برنامه مدونی در رابطه با تمدن نوین اسلامی از دانشگاه تهران نمیبینیم/عدهای از مسئولین در آرمانها تردید دارند
آخرین اخبار و دنیای مد و زیبایی
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، مجمع عمومی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران با عنوان « دانشگاه و نقش آفرینی در ایجاد تمدن نوین اسلامی» و با حضور اعضای فعال و اعضای دفاتر دانشکدهای این تشکل دانشجویی در پردیس مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد. بنابراین گزارش بررسی رسالت جنبش دانشجویی در تحقق تمدن نوین اسلامی، نقش دانشگاه تهران و چگونگی فعال کردن ظرفیتهای آن در تحقق این هدف در دستور کار این مجمع قرار گرفت و همچنین ارائه گزارش کار شورای مرکزی و آسیب شناسی فعالیتهای تشکیلاتی از دیگر برنامههای این مجمع بود. گفتنی است جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران پس از برگزاری این مجمع با انتشار یک بیانیه به این مراسم خاتمه داد. در ابتدای بیانیه پایانی مجمع عمومی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران آمده است: انقلاب اسلامی به رهبری فقیهی مجاهد، عارفی واصل و فیلسوفی متکلم در ستیز با جبهه استکبار رخ داد. هدف اصلی انقلاب اسلامی زندگی جامعه بشری برمبنای اسلام، برای تکامل انسان و سیر او به سوی الله است که این همان هدف انقلاب موعود است. اکنون که انقلاب اسلامی در مواجهه با جبهه کفر وارد مرحله تازهای شده است و رهبری معظم انقلاب اسلامی از دانشگاهها مطالبه نقش آفرینی در ایجاد تمدن نوین اسلامی را دارند، بر همه ما واجب است تا ضمن مجاهدت در این مسیر برای تحقق این هدف برنامه ریزیهای لازم را انجام دهیم. در ادامه این بیانیه خطاب به دانشجویان تاکید شد: عبور از پیچ تاریخی کنونی و تحقق آرمان تمدن نوین اسلامی یک نسخه و یک ابزار بیشتر ندارد: تفکر جهادی و این تفکر دوبال لازم و ملزوم دارد، احساس مسئولیت الهی و البته بصیرت. باید بدانیم، دانشجوی مومن انقلابی لازمه تحقق تمدن نوین اسلامی است. از این روست که تشکلهای دانشجویی باید در مسیر تربیت نیرو برای انقلاب اسلامی گامهای جدیتری بردارند. در این بیانیه اظهار شد: متاسفانه باید عنوان کرد که عدهای از مسئولین کشور در آرمانها نیز تردید دارند. بهنظر این مسئله دو دلیل اصلی دارد. نخست آنکه عدهای به صورت مبنایی به این مسئله اعتقادی ندارند و مشخص است که اگر از حیث نظر اعتقادی نباشد، مطمئنا برنامهریزی نیز وجود نخواهد داشت. راه گروهی که خود را در عرصه سیاست اصلاح طلب میخوانند، مبنائا به تمدن اسلامی ختم نمیشود. آنان که از لحاظ تئوری وابسته به غرب هستند، راهی جز توسعه مادی و جهانی شدن مصطلح، پیش روی آنان نیست. عدهای دیگر نیز اسیر سکولاریسم پنهان بوده و با التقاط فکری روبرواند. در ادامه آمده است: دلیل دیگر عدم خودباوری و رویکرد جهادی در برخی از مسئولین است. داشتن روحیه جهادی پیش نیاز تحول در فرهنگ و دانش و اقتصاد به عنوان پایههای این تمدن نوین است. مسئولان باید توجه داشته باشند، با حرکت عادی و خواب آلوده و بی حساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد. بلکه همت و مدیریت جهادی لازم است. باید حرکتی که میشود علمی، پرقدرت، با برنامه و مجاهدانه باشد. در ادامه این بیانیه تصریح شد: متاسفانه عدهای به راحتطلبی عادت کردهاند. مسئولیت مساوی با ریاست و مسافرت نیست. بلکه کار باید به صورت خستگی ناپذیر انجام شود. سخن اصلی آن است که با مدیران فرتوت نمیتوان به آرمانهای انقلاب اسلامی دست یافت و مسئولان حتما باید از توان و ظرفیت داخلی، از استعداد و فکر ایرانی و روحیه پرنشاط جوانان برای پیشرفت کشور استفاده کنند. هم چنین به مسئولان توصیه می کنیم، به جای تکرار شعار کمی هم به فکر برنامه ریزی و مجاهدت باشند. مطمئنا با برخورد شعاری با آرمان ها به جایی نمی رسیم. جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران افزود: حال می توان پاسخ سوالات زیر را با دقت بیشتری بررسی کرد. چرا در صحبتهای برخی مسئولین و البته اعضای هیات دولت به عنوان مسئولان اجرایی کشور، سخنی از تمدن نوین اسلامی و ضرورت برنامهریزی برای تحقق آن نیست؟ آیا بعنوان مثال، وزارت ارشاد ما یک سند، راهبرد و برنامهای برای رسیدن به فرهنگ متعالی این تمدن تدوین کرده است؟ آیا در خصوص مدیریت فضای فرهنگی کشور و برنامه ریزی برای ترویج سبک زندگی اسلامی برنامه عملیاتی تنظیم شده است؟ کدام یک از بخش ها و یا معاونت های وزارت علوم مسئول مستقیم برنامه ریزی برای تحقق تمدن نوین اسلامی است؟ آیا با سیاسی کاری و به حاشیه راندن علم به دنبال جبران عقب ماندگی های علمی خود هستیم؟ برخورد با نیروهای مومن انقلابی در دانشگاه ها به تکمیل کدام یک از خانه های این نقشه کمک می کند؟ آیا در مواجهه با اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از ارکان تحقق تمدن نوین اسلامی، تکرار الفاظ کمکی خواهد کرد؟ اینکه دولت اعلام کرده تمام برنامه ریزیهای ما در اقتصاد، مبتنی بر اقتصاد مقاومتی است، آیا جای سوال ندارد که اگر این گونه است، پس گلایههای مقام معظم رهبری خطاب به کدام مسئولان است!؟ در ادامه این بیانیه آمده است: در تحلیل فضای فعلی دانشگاهها و به خصوص دانشگاه تهران سخن بسیار است. اینکه دانشگاه فعلی ما با تمام ظرفیت های اسلامی و انقلابی خود، هنوز ریشههایی از غربزدگی را در خود جای داده و نمیتواند ما را به سوی تمام آرمانهای انقلاب سوق دهد، یک واقعیت غیرقابل انکار است. اساتید، دانشجویان و مسئولان باید به دنبال تحقق واقعی دانشگاه اسلامی باشند، که اگر دانشگاه اصلاح نشود جامعه اصلاح نخواهد شد. تحول در علوم انسانی نیز، به عنوان ضرورتی برای تاسیس تمدن نوین اسلامی، باید با نگاه به وحدت حوزه و دانشگاه رقم بخورد. این تشکل دانشجویی تاکید کرد: از دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه ایران برنامه مدونی در خصوص نقش آفرینی در ساخت تمدن نوین اسلامی نمیبینیم. براستی دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر، در تحقق این هدف، چه وظیفهای را برای خود در نظر گرفته است؟ آیا دغدغهای برای تحقق این هدف وجود دارد؟ از شخص دکتر نیلی میخواهیم که چشم انداز، راهبردها و وظایف دانشگاه تهران را متناسب با این هدف باز طراحی کند. متاسفانه روال کنونی طی شده در خصوص انتخاب روسای دانشکدهها، معاونان آموزشی و پژوهشی و… قرابتی با این هدف ندارد، بلکه گاهی شائبه سیاسی بودن انتصابات در دانشگاه تهران، کاملا بارز و مشهود است. جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در خاتمه این بیانیه اظهار داشت: باید به مسئولان تاکید کرد که هدف گذاری ساخت تمدن نوین اسلامی وظایف جدیدی را بر دوش آنان قرار خواهد داد. جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، با توکل به خدای متعال و امید به آینده در ذیل توجهات امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در راستای تداوم انقلاب اسلامی این میراث عظیم امام و شهدا، تمام همت خود را به کار خواهد بست و بار دیگر با رهبر معظم انقلاب اسلامی تجدید بیعت کرده و اجرای منویات ایشان را اولویت اصلی خود میداند. انتهای پیام/
آخرین اخبار و دنیای مد و زیبایی
برنامه مدونی در رابطه با تمدن نوین اسلامی از دانشگاه تهران نمیبینیم/عدهای از مسئولین در آرمانها تردید دارند
برنامه مدونی برای نقشآفرینی در ساخت تمدن نوین اسلامی از دانشگاه تهران نمیبینیم/ عدهای از مسئولین در آرمانها تردید دارند
آخرین اخبار و دنیای مد و زیبایی
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، مجمع عمومی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران با عنوان « دانشگاه و نقش آفرینی در ایجاد تمدن نوین اسلامی» و با حضور اعضای فعال و اعضای دفاتر دانشکدهای این تشکل دانشجویی در پردیس مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد. بنابراین گزارش بررسی رسالت جنبش دانشجویی در تحقق تمدن نوین اسلامی، نقش دانشگاه تهران و چگونگی فعال کردن ظرفیتهای آن در تحقق این هدف در دستور کار این مجمع قرار گرفت و همچنین ارائه گزارش کار شورای مرکزی و آسیب شناسی فعالیتهای تشکیلاتی از دیگر برنامههای این مجمع بود. گفتنی است جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران پس از برگزاری این مجمع با انتشار یک بیانیه به این مراسم خاتمه داد. در ابتدای بیانیه پایانی مجمع عمومی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران آمده است: انقلاب اسلامی به رهبری فقیهی مجاهد، عارفی واصل و فیلسوفی متکلم در ستیز با جبهه استکبار رخ داد. هدف اصلی انقلاب اسلامی زندگی جامعه بشری برمبنای اسلام، برای تکامل انسان و سیر او به سوی الله است که این همان هدف انقلاب موعود است. اکنون که انقلاب اسلامی در مواجهه با جبهه کفر وارد مرحله تازهای شده است و رهبری معظم انقلاب اسلامی از دانشگاهها مطالبه نقش آفرینی در ایجاد تمدن نوین اسلامی را دارند، بر همه ما واجب است تا ضمن مجاهدت در این مسیر برای تحقق این هدف برنامه ریزیهای لازم را انجام دهیم. در ادامه این بیانیه خطاب به دانشجویان تاکید شد: عبور از پیچ تاریخی کنونی و تحقق آرمان تمدن نوین اسلامی یک نسخه و یک ابزار بیشتر ندارد: تفکر جهادی و این تفکر دوبال لازم و ملزوم دارد، احساس مسئولیت الهی و البته بصیرت. باید بدانیم، دانشجوی مومن انقلابی لازمه تحقق تمدن نوین اسلامی است. از این روست که تشکلهای دانشجویی باید در مسیر تربیت نیرو برای انقلاب اسلامی گامهای جدیتری بردارند. در این بیانیه اظهار شد: متاسفانه باید عنوان کرد که عدهای از مسئولین کشور در آرمانها نیز تردید دارند. بهنظر این مسئله دو دلیل اصلی دارد. نخست آنکه عدهای به صورت مبنایی به این مسئله اعتقادی ندارند و مشخص است که اگر از حیث نظر اعتقادی نباشد، مطمئنا برنامهریزی نیز وجود نخواهد داشت. راه گروهی که خود را در عرصه سیاست اصلاح طلب میخوانند، مبنائا به تمدن اسلامی ختم نمیشود. آنان که از لحاظ تئوری وابسته به غرب هستند، راهی جز توسعه مادی و جهانی شدن مصطلح، پیش روی آنان نیست. عدهای دیگر نیز اسیر سکولاریسم پنهان بوده و با التقاط فکری روبرواند. در ادامه آمده است: دلیل دیگر عدم خودباوری و رویکرد جهادی در برخی از مسئولین است. داشتن روحیه جهادی پیش نیاز تحول در فرهنگ و دانش و اقتصاد به عنوان پایههای این تمدن نوین است. مسئولان باید توجه داشته باشند، با حرکت عادی و خواب آلوده و بی حساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد. بلکه همت و مدیریت جهادی لازم است. باید حرکتی که میشود علمی، پرقدرت، با برنامه و مجاهدانه باشد. در ادامه این بیانیه تصریح شد: متاسفانه عدهای به راحتطلبی عادت کردهاند. مسئولیت مساوی با ریاست و مسافرت نیست. بلکه کار باید به صورت خستگی ناپذیر انجام شود. سخن اصلی آن است که با مدیران فرتوت نمیتوان به آرمانهای انقلاب اسلامی دست یافت و مسئولان حتما باید از توان و ظرفیت داخلی، از استعداد و فکر ایرانی و روحیه پرنشاط جوانان برای پیشرفت کشور استفاده کنند. هم چنین به مسئولان توصیه می کنیم، به جای تکرار شعار کمی هم به فکر برنامه ریزی و مجاهدت باشند. مطمئنا با برخورد شعاری با آرمان ها به جایی نمی رسیم. جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران افزود: حال می توان پاسخ سوالات زیر را با دقت بیشتری بررسی کرد. چرا در صحبتهای برخی مسئولین و البته اعضای هیات دولت به عنوان مسئولان اجرایی کشور، سخنی از تمدن نوین اسلامی و ضرورت برنامهریزی برای تحقق آن نیست؟ آیا بعنوان مثال، وزارت ارشاد ما یک سند، راهبرد و برنامهای برای رسیدن به فرهنگ متعالی این تمدن تدوین کرده است؟ آیا در خصوص مدیریت فضای فرهنگی کشور و برنامه ریزی برای ترویج سبک زندگی اسلامی برنامه عملیاتی تنظیم شده است؟ کدام یک از بخش ها و یا معاونت های وزارت علوم مسئول مستقیم برنامه ریزی برای تحقق تمدن نوین اسلامی است؟ آیا با سیاسی کاری و به حاشیه راندن علم به دنبال جبران عقب ماندگی های علمی خود هستیم؟ برخورد با نیروهای مومن انقلابی در دانشگاه ها به تکمیل کدام یک از خانه های این نقشه کمک می کند؟ آیا در مواجهه با اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از ارکان تحقق تمدن نوین اسلامی، تکرار الفاظ کمکی خواهد کرد؟ اینکه دولت اعلام کرده تمام برنامه ریزیهای ما در اقتصاد، مبتنی بر اقتصاد مقاومتی است، آیا جای سوال ندارد که اگر این گونه است، پس گلایههای مقام معظم رهبری خطاب به کدام مسئولان است!؟ در ادامه این بیانیه آمده است: در تحلیل فضای فعلی دانشگاهها و به خصوص دانشگاه تهران سخن بسیار است. اینکه دانشگاه فعلی ما با تمام ظرفیت های اسلامی و انقلابی خود، هنوز ریشههایی از غربزدگی را در خود جای داده و نمیتواند ما را به سوی تمام آرمانهای انقلاب سوق دهد، یک واقعیت غیرقابل انکار است. اساتید، دانشجویان و مسئولان باید به دنبال تحقق واقعی دانشگاه اسلامی باشند، که اگر دانشگاه اصلاح نشود جامعه اصلاح نخواهد شد. تحول در علوم انسانی نیز، به عنوان ضرورتی برای تاسیس تمدن نوین اسلامی، باید با نگاه به وحدت حوزه و دانشگاه رقم بخورد. این تشکل دانشجویی تاکید کرد: از دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه ایران برنامه مدونی در خصوص نقش آفرینی در ساخت تمدن نوین اسلامی نمیبینیم. براستی دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر، در تحقق این هدف، چه وظیفهای را برای خود در نظر گرفته است؟ آیا دغدغهای برای تحقق این هدف وجود دارد؟ از شخص دکتر نیلی میخواهیم که چشم انداز، راهبردها و وظایف دانشگاه تهران را متناسب با این هدف باز طراحی کند. متاسفانه روال کنونی طی شده در خصوص انتخاب روسای دانشکدهها، معاونان آموزشی و پژوهشی و… قرابتی با این هدف ندارد، بلکه گاهی شائبه سیاسی بودن انتصابات در دانشگاه تهران، کاملا بارز و مشهود است. جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در خاتمه این بیانیه اظهار داشت: باید به مسئولان تاکید کرد که هدف گذاری ساخت تمدن نوین اسلامی وظایف جدیدی را بر دوش آنان قرار خواهد داد. جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، با توکل به خدای متعال و امید به آینده در ذیل توجهات امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در راستای تداوم انقلاب اسلامی این میراث عظیم امام و شهدا، تمام همت خود را به کار خواهد بست و بار دیگر با رهبر معظم انقلاب اسلامی تجدید بیعت کرده و اجرای منویات ایشان را اولویت اصلی خود میداند. انتهای پیام/
آخرین اخبار و دنیای مد و زیبایی
برنامه مدونی برای نقشآفرینی در ساخت تمدن نوین اسلامی از دانشگاه تهران نمیبینیم/ عدهای از مسئولین در آرمانها تردید دارند
پرتال خبری واکنش: هزار جنین در هر سال سقط میشود و از این میزان تنها شش هزار سقط قانونی است. این آماری است که سال گذشته از سوی مدیرکل دفتر سلامت خانواده و جمعیت وزارت بهداشت عنوان شد.
بیشترین میزان سقط در دختران ۱۶ تا ۱۸ ساله
«سقط جنین دختران زیر ۲۴ سال در شرق تهران» عنوان پژوهشی توصیفی- تحلیلی بود که این جامعهشناس در خصوص نتایج آن سخن گفت، پژوهشی که از مصاحبه با دخترانی که خواسته و ناخواسته روابط نامشروع داشته، دچار بارداری شده و به سقط جنین روی آوردند، حاصل شده است. تیموریان با بیان این مطلب که در مصاحبه با این دختران و پزشکانی که به طور غیرقانونی سقط را برای آنها انجام دادند به این نتیجه رسیدم که بیشترین آمار سقط مربوط به حاملگی ناخواسته دختران ۱۶ تا ۱۸ساله است، گفت: مسایل جمعیتی، اقتصادی، خانوادگی و تربیتی چهار عاملی است که سبب شده این دختران به خواستههای نامشروع تن دهند و در پی به سقط جنین روی آورند.
این پژوهشگر با بیان اینکه مسایل جمعیتی در اولویت این عوامل است، اضافه کرد: دختری که در خانواده پرجمعیت بزرگ شده به دلیل عدم توجه پدر به محض ابراز تمایل از سوی پسر یا حتی مردان، جذبشان میشد و در نهایت بارداری ناخواسته و سقط اتفاق میافتاد. همچنین در تحقیقاتم به ۱۶ مورد از دخترانی بر خوردم که برای فرار از مشکلات اقتصادی تن به خواستههای نامشروع دادهاند. دخترانی که در کارخانهها یا فروشگاهها کار میکردند و برای از دست ندادن شغلشان به خواستههای نامشروع مردان تن میدادند. آنها بدون آگاهی استفاده از وسایل پیشگیری، دچار بارداری و در نهایت با صرف هزینههای گزاف سقط جنین میشدند.
این جامعهشناس اضافه کرد: آماری از دخترانی دارم که درآمدشان کمتر از ۵۰۰ هزار تومان در ماه بود و مجبور بودند برای تامین بیشتر درآمد تن به هر خواستهای دهند و در نهایت در سقطهای مکرر با مشکلات بسیار دیگر مواجه میشدند. مکانهای غیربهداشتی و ناامنی که عمل سقط در آن انجام میشد از دیگر موارد هولناک این تحقیق بود. از طرف دیگر برخی از این دختران که حتی به مراکز غیرقانونی هم دسترسی نداشتند، برای انجام سقط با وسایل خطرناک یا خوردن داروی نظافت اقدام میکردند و بعد از اینکه موفق نمیشدند با عفونت، درد و آسیب بیشتر به دکتر مراجعه میکردند.
به گفته این جامعهشناس بعد از مسایل اقتصادی که به سقط و انجام روابط پیدرپی در این افراد منجر میشد، مسایل اجتماعی عامل سوم تاثیرگذار در این مساله است: رفتار مستبدانه پدر و برادر، نیاز به امنیت روانی، خلاءهای عاطفی شدید، فاصله سنی بالای مادر و دختر و نگاه بد به زن در جامعه و …
وی با تاکید بر اینکه در تحقیقاش بیشترین فراوانی سقط در بین دختران ۱۸-۱۶ ساله و کمترین در بین دختران ۲۳-۲۲ ساله بوده است، افزود: سن ازدواج، تحصیلات دختران و شیوه تربیتی آنها، تجاوز جنسی خودخواسته، معلولیتهای پنهان و آشکار در بین دختران هم از دیگر عوامل رخداد چنین پدیدهای است.
قربانیان انتخاب جنسیتی
یک میلیون و ۵۰۰ هزار سقط، رقمی است که برای تعداد جنینهای دختری که در جهان قربانی انتخاب جنسیتی میشوند، بیان شد و «ترجیح جنسی» مسالهای بود که در ارایه پژوهش سیمین کاظمی، پزشک و دانشجوی دکترای جامعهشناسی به پیامدهای آن در کشور پرداخته و چنین توضیحی در خصوص آن عنوان کرد: «ترجیح جنسی» گرایش والدین است به یکی از دو جنس که معمولا پسر انتخاب میشود، «تشخیص جنسی» روشهایی تکنولوژیک برای تعیین جنس جنین و «انتخاب جنسیت» هم به انتخاب والدین بین دو جنس اطلاق میشود که معمولا پسر ترجیح داده میشود.
به گفته کاظمی زمانی که نسبت طبیعی جمعیت جنسیتی به هم میخورد یعنی سقط جنین مونث رخ داده است، پدیدهای که درجهان رو به افزایش است و آسیا در صدر آن قرار دارد. این پدیده در هند، چین، ویتنام، کشورهای جنوب و شرق آسیا، آسیای میانه و کشورهای اروپای شرقی نمود بیشتری داشته است و ایران جزو این کشورها نیست.
وی درباره نتایج به دست آمده از چند مطالعه اینطور توضیح داد: یکی از مطالعات این موضوع را روشن کرد که در آذربایجان اهمیت جنسیت به حدی بوده که خانوادهها بدون اطلاع از جنسیت فرزند حاضر به ادامه بارداری نبودند، چراکه معتقد بودند در جامعه ما دختر بدبخت و ضعیف است. خود من بارها این استدلال را شنیدهام. از طرف دیگر در پژوهشی در درمانگاههای بهداشتی درمانی مناطق روستایی ایران نیز مشخص شد والدینی که فرزند اولشان دختر است، با سرعت بیشتر و فاصله کمتر نسبت به زایمان اول به حاملگی دوم رسیدند. همینطور کسانی که دو دختر داشتهاند تعداد فرزندانشان بیشتر از کسانی بوده که دو پسر یا یک دختر و پسر داشتهاند.
تعیین جنسیت غیرضروری اما همهگیر
ترجیح دادن پسر، کاهش اندازه خانواده ایدهآل و گسترش سریع تکنولوژی تعیین جنسیت عواملی هستند که به گفته این دانشجوی دکترا در به هم خوردن نسبت جنسیتی نقش دارند، بر این اساس ترجیح پسر زمانی رخ میدهد که خانواده به لحاظ فرهنگی، پسر را ارزشمندتر میداند اگرچه ترجیح جنسیتی مذکر و ارزشمندی پسر نسبت به دختر در گذشته مبنای اقتصادی داشته اما اکنون یک مبنای فرهنگی است.
وی درباره عامل دوم گفت: اگرچه در گذشته تعداد اعضای خانواده مهم نبود اما اکنون ایدهها تغییر کرده و از نظر افراد، خانوادهای خوشبخت و بهتر است که تعداد فرزند کمتری داشته باشد. این مورد البته در کنار ترجیح جنسیتی قرار میگیرد به این شکل که اگر خانواده دو فرزند دارد ترجیح میدهد یکی از آنها حتما پسر باشد.
کاظمی در توضیح عامل سوم با بیان اینکه سونوگرافی، آمنیو سنتز cvs و آزمایش خون مادر سه روش تعیین جنسیت است، به نقد این مساله پرداخت که۱۰۰ درصد سونوگرافیستها بدون اعلام ضرورت پزشکی جنس جنین را اعلام میکنند یا اینکه در هفتههای دهم بارداری با روش خون مادر به جنسیت جنین پی میبرند. به گفته او با وجود پیامدهای هر یک از این روشها و درحالی که ضرورت پزشکی در مواردی است که به بیماریهای وابسته به جنس شک وجود داشته باشد اما آزمایشگاهها بدون اینکه پزشک انجام چنین آزمایشهای گرانی را ضروری بداند انجامش میدهند و وزارت بهداشت هم در اینباره نگران نیست.
وی در ادامه تصویری از توضیحی که در سایت یکی از آزمایشگاهها درباره تعیین جنسیت نوشته شده را نشان داد که درباره کاربرد تعیین جنسیت اینطور توضیح داده: یک) برای جلوگیری از وقوع بیماریهای وابسته به جنس. دو) برای خانوادههایی که از روی کنجکاوی تمایل دارند زودتر جنسیت جنین خود را بدانند. کاظمی به این توضیح اضافه کرد: چرا باید خانوادهای در هفتههای اول حاملگی جنسیت جنین را بداند؟ کنجکاوی و عجله برای تعیین جنسیت جنین، ممکن است به سقط جنین مونث بینجامد در این باره حتی positive) مثبت) خواندن جنس پسر و negative (منفی) خواندن جنس دختر در برخی برگههای آزمایش هم قابل بحث است.
ضرورت تعدیل نابرابری جنسیتی
عوارض تعیین جنسیت مبحث دیگری بود که کاظمی به آن پرداخت. بر این اساس، خونریزی، عفونت و سوراخ شدن رحم و حتی مرگ از عوارض جسمی سقط است که جان مادر را تهدید میکند. گاهی زن از سوی همسر تحت فشار قرار میگیرد، افسرده میشود یا از مراقبتهای بهداشتی دور میماند. همچنین اگر تعیین جنسیت به سقط منجر نشود، کلیشههای جنسیتی را بازتولید خواهد کرد، مثل صورتی و آبی بودن لباس نوزاد دختر و پسر. پیامدهای اجتماعی این پدیده که سقط جنین را به دنبال دارد، در دراز مدت نمود پیدا میکند و کمتر شدن تعداد جمعیتی زنان و ایجاد مشکل برای ازدواج مردان است به طوری که در چین، هند و ویتنام، از کره زنانی را برای ازدواج با این مردان به کشورشان وارد میکنند همچنین ناآرامی اجتماعی، وقوع جرم و نگاه کالاگونه به زن نیز از دیگر پیامدهای این پدیده است.
راهکاری که این پزشک در پایان گفتههای خود ارایه داد از این قرار است: اصلیترین راه تعدیل نابرابری جنسیتی در جامعه است. در واقع سیاستی که زنان را از اشتغال، تحصیل، حضور در حوزه عمومی و مشارکت سیاسی منع میکند باید تعدیل شود. همچنین توجه بیشتر به مناطقی که نسبت جنسیتی در آن به هم خورده بیشتر شود و تلاش برای اصلاح فرهنگ ترجیح جنسیتی. همچنین عامل مهم دیگر کادر پزشکی و آزمایشگاههایی هستند که بدون ضرورت پزشکی تعیین جنسیت را انجام میدهند و به طور غیرمستقیم به ترویج ترجیح جنسیتی کمک میکنند.
این پژوهشگر تاکید کرد که وزارت بهداشت در این خصوص باید بیشتر توجه کند و تعیین جنسیت جنین جز موارد تشخیص پزشک را غیرممکن کند. بر آزمایشگاهها باید نظارت بیشتری صورت گیرد و برای گوشزد تبعات تعیین جنسیت و سقط جنین جنسیتی دورههای آموزشی برای پزشکان و ماماها برگزار شود.
مخالفان و موافقان سقط جنین
تیموریان به نقش مردان در رابطه با چنین سقطهایی اشاره کرد و گفت: مردان بخش عمدهای از این بار را بر دوش دارند، زن به تنهایی قادر به بارداری نیست. مردان هستند که موجب تحمل این رنج و سختی برای زنان شدند و گاه حتی هزینه سقط را هم پرداخت نمیکنند. علاوه بر این تبعات جسمی، عاطفی و روانی زندگی زنان را درگیر میکند و حتی از خانواده، دوستان و جامعه هم طرد میشوند. خوب میشد اگر متولیان امر نگاه دیگری به این قضیه داشتند و به زنان آموزش میدادند تا به این مساله دچار نشوند و مردان هم نگاه زیباتری به زنان میداشتند.