، به ازدواج با قباد تن در میدهد…
معرفی کلی سریال :
سریال «شهرزاد» به کارگردانی «حسن فتحی» و بازی «ترانه علیدوستی»، «شهاب حسینی» و «مصطفی زمانی» یک سریال عاشقانه است که برای پخش خانگی تولید شده است. داستان سریال شهرزاد از زمان کودتای ۲۸ مرداد به بعد اتفاق میافتد و بیشتر مضمونی رمانتیک دارد و میتوان آن را ملودرامی عشقی جنایی تعریف کرد. سریال شهرزاد با هنرنمایی سه نسل از هنرمندان خاطرهانگیز ایران، پرهزینهترین سریال شبکه نمایش خانگی است که داستان عاشقانهای را در تهران قدیم روایت میکند. این سریال همزمان در کشور آلمان نیز نمایش داده میشود و به همین مناسبت در روز ۲۰ مهر ماه مراسم فرش قرمز با حضور بازیگران و دست اندر کاران این سریال در شهر «کلن» آلمان برگزار شد. «سید محمد امامی» تهیه کننده این سریال ۲۶ قسمتی است و «اسماعیل عفیفه» مجری طرح آن است. «شهرزاد» سومین محصول تصویر گستر پاسارگاد است که پیش از این سریال موفق «شاهگوش» و «ابله» را تولید کرده. حسن فتحی که افزون بر کارگردانی سریال «شهرزاد»، نویسندگی آن را نیز انجام داده، پیش از این هم مجموعههای موفق «پهلوانان نمیمیرند»، «میوه ممنوعه»، «مدار صفر درجه» و … را ساخته است.
خلاصه سریال شهرزاد :
داستان در تهران، سال ۱۳۳۲، پس از اتفاقات ملی شدن صنعت نفت و همزمان با کودتای ۲۸ مرداد اتفاق میافتد.
یکی از شخصیتهای اصلی قصه سریال شهرزاد ، مردی حدوداً هفتاد ساله است که همه او را به نام «بزرگ آقا» (با بازیِ علی نصیریان) میشناسند. بزرگ آقا مردی قدرتمند و ثروتمند است که با محافل قدرت ارتباطات بخصوصی دارد. او برای حفظ ثروت و قدرتش، از هیچ عملی کوتاهی نمیکند و برای پیشبرد اهدافش با شهربانی و دربار در ارتباط است. بزرگ آقا در کودتای ۲۸ مرداد نقش مؤثری در مدیریت اراذل و اوباش برای ساقط کردن دولت مصدق دارد. از طرفی، خود او در سال ۱۳۳۰ یعنی دو سال قبل از کودتا، دو پسر و همسرش را در سانحهٔ تصادف از دست داده و به پس از این که مطلع میشود «اصلان توپچی» مسبب عمدی این سانحه بوده، در صدد انتقام از اوست.
بخش عمدهٔ داستان دربارهٔ عشق دو جوان به نامهای «فرهاد» و «شهرزاد» است که پدرانشان، «هاشم» و «جمشید»، دستپروردهٔ بزرگآقا و به نوعی نوچهٔ او به حساب میآیند. فرهاد و شهرزاد قبل از کودتا نامزد یکدیگر هستند. در درگیریهای کودتا، فرهاد که به کار روزنامه نگاری اشتغال دارد و کارمند روزنامه باختر امروز (اصلیترین روزنامه ضد دربار به مدیریت دکتر حسین فاطمی) است به طور ناخواسته باعث قتل یکی از کلاه مخملیهای حامی شاه میشود. او به سرعت دستگیر و روانه زندان میگردد. اقدام علیه حکومت و قتل اصلیترین اتهامات اویند. فرهاد به اعدام محکوم میشود، ولی بزرگ آقا از نفوذ خود استفاده کرده و فرهاد را نجات میدهد.
پس از این ماجرا، بزرگ آقا که از نازا بودن دخترش «شیرین» و دامادش «قباد» ناراحت است، تصمیم میگیرد که شهرزاد را به عنوان همسر دوم قباد به عقد او درآورد تا با به دنیا آمدن یک فرزند، وارثی پس از خود داشته باشد. او با اظهارات پدر شهرزاد (جمشید) مواجه میشود که به دلیل سابقهدار شدن فرهاد از وصلت این پسر با دخترش راضی نیست و از بزرگ آقا میخواهد که واسطه شود و این وصلت را به هم بزند. او نمیخواهد مستقیماً این مسئله را مطرح کند و رفاقت با دوست دیرینهاش هاشم (پدر فرهاد) به هم بخورد. جمشید و هاشم از این تصمیم بزرگآقا غافلگیر میشوند، ولی چون در برابر او ارادهای ندارند، سکوت میکنند.
شهرزاد و فرهاد چاره را در این میبینند که برای فرار از این موقعیت، مدتی از تهران خارج شوند، که این مسئله لو رفته و در نهایت نقشه آنها شکست میخورد. بزرگآقا شهرزاد را تهدید میکند که اگر با قباد ازدواج نکند، فرهاد زنده نخواهد ماند. به همین دلیل، شهرزاد برای حفظ جان فرهاد، به ازدواج با قباد تن در میدهد…
منبع :دانلود سریال شهرزاد قسمت آخر به صورت خلاصه