این خط کشی درکشورهای مختلف از آمریکا گرفته تا اروپا، آسیا … و دیگر قارهها راهم دربرمی گیرد.
البته اینکه معیار و سنجش فقر چیست، در بین کارشناسان دیدگاههای متنوعی وجود دارد، اما کارشناسان به اتفاق بر این باورند، افرادی که قادر به تأمین نیازهای اساسی خود از جمله تغذیه مناسب برای حفظ سلامت جسم نیستند، زیر خط فقر مطلق قرار میگیرند. حال آنکه در ایران بخشی از نیازهای اساسی مردم در قالب کمکهای دولت از جمله پرداخت یارانه نقدی، سبد کالا و پوششهای حمایتی تأمین میشود، بنابراین آنچه در مورد خط فقر عنوان میشود، در واقع خط فقر نسبی متأثر از توزیع نابرابر درآمدهاست .
امتداد خط فقر در سایر کشورها
بررسیها نشان میدهد، قشر زیادی از جمعیت کشورهای توسعه یافته نیز در دایره خط فقر گرفتار شدهاند، بنابراین امتداد خط فقر تقریباً همه قارههای جهان را در برمیگیرد. برای مثال مؤسسه ملی آمار ایتالیا (ایستات) اعلام کرد که بیش از یک چهارم مردم این کشور در خطر فقر قرار دارد، یعنی بیش از ۲۸ درصد مردم ایتالیا در خطر فقر و انزوای اجتماعی قرار دارند. این کشور در کنار برخی از کشورهای دیگر از جمله یونان با بحران اقتصادی مواجه بوده است، بدتر از آن از هر چهار کودک اروپایی، بیش از یک کودک با خطر فقر و محرومیتهای اجتماعی مواجه است.
بررسی اظهارات کارشناسان نشان میدهد که ظاهراً بیش از۴۰ درصد جامعه ایران نیز زیر خط فقرنسبی قرار دارند.
حسین راغفر، عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا(س) درباره تعریف خط فقر میگوید: مطالعات ما نشان میدهد، هیچ سیاست عمومی روشنی برای فقرزدایی در ظرف ۲۵سال گذشته نداشتهایم یعنی اگر درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرده، در برخی دورهها بخشی از آن در جامعه توزیع شده و اگر چنین درآمدهایی نبود، کمکی هم صورت نمیگرفت. وی افزود: حدود ۴۰درصد جمعیت کشور زیرخط فقر قرار دارند. وی درباره رقم خط فقر گفت: براساس محاسبات ما خط فقر در حال حاضر، با توجه به نرخ تورم برای خانواده پنجنفره در شهر تهران حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است.
اظهارات این کارشناس اقتصادی درحالی است که آمارها نشان میدهد، از سال ۸۴ تاکنون هزینه خانوار در ایران ۷/۴ برابر و درآمدها ۴/۴ برابر شده، با وجود آن زندگی خانواری با درآمد ماهیانه کمتر از ۷/۲ میلیون تومان در تهران به معنای قرار داشتن زیر خط فقر است.
کسری ۷ میلیون تومانی
دکتر بهنام ملکی، صاحب نظر اقتصادی نیز به خبرنگارما میگوید: هر فردی نتواند نیازهای اساسی و فیزولوژیکی مورد نیاز را که برای سلامت جسم ضروری است تأمین کند، در واقع زیر خط فقر قرار گرفته است .
این استاد دانشگاه میافزاید: تعریف خط فقر بسته به شرایط جغرافیایی هر کشور متفاوت است، خط فقر برای کسی که در نیویورک، تهران و یا در سیستان و بلوچستان زندگی میکند، با توجه به هزینه و درآمدها وسبک زندگی متفاوت خواهد بود. حداقل درآمدی که در شهرها قابل استناد است، درعین حال رقم قابل توجهی برای روستاییان محسوب میشود، درحالی که این رقم در کلانشهرها با وجود هزینههای بالا، برای شهرنشینان ناکافی است و بیشتر این گروه در دسته فقرا یا زیرخط فقر قرار میگیرند. وی با بیان اینکه در ایران چرا نرخ خط فقر اعلام نمی شود، دولتمردان باید به آن پاسخ دهند، ادامه داد: در طی پنج و ۶ سال گذشته با افزایش هزینهها و کاهش درآمدها، هرفرد به طور نسبی به میزان هفت میلیون تومان فقیرتر شده اند که در این بین عوامل داخلی و خارجی در این کسری نقش داشته است.
ملکی درخصوص راهبرد مشخص برای فقرزدایی تأکید کرد: اصلیترین راهبرد برای مقابله با فقر، رفع تبعیض و ایجاد حقوق برابر و همچنین ایجاد اشتغال پایدار است.
وی تصریح کرد: هر شغل ناسالم دولتی که ایجاد میشود، صد شغل مولد سالم بخش اقتصاد رامی خشکاند و در بخش دولتی حدود یک و نیم برابر پرسنل دولتی ژاپن مدیر دولتی داریم همین فشار هزینهای که برای این اشتغال دولتیها هزینه میشود، یکی از عوامل فقر در کشور است و در واقع این هزینهها از محلی تأمین میشود که در حقیقت از جیب ملت است .
وی بابیان اینکه برای فقرزدایی باید شایسته سالاری و شکل مطلوب دولت مدنظر قرار گیرد، ادامه داد: حجم دولت باید به یک بیستم حجم فعلی آن کاهش یابد.
وی تصریح کرد: یکی ازعوامل فقرزایی، مفاسد اقتصادی و رانت جویی برخی است و این وضعیت برخی افراد را ثروتمند، ولی توده مردم را با فقر دست به گریبان میکند.
این کارشناس اقتصادی درخصوص اظهارات دکتر راغفر درباره خط فقر تصریح کرد: خط فقری را که ایشان دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اعلام کردهاند، قبول دارم اما این نرخ میانگین است، اینکه ۴۰ درصد مردم زیر خط فقر هستند، حرف درستی است، اما معتقدم در کلانشهرها حدود ۱۵ تا۲۰ درصد و در مناطق محروم و فقیر در مواردی ۸۰تا۹۰ درصد مرم زیر خط فقر قرار دارند.
وی با بیان اینکه کشور دارای منابع زیادی است، اما در مناطق محروم خط فقر خیلی بالاست، ادامه داد: ما یک خط مطلق داریم که حداقل نیازهای معیشتی مثل خوراک مسکن و پوشاک را در بر میگیرد، از این جهت میتوان به آمارهای دولتی استناد کرد که عموم مردم در این خط فقر قرار نمیگیرند، ولی اگر فقر را به طور نسبی بخواهیم در نظر بگیریم، خیلیها در فقر و محرومیت قرار دارند.
دکتر ملکی تأکید کرد: فقر و محرومیت را نباید تنها به شاخص درآمد محدود کنیم، بلکه در کنار فقر اقتصادی، باید فقر اجتماعی آموزشی و… نیز مورد توجه قرار گیرد.
وی درخصوص کمک دولت به کسانی که در خط فقر مطلق قرار دارند، تأکید کرد: دولت موظف است که بیکاران، افراد غیرتوانمند و کسانی که دارای معلولیت جسمی و ذهنی و زنان سرپرست خانوار را تحت پوشش قرار دهد. همچنین توزیع کالابرگهای غذایی باید مدنظر قرار گیرد، البته سیاست باید به گونهای باشد که گداپروری توسعه نیابد.