تحریم بازی کلش آف کلنز توسط آیت الله علی سیستانی بازی آنلاین کلش آف کلنز CLASH OF CLANS توسط مرجع عالیقدر آیت الله سید علی سیستانی تحریم شد
بازی آنلاین کلش آف کلنز clash of clans که یکی از پرطرفدارترین بازی های دنیا میان جوانان در جای جای دنیا می باشد این روزها حاشیه ها و شایعات فراوانی حول خود میبیند که از نفوذ داعش به بازی کلش آف کلنز گرفته تا تخریب اسلام در این بازی حکایت میکند .
آیت الله سید علی سیستانی مرجع عالیقدر عراق در فتوایی بازی معروف ‘کلش اف کلنز‘ (clash of clans) را که با عنوان اختصاری کلش در بین جوانان و نوجوانان شهرت دارد، تحریم کرد.
سید ‘خضیر المدنی’ از وکلای آیت الله سیستانی در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه در کربلا اخیرا اعلام کرد که آیت الله سیستانی خرید و فروش و تجارت و بازی کردن با این بازی الکترونیکی را بطور کامل تحریم کرده است.
همچنین دفتر آیت الله سیستانی اصل فتوا را روی صفحه شخصی ایشان گذاشت و در پاسخ سوالی که آیا اجازه خرید و فروش بازی و هزینه کردن پول برای این بازی امکان پذیر است که عین جواب دفتر آیت الله سیستانی به شرح زیر است:
‘طبق نظر آیت الله سیستانی فروش این بازی صحیح نیست و اصل بازی کلاش نیز مجاز نمی باشد و در عین حال می توان به آراء فق های دیگر در این خصوص مراجعه کرد.’
سایت رسمی عتبه حسینی روز سه شنبه درخصوص علت صدور چنین فتوایی از سوی آیت الله سیستانی نوشته است: با توجه به اینکه امکان ارتقا بازی طبق خواسته های بازی کننده وجود دارد، تروریست های داعش اخیرا توانسته اند این بازی را متناسب با سیاست های خود دستکاری کنند و از طریق آن در بین نوجوانان و جوانان سربازگیری کنند.
این سایت با اشاره به اینکه بازی کلاش انعکاسی از جنگ ها و سلاح های واقعی در فضای مجازی است، ادامه داد: گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه توانسته است که این بازی را متناسب با سیاست های خود ارتقا دهد.
به نوشته سایت عتبه حسینی، گروهک تروریستی داعش توانسته که برخی از شخصیت های جنایتکار را هم شکل داعشی ها طراحی کرده و موسیقی را تبدیل به سرودهای داعش کند و با اضافه کردن شعارهای الله اکبر و پرچم داعش به این بازی، آن را متناسب با خواست خود تغییر دهد.
سایت عتبه حسینی ابراز تعجب کرده که معمولا ۷۰ درصد بازی به گونه ای است که همواره گروه های جنایتکار به نیروهای منظم نظامی حمله ور شده و اقدام به قتل و کشتار و تخریب می کنند.
بازی کلاش اوف کلنز که ترجمه فارسی آن ‘جنگ های عشایر’ یا ‘جنگ قبایل’ است، بازی کننده می تواند حسب خواست خود یک شهر یا پادگان نظامی را ایجاد و نیروهای خود را آموزش داده و سپس برای گرفتن غنیمت، دست به غارت و کشتار بزند.
برخی از کاربران اخیرا از وجود شعارهای ماسیونری در فضای این بازی که به صورت حرفه ای کارگذاشته شده از جمله چهره شیطان خبر داده اند و این روشی است که گروه های ماسیونری همواره در کاربرد نمادهای ماسیونری به صورت اسرار آلوده بهره می برند.
اما بازی کلاش اوف کلنز را شرکت ‘سوپر سل’ در ۲۰۱۰ در شهر هلسینکی فنلاند ساخت و توانست در سال ۲۰۱۲ حسب اعلام سایت ‘ویکیپدیا’ بالغ بر دو میلیون و ۴۰۰ هزار دلار درآمد کسب کند.
مدیر اجرای این شرکت ‘ایلکا بانین’ است که یک شخص یهودی است و توانسته است این بازی را در کمترین زمان ممکن به یکی از بازی های پرطرفدار در بین نوجوانان و جوانان جهان تبدیل کند
نوشته تحریم بازی کلش آف کلنز توسط آیت الله علی سیستانی اولین بار در اولی ها پدیدار شد.
به گزارش سایت سی سی پا:
بازی کلش آف کلنز که یک بازی اعتیاد آور و خشن است بعلت سوء استفاده داعش و افراطیون ، حرام اعلام شد. به گزارش پارس ناز سید ‘خضیر المدنی’ از وکلای آیت الله سیستانی در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه در کربلا اخیرا اعلام کرد که آیت الله سیستانی خرید و فروش و تجارت و بازی کردن با این بازی الکترونیکی را بطور کامل تحریم کرده است.
همچنین دفتر آیت الله سیستانی اصل فتوا را روی صفحه شخصی ایشان گذاشت و در پاسخ سوالی که آیا اجازه خرید و فروش بازی و هزینه کردن پول برای این بازی امکان پذیر است که عین جواب دفتر آیت الله سیستانی به شرح زیر است:
‘طبق نظر آیت الله سیستانی فروش این بازی صحیح نیست و اصل بازی کلاش نیز مجاز نمی باشد و در عین حال می توان به آراء فق های دیگر در این خصوص مراجعه کرد.’
سایت رسمی عتبه حسینی روز سه شنبه درخصوص علت صدور چنین فتوایی از سوی آیت الله سیستانی نوشته است: با توجه به اینکه امکان ارتقا بازی طبق خواسته های بازی کننده وجود دارد، تروریست های داعش اخیرا توانسته اند این بازی را متناسب با سیاست های خود دستکاری کنند و از طریق آن در بین نوجوانان و جوانان سربازگیری کنند.
این سایت با اشاره به اینکه بازی کلاش انعکاسی از جنگ ها و سلاح های واقعی در فضای مجازی است، ادامه داد: گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه توانسته است که این بازی را متناسب با سیاست های خود ارتقا دهد.
به نوشته سایت عتبه حسینی، گروهک تروریستی داعش توانسته که برخی از شخصیت های جنایتکار را هم شکل داعشی ها طراحی کرده و موسیقی را تبدیل به سرودهای داعش کند و با اضافه کردن شعارهای الله اکبر و پرچم داعش به این بازی، آن را متناسب با خواست خود تغییر دهد.
سایت عتبه حسینی ابراز تعجب کرده که معمولا ۷۰ درصد بازی به گونه ای است که همواره گروه های جنایتکار به نیروهای منظم نظامی حمله ور شده و اقدام به قتل و کشتار و تخریب می کنند.
بازی کلاش اوف کلنز که ترجمه فارسی آن ‘جنگ های عشایر’ یا ‘جنگ قبایل’ است، بازی کننده می تواند حسب خواست خود یک شهر یا پادگان نظامی را ایجاد و نیروهای خود را آموزش داده و سپس برای گرفتن غنیمت، دست به غارت و کشتار بزند.
برخی از کاربران اخیرا از وجود شعارهای ماسیونری در فضای این بازی که به صورت حرفه ای کارگذاشته شده از جمله چهره شیطان خبر داده اند و این روشی است که گروه های ماسیونری همواره در کاربرد نمادهای ماسیونری به صورت اسرار آلوده بهره می برند.
اما بازی کلاش اوف کلنز را شرکت ‘سوپر سل’ در ۲۰۱۰ در شهر هلسینکی فنلاند ساخت و توانست در سال ۲۰۱۲ حسب اعلام سایت ‘ویکیپدیا’ بالغ بر دو میلیون و ۴۰۰ هزار دلار درآمد کسب کند.
مدیر اجرای این شرکت ‘ایلکا بانین’ است که یک شخص یهودی است و توانسته است این بازی را در کمترین زمان ممکن به یکی از بازی های پرطرفدار در بین نوجوانان و جوانان جهان تبدیل کند.
نوشته آیت الله سیستانی بازی کلاش اف کلنز را تحریم کرد اولین بار در سی سی پا سایت خبری تفریحی پدیدار شد.
در فیلم محمد رسول الله بازیگران متعدد با نقشهای مختلفی حضور داشتند یکی از این نقشها که میتوان گفت در جایگاه خودش کلیدی است نقش حضرت محمد (ص) در سن۱۲ سالگی بود و عوامل برای جستجوی آن زحمات زیادی کشیدند.
مصاحبه با بازیگر نقش حضرت محمد در فیلم محمد رسول الله
فیلم محمد رسول الله توانست نگاه منتقدان و مخاطبان بیشماری را به خود جلب کند.این فیلم در کارنامه مجیدی و دیگر بازیگران و عوامل به گفته خودشان جایگاه ویژهای دارد و شاید آرزوی هر سینماگری باشد تا با چنین پروژهای همکاری کند.در این فیلم بازیگران متعدد با نقشهای مختلفی حضور داشتند یکی از این نقشها که میتوان گفت در جایگاه خودش کلیدی است نقش حضرت محمد (ص) در سن۱۲ سالگی بود و عوامل برای جستجوی آن زحمات زیادی کشیدند. بالاخره بعد از انجام مراحل انتخاب و تعلیم «امیر حیدری» نوجوانی که در آن زمان حدود ۱۱ سال داشت و امروز ۱۷ ساله است کلید کار و این نقش زده شد و امروز ما با این بازیگر گفتگویی را انجام دادیم که میخوانید.
شما تجربه بازی در سینما و تلویزیون را نداشتید چطور شد برای بازی در این فیلم بسیار مهم انتخاب شدید؟
در ابتدا بگویم که من و همه عوامل ایرانی و خارجی این فیلم انگار از طرف خدا و حضرت محمد (ص) دعوت شدیم، ما در شهرستانی در اردبیل زندگی میکردیم و انتقال ما از آنجا به تهران نیز از شگفتیها و برکت فیلم مجیدی بود یعنی پدر من چند سالی بود که قصد مهاجرت به تهران را داشت، اما هر بار بنا به دلایلی زمینه فراهم نمیشد اما مثل اینکه قرار بود من برای بازی در فیلم محمد رسولالله انتخاب شوم و خانواده من بدون مشکل به تهران بیایند.
ده سالم بود و روز ورود ما به تهران روز اول مدرسه بود که به خاطر خستگی پدرم تمایل نداشت آن روز را به مدرسه بروم اما رفتم، بعد از گذشت یکماه دستیار مجیدی یعنی حسن نجفی به مدرسه ما آمدند و بین بچهها به دنبال چهرههایی که شبیه عکس حضرت محمد (ص) بود، میگشتند چون با کت و شلوار وارد کلاس شدند فکر کردم از طرف آموزش و پرورش برای بررسی کلاسها آمدند به این جهت زیاد توجه نکردم نجفی به محض ورود به کلاس چشمش به من خورد و من را صدا کرد و پیش بابک نبیزاده (عکاس) برد و از من عکس گرفتند و رفتند فقط گفتند که پروژهای است به کارگردانی مجید مجیدی و من پیش خودم گفتم از من بهتر زیاد است و بعید میدانم انتخابم کنند.
بعد از گذشت یک ماه نبیزاده به ما زنگ زد و گفت که برای تست به برج اسکان بروم در آنجا ۳ نفر بودیم و بعد از تست گریم و بازیگری که با فیلمبرداری همراه بود به خانه برگشتم. فیلمم را به مجیدی نشان داده بودند، میگویند وقتی فیلم را دیده حالت گریه به او دست داده و گفته که این خودشه و دنبال همین میگشتم.
از تجربه کار با مجیدی بگویید؟
مجیدی در انجام کارهایش بسیار حساس است چنانچه اگر مشکلی در کارش پیش بیاید از ابتدا دوباره شروع به انجامش میکند و در سکانسها نیز فیلمبرداری را از سر میگیرد به عنون نمونه زمانی که به عسلویه رفتیم و برخی سکانسهای مربوط به آنجا را گرفتیم زمانی که به تهران برگشتیم مجیدی سکانسها را دیده بود، اما با کمبودی در جاهایی مواجه شد این کمبود باعث شد که گروه مجدداً به عسلویه برگردد و آن سکانسها را فیلمبرداری کند.
از اینکه در پروژه عظیمی بازی کردید چه حس و حالی دارید؟
حس و حال آن زمان که حدود ۱۱ سال داشتم با الآن فرق میکند، آن زمان اول به معروفیت فکر کردم در صورتی که نقشم را نمیدانستم فقط عشق بازی و شهرت بعد از پیشنهاد در سرم موج میزد، اما جای تعجب و خوشحالی داشت زمانی که به من گفتند قرار است نقش حضرت محمد (ص) را بازی کنم چون بین تمام پیامبران و امامان از همه بیشتر دوستش دارم و در خصوص زندگی این حضرت اطلاعات وسیعی داشتم و دارم، اما الآن اگر بخواهم حس و حالم را توصیف کنم بسیار سخت است و نکته جالب و قابل تأمل انتخاب شدن من بین آن همه بچه خوشتیپ، خوش رو و … بود.
آیا به نظر شما دلیل انتخاب و نقشآفرینی شما در یکی از بزرگترین و محترم ترین بندگان خدا چیست؟
به نظرم پدر و مادر من در زندگی کار ثوابی را انجام دادند که مورد پسند درگاه حق قرار گرفته و این ثواب باعث شد جلوی راه من سبز شود و برای این نقش انتخاب شوم.
پس تجربه و سابقه بازیگری قبل از پروژه مجیدی نداشتید؟
نه نداشتم.
آیا قصد ادامه کار در سینما را دارید و آیا پیشنهادی در این خصوص داشتید؟
باید بگویم بعد از بازی برای این نقش مهم، محدودیت دارد که هر نقشی به خصوص کارکترهای منفی را بازی کنم منظورم از منفی آنهایی است که منفور هستند و مخاطب آنها را پس میزند به عنوان نمونه حسن نجفی نقش کاراکتر قاچاقچی را برای من در نظر گرفته بود که بازی نکردم.
بعد از پروژه محمد رسولالله پیشنهاد سینمایی داشتم که هنوز هیچکدام به قطعیت نرسیده و مهمتر از همه بازی در نقش امام حسین (ع) در پروژه «ثارالله» بود که به خاطر بلندتر بودن قد من از آنچه که در نظر کارگردان پروژه بود و مشکل بودجه آنها اتفاق نیفتاد.
بعد از اتمام کار و بازی در نقش حضرت محمد (ص) چه بازخوردی را از طرف اقوام و مردم دریافت کردید؟
تا به امروز چه غریب و چه اقوام اعتقاد بر این دارند که چهره من شباهت زیادی با عکسی دارد که چهره حضرت محمد (ص) را نشان میأهد و اینکه خانواده و اطرافیانم بسیار خوشحال و راضی هستند و همه بازخوردها مثبت بود.
بازی در این نقش چه تأثیری در زندگی شخصی شما گذاشته است؟
زمانی که شما قرار شد نقش شخصیت به این مهمی را به مردم منتقل کنی، باید زندگی، افکار، روحیات و تمام زندگی حضرت محمد (ص) را در ذهنم تصور و بعد سعی میکردم تا جایی که در توان دارم به بهترین شکل ارائه کنم و به آن اخلاقیات نزدیک شوم و همه دنیا میدانند تمام اعمال حضرت محمد (ص) مثبت و به نفع مردم و دین اسلام بوده است.
کار من فقط تمرین کردن در این خصوص بود نه اینکه خدای نکرده بخواهم مثل آن بزرگوار باشم. پس مطالعه، تمرین و آشنایی با زندگی حضرت محمد (ص) در زندگی شخصیام بسیار کمک کننده بود و هست و سعی میکنم آنها را در کارهایم پیاده کنم و رو به مثبت زندگی کردن حرکت کنم.
چند بار فیلم محمد رسول الله را دیدید؟
سه بار، یک بار در اکران خصوصی، بار دوم با دوستان طراحی و نقاشیام و بار سوم با خانوادهام.
بعد از دیدن فیلم، آیا نقطه ضعفی در بازی خود پیدا کردید؟
بله دیدم و این امری عادی است که برای هر بازیگری اتفاق میافتد و الآن به طور دقیق به شما میگویم کجای فیلم مشکل بیشتری داشتم، در سکانس بردهفروشها و زمانی که ابولهب در حال فروختن سویبه بود من دیالوگ داشتم و باید آنها را با توجه به شخصیت حضرت محمد (ص) سنگینتر و با متانتتر میگفتم که بعد از دیدن فیلم متوجه شدم آنطور که باید دیالوگها را بیان نکردم و از خودم در آن لحظه راضی نیستم.
چه کارهایی برای رسیدن به نقش انجام دادید و در این راستا چه کسی بیشترین کمک را به شما کرد؟
قبل از بازی در فیلم در کلاسهای کاظم سیاحی و زیر نظر او شرکت کردم و آموزشهای لازم را دیدم، اما انگار در راه رفتن بیشتر از بیان دیالوگها به نتیجه مطلوب رسیدم. آقای مجیدی هم برای رسیدن به نقش و جلوی دوربین به من کمکهای فراوانی کرد.
خاطرای هست که از این پروژه داشته باشید؟
خاطرات زیادی دارم، اما از همه جالبتر زمان حضور در عسلویه و هتل اقامت ما بود هتلی که در کنار دریا قرار داشت، هر روز بعد از انجام فعالیتهای طاقتفرسا در آن هوای گرم به هتل میرسیدیم و بعد از خوردن شام دور هم جمع میشدیم و در آنجا آقای مجیدی به بیان خاطرات یک عمر فعالیتهای هنری و دلچسب میپرداخت و همه ما میخندیدیم به خصوص زمانی که از همکاری با حسن نجفی تعریف میکرد به نحوی این خاطرات خوب بود که انگار ۲ سال جوانتر میشدیم، جالب اینجاست که فقط مجیدی خاطره تعریف میکرد و من بلندبلند میخندیدم و او از خنده من قهقهه میزد. دیگر خاطره من از شترسواری است که زمین خوردم دستم ضرب دید و چند روزی بازی نداشتم.
خاطره چوپانی کردن من هم جالب است به خصوص زمانی که با بزها این کار را میکردم این حیوان در ابتدا اصلاً زبان نمیفهمید و فقط شاخ میزد و باید چند روز بگذرد تا با شما خو بگیرد در غیر این صورت اذیت میشوید.
آیا اتفاق افتاد قبل، حین فیلمبرداری یا در انتهای بازی در فیلم خوابی از حضرت محمد (ص) یا یکی از پیامبران و امامان ما ببینید؟
یک شب حین فیلمبرداری در اواسط پروژه، شخصی به خوابم آمد که چهرهاش مشخص نبود اما میگفت طوری این نقش را بازی کن که بعداً نتوانی از خودت ایراد بگیری و بگویی چرا در برخی مواقع مرتکب اشتباه شدم، فردای آن شب دقیقاً زمانی بود که شب سکانس بردهفروشان و آن سکانسی که به شما گفتم در بیانم بیشترین مشکل را داشتم که اگر میدانستم چنین خوابی چنین حکمتی دارد بهتر بازی میکردم البته شاید به خاطر کمتجربگی من بوده است.
همکاری با عوامل خارجی چگونه بود؟
آنها در کار خود بسیار حرفهای بودند، در مصاحبه قبلی راجع به بازیگران ایرانی گفته بودم که بیشتر با محسن تنابنده گپ و گفت خودمانی داشتم در صورتی که اینطور نبود بلکه با همه آنها احساس نزدیکی میکردم و با آقای عسکری راحتتر بودم.
آقای استورارو فیلمبردار فیلم چگونه شخصیتی داشت؟
او سر صحنه بسیار جدی و کاربلد، اما پشت صحنه بسیار شوخ طبع و خوش برخورد بود و وقتی من را میدید پیش سلام بود و بسیار احترام میگذاشت.
زمانی عازم عسلویه بودیم در یک لحظه حس خوشحالی به درون هر دوی ما آمد و همدیگر را بغل کردیم اما دست من به عینکش خورد و روی زمین افتاد و شکست، حرف جالب و همیشگی استرارو به من این بود که تو حیفی مراقب خودت باش.
در آن زمان اتفاق افتاد که خسته شوید بالاخره شما در سنی بودید که احتمال بروز همچنین اتفاقی است؟
زمانی که لوکیشن ما عسلویه بود بسیار خسته میشدم چون از هتل تا آنجا ۴ ساعت فاصله بود و من را اذیت میکرد، اما یک روز با محسن تنابنده در این مسیر همراه بودیم که راه ۴ ساعته ما ۲ دقیقه بیشتر طول نکشید و در نوع خودش جالب بود.
آیا دلت برای خانواده تنگ میشد؟
اگر سفری مانند عسلویه بود آره، با پدرم تماس میگرفتم و از او میخواستم به آنجا بیاید.
از ابتدای انتخاب تا پایان کار درکل چند سال درگیر این پروژه بودید؟
حدود سه سال و نیم درگیر بودم.
کدام بازی بازیگران ایرانی این فیلم را بیشتر از همه دوست داشتید؟
از بازی آقای عسکری بسیار لذت بردم و بین آن همه ستاره اصلاً انتظار چنین بازی از او نداشتم، به قول خودش (عسکری) او عموی بد منه، اما من بیشتر با عمو بده رابطه خوبی داشتم.
اولین بار بعد از شنیدن صدای صدا دوربین حرکت چه احساسی به شما دست داد؟
حس بسیار بدی داشتم چون فکر میکردم همزمان با فیلمبرداری همه مردم فیلم و بازی من را میبینند، اما بعد از چند بار برای من عادی شد.
البته اولین صحنه من در عسلویه چون سوار شتر بودم سخت نبود، اما از جایی که در همان صحنه دیالوگم شروع شد و آن دیالوگ هم در تدوین حذف شد، ترسیدم به نحوی که زانوهایم سر جایش نمیایستاد.
ما سه روز بسیار عزیز همراه با عزاداری را میگذرانیم احساس و صحبت شما به عنوان کسی که نقش حضرت محمد (ص) که وفات ایشان نیز در این سه روز است، چیست؟
مسئولیت نه تنها من بلکه همه مردم باید این باشد که در همه روزها به خصوص چنین ایامی سنت حضرت محمد (ص) را توسعه دهیم و از آن تبعیت کنیم و امانتداری، پاکدامنی، دستکاری، راستگویی و … را سرلوحه کارمان قرار دهیم.
حرف پایانی؟
من در فیلم محمد رسول الله کار بزرگی انجام ندادم اما چون در آن بازی کردم مسئولیت بزرگی را با خودم میکشم و انتظارات مردم و نزدیکانم در انجام کارهای مثبت از من بیشتر شده و باید این انتظارات را برآورده سازم.
The post مصاحبه با بازیگر نقش حضرت محمد در فیلم محمد رسول الله appeared first on روزگار.
چرا که اصولاً ثبت «بسم الله» در متن قرآن مجید در آغاز همه سوره ها، خود گواه زنده این امر است، زیرا می دانیم در متن قرآن چیزی اضافه نوشته نشده است و ذکر «بسم الله» در آغاز سوره ها از زمان پیامبر تا کنون معمول بوده است. از نظر دانشمندان اهل تسنن، نویسنده تفسیر المنار جمع آوری جامعی از اقوال آنها بدین شرح کرده است: در میان علما گفتگو است که آیا بسم الله در آغاز هر سوره ای جزء سوره است یا نه؟ دانشمندان پیشین از اهل مکه اعم از فقها و قاریان قرآن از جمله ابن کثیر و اهل کوفه از جمله عاصم و کسائی از قراء و بعضی از صحابه و تابعین از اهل مدینه و همچنین شافعی در کتاب جدید و پیروان او و ثوری و احمد در یکی از دو قولش معتقدند که جزء سوره است، همچنین علمای امامیه و از صحابه ـ طبق گفته آنان ـ علی و ابن عباس و عبدالله بن عمر و ابو هریره و از علمای تابعین سعید بن جبیر و عطا و زهری و ابن المبارک این عقیده را برگزیده اند . سپس اضافه می کند مهمترین دلیل آنها اتفاق همه صحابه و کسانی که بعد از آنها روی کار آمدند بر ذکر «بسم الله» در قرآن در آغاز هر سوره ای ـ جز سوره برائت – است، در حالی که آنها متفقاً توصیه می کردند که قرآن را از آنچه جزء قرآن نیست پیراسته دارند و به همین دلیل «آمین» را در آخر سوره فاتحه ذکر نکرده اند .سپس از مالک و پیروان ابوحنیفه و بعضی دیگر نقل می کند که آنها بسم الله را یک آیه مستقل می دانستند که برای بیان آغاز سوره ها و فاصله میان آنها نازل شده است و از احمد (فقیه معروف اهل تسنن) و بعضی از قاریان کوفه نقل می کند که آنها بسم الله را جزء سوره حمد می دانستند نه جزء سایر سوره ها. از مجموع آنچه گفته شده چنین استفاده می شود که حتی اکثریت قاطع اهل تسنن نیز بسم الله را جزء سوره می دانند.
در اینجا بعضی از روایاتی را که از طرق شیعه و اهل تسنن در این زمینه نقل شده یادآور می شویم. «معاویه بن عمار» از دوستان «امام صادق (ع) می گوید از امام پرسیدم هنگامی که به نماز بر می خیزم «بسم الله» را در آغاز حمد بخوانم؟ فرمود بلی مجدداً سؤال کردم هنگامی که حمد تمام شد و سوره ای بعد از آن می خوانم «بسم الله» را با آن بخوانم؟ باز فرمود آری.
در جایی دیگر دار قطنی از علمای سنت به سند صحیح از حضرت علی(ع) نقل می کند که مردی از آن حضرت پرسید «السبع المثانی» چیست؟ حضرت فرمود: سوره حمد است. عرض کرد: سوره حمد شش آیه است؟ حضرت فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم نیز آیه ای از آن است.
همچنین بیهقی محدث مشهور اهل سنت با سند صحیح از طریق ابن جبیر از ابن عباس چنین نقل می کند: مردم شیطان صفت، بزرگترین آیه قرآن بسم الله الرحمن الرحیم را سرقت کردند (شاره به اینکه در آغاز سوره ها آن را نمی خوانند).
گذشته از همه اینها سیره مسلمین همواره بر این بوده که هنگام تلاوت قرآن بسم الله را در آغاز هر سوره ای می خواندند و متواتراً نیز ثابت شده که حضرت محمد (ص) آن را نیز تلاوت می فرمودند. اما اینکه بعضی احتمال داده اند که بسم الله آیه مستقلی باشد که جزء قرآن است اما جزء سوره ها نیست، احتمال بسیار سست و ضعیفی به نظر می رسد، زیرا مفهوم و محتوای بسم الله نشان می دهد که برای ابتدا و آغاز کاری است، نه اینکه خود یک مفهوم و معنی جدا و مستقل داشته باشد. در حقیقت این جمود و تعصب شدید است که ما بخواهیم برای ایستادن روی حرف خود هر احتمالی را مطرح کنیم و آیه ای را همچون بسم الله را که مضمونش فریاد می زند سرآغازی است برای بحثهای بعد از آن، آیه مستقل و بریده از قبل و بعد بپنداریم.
تنها ایراد قابل ملاحظه ای که مخالفان در این رابطه دارند این است که می گویند در شمارش آیات سوره های قرآن (بجز سوره حمد) معمولاً بسم الله را یک آیه حساب نمی کنند، بلکه آیه نخست را بعد از آن قرار می دهند . پاسخ این سؤال را «فخر رازی» در تفسیر کبیر به روشنی داده است آنجا که می گوید: هیچ مانعی ندارد که بسم الله در سوره حمد به تنهایی یک آیه باشد و در سوره های دیگر قرآن جزیی از آیه اول محسوب گردد. بنابراین مثلا در سوره کوثر «بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر» همه یک آیه محسوب می شود.
به هر حال مسأله آنقدر روشن است که می گویند: یک روز معاویه در دوران حکومتش در نماز جماعت بسم الله را نگفت ، بعد از نماز جمعی از مهاجران و انصار فریاد زدند: «اسرقت ام نسیت؟ آیا بسم الله را دزدیدی یا فراموش کردی؟».
۱- شیخ محمد عبده، تفسیر المنار، ج ۱: ۳۹-۴۰٫
۲- کلینی، کافی، ج ۳: ۳۱۲٫
۳- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱: ۱۷٫
۴- مکارم شیرازی، یکصد و هشتاد پرسش: ۱۰۸٫
نوشته آیا بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره ها است؟ اولین بار در میهن فال | مرجع سرگرمی و فال و طالع بینی پدیدار شد.
آیتالله خلخالی اعتقاد دارد که مادر کوروش یهودی بود.
صادق خلخالی بر خلاف بسیاری از روحانیون نظر مثبتی در مورد کوروش ندارد و در مورد او اعتقاد دارد که مادرش کوروش را یهودی است و بدین طریق وی را از طریق نسب «یهودی» میداند اما درباره مذهب کوروش نظراتی دیگری هم دارد.
او در بخشی از رساله خود نوشته است: «راجع به دین پادشاه هخامنشی باید این معنی را اذعان نمود که آنها یک دین مسلم و ثابت نداشتهاند، بلکه در هر کوره و دوره دین آن مکان و زمان را قبول میکردهاند و پایبند به هیچ یک از مذاهب نبودهاند و برای پیشبرد مقاصد سیاسی و شیطانی خود به آب و رنگ هر مذهبی خود را زینت میدادهاند. همچنان که کوروش برای زئوس، مردوک، مهر، ناهید و افرودیت قربانی میکند، با اینکه آنها خدایان ملل مختلف بودهاند، مثل ملکه انگلستان در هند شاش گاو را به عنوان تبرک که عقیده بعضی از هندوها است میخورد.»
کوروش دوم (به پارسی باستان: ) که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است و همچنین برگردان آن از تلفظهای اروپایی و یونانی در فارسی با عنوان سیروس و کورُس نیز استفاده میشود، بنیانگذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیشپیش، شاه بزرگ انشان، از خانوادهای که همیشه پادشاه بودهاست» معرفی میکند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشتهاست و بهجز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانستهاند و گزارش دادهاند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بودهاست. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر میدانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشههای سیاسی داشتهاست و هدفش این بوده که از بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمهمادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارسها آشتی دهد و اصولاً رابطهای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه میدانند.
دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سالهای اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کردهاند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه دادهاند، بیشتر شبیه افسانهاست. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل میکند؛ ولی فقط یکی از آنها را معتبر میداند. طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستانهای متفاوت دربارهٔ کوروش نقل میشدهاست.
کوروش ابتدا علیهٔ شاه ماد طغیان کرد و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمکهایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و بهسوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و بهسوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثهتَگوش» و «اَرَخواتیش» لشکر کشید. جزئیات این جنگها در تاریخ ثبت نشدهاست و اطلاع کمی دربارهٔ کیفیت این نبردها وجود دارد.
در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بودهاست و توسط یکی از فرماندهان کوروش بهنام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد تعادل بین قدرتهای درگیر در آسیای غربی شد و زمینهٔ بازگشت یهودیان تبعیدی به میهنشان در اسرائیل را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستشگاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقرهای را که نبوکدنصر از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد.
استوانهٔ کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشیاست. در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.
هرودوت گزارش میدهد که کوروش در جنگ با ماساگتها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را اکثر مورخان جدید رد میکنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است. تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره میکند، دو لوح و سند گلی یافتشده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان میدهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان میدهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشتهاست و یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تختنشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیدهاست.
پیش از سال ۵۵۰ قبل از میلاد پارسها نقش به سزایی در تحولات دنیا بازی نمیکردند اما در این سال پیروزیها و فتوحات کوروش بر سلاطین همسایه آغاز گردید. کوروش یک نظامی نابغه بود، به طوری که بین سالهای ۵۵۰ تا ۵۳۹ پیش از میلاد با فرماندهی موفق لشکریانش پیروزیهای متعددی کسب نمود. گستردگی پهنه حکومت کوروش تا سال ۵۳۹ پیش از میلاد از شرق، رود سند در هندوستان و از غرب، آناتولی بود. این قلمرو حکومتی ۳۲۰۰ کیلومتر طول داشت
The post آیت الله خلخالی: مادر کوروش یهودی بود appeared first on فان پاتوق مجله سرگرمی و خانوادگی.