مرجع کامل عکس , سرگرمی, دانلود

پل بین کاربران و سایت های مورد نیاز اینترنت,آخرین اخبار ایران و جهان,سایت مرجع شما در اینترنت

مرجع کامل عکس , سرگرمی, دانلود

پل بین کاربران و سایت های مورد نیاز اینترنت,آخرین اخبار ایران و جهان,سایت مرجع شما در اینترنت

عکس سلفی جدید بهنوش بختیاری در یک خیابان

عکس سلفی بهنوش بختیاری با آرایش در خیابان

بازیگر زن معروف کشورمان بهنوش بختیاری شاید به سفر رفته است بهنوش بختیاری بازیگر ۴۰ ساله کشورمان, عکس جدیدی از خودش را منتشر کرد.

 

عکس سلفی جدید بهنوش بختیاری در یک خیابان

عکس جدید بهنوش بختیاری

بهنوش بختیاری با انتشار یک عکس سلفی در خیابان, صفحه شخصی اش را بروز کرد.

****

اگر بدانید مردم هزاران برابر به سردرد معمولی خود اهمیت میدن تا خبر دور ا زجان مرگ من و شما…

دیگر نگران این نخواهید بود که درمورد شما چه فکری میکنند..

شل وپلتونم باسردرد.. یاعلی

 

عکس سلفی جدید بهنوش بختیاری در یک خیابان

عکس سلفی جدید بهنوش بختیاری

 

 

The post عکس سلفی جدید بهنوش بختیاری در یک خیابان appeared first on روزگار.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

عکس سلفی بهنوش بختیاری + بیوگرافی بهنوش بخیاری

عکس سلفی بهنوش بختیاری + بیوگرافی بهنوش بخیاری

عکس سلفی بهنوش بختیاری + بیوگرافی بهنوش بخیاری

عکس سلفی بهنوش بختیاری + بیوگرافی بهنوش بخیاری

عکس سلفی بهنوش بختیاری

در این قسمت از جزقل عکس سلفی بهنوش بختیاری + بیوگرافی بهنوش بخیاری را برای شما عزیزان قرار داده ایم.

عکس جدید بهنوش بختیاری

بهنوش بختیاری با انتشار یک عکس سلفی در خیابان, صفحه شخصی اش را بروز کرد.

****

اگر بدانید مردم هزاران برابر به سردرد معمولی خود اهمیت میدن تا خبر دور ا زجان مرگ من و شما…

دیگر نگران این نخواهید بود که درمورد شما چه فکری میکنند..

شل وپلتونم باسردرد.. یاعلی

عکس جدید سلفی بهنوش بختیاری

عکس جدید سلفی بهنوش بختیاری

بیوگرافی بهنوش بختیاری

بهنوش بختیاری (متولد ۱۳۵۴ در تهران) بازیگر و منشی صحنه ایرانی است. وی در فلیم‌هایی چون شب‌های برره (در نقش لیلون) و اخراجی‌ها ۳ بازی کرده است. او دارای مدرک کارشناسی در رشتهٔ زبان فرانسوی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران است.مادر بهنوش بختیاری اهل شهر قم می‌باشد. اودرتیرماه ۱۳۷۸ با محمدرضا ارین ازدواج کردوتا کنون همسر او است
فیلم‌شناسی
سینمایی
بازیگر

    (۱۳۹۳) مردها فرشته نیستند (فرشید ارج)
    (۱۳۹۲) کالسکه (آرش معیریان)
    (۱۳۹۱) پنج ستاره (مهشید افشارزاده)
    (۱۳۹۱) تو و من (محمد بانکی)
    (۱۳۹۱) عملیات مهد کودک (فرزاد اژدری)
    (۱۳۹۰) بازگشت به آینده (علی عبدالعلی‌زاده)
    (۱۳۹۰) ساعت شلوغی (آرش معیریان)
    (۱۳۹۰) آژانس ازدواج (محمد درمنش)
    (۱۳۹۰) عروسک (ابراهیم وحیدزاده)
    (۱۳۹۰) دلقک‌ها (عباس مرادیان)
    (۱۳۸۹) دو برادر (حسین منشی‌زاده)
    (۱۳۸۹) هر چی خدا بخواد (نوید میهن‌دوست)
    (۱۳۸۹) اخراجی‌ها ۳ (مسعود ده‌نمکی)
    (۱۳۸۹) ورود زنده‌ها ممنوع (جواد مزدآبادی)
    (۱۳۸۹) قبرستان غیرانتفاعی (محسن دامادی)
    (۱۳۸۹) داماد خجالتی (آرش معیریان)
    (۱۳۸۹) زن‌ها شگفت‌انگیزند (مهرداد فرید)
    (۱۳۸۸) ازدواج در وقت اضافه (سعید سهیلی)
    (۱۳۸۸) وفا ۲۰۱۲ (رضا شفیعی‌جم)
    (۱۳۸۸) از ما بهترون (مهرداد فرید)
    (۱۳۸۸) حلقه‌های ازدواج (شاهین بابا پور)
    (۱۳۸۸) خواب فروش (شهاب عباسی)
    (۱۳۸۷) شبانه‌روز (کیوان علی‌محمدی)
    (۱۳۸۷) دو خواهر (محمد بانکی)
    (۱۳۸۷) زندگی شیری (قدرت‌الله صلح‌میرزایی)
    (۱۳۸۷) ده‌رقمی (همایون اسعدیان)
    (۱۳۸۶) کیش و مات (جمشید حیدری)
    (۱۳۸۱) فرمان (مسعود عسگری)
    (۱۳۸۰) ساقی (محمدرضا اعلامی)

منشی صحنه

    (۱۳۸۴) این ترانه عاشقانه نیست (رحمان رضایی)
    (۱۳۸۳) انتخاب (تورج منصوری)
    (۱۳۸۲) مهمان مامان (داریوش مهرجویی)

تلویزیونی

    (۱۳۷۷/۷۸) – مرگ در سکوت به کارگردانی شهریار پارسی‌پور، بازیگر
    (۱۳۸۱) – هزاران چشم به کارگردانی کیانوش عیاری، منشی صحنه
    (۱۳۸۲) – فرمان (مسعود عسگری)
    (۱۳۸۳) – خانه به دوش به کارگردانی رضا عطاران، بازیگر
    (۱۳۸۴) – جایزه بزرگ به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر
    (۱۳۸۴) – شب‌های برره به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر
    (۱۳۸۵) – باغ مظفر به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر
    (۱۳۸۶) – چارخونه به کارگردانی سروش صحت، بازیگر
    (۱۳۸۶) – زندگی به شرط خنده به کارگردانی مهدی مظلومی، بازیگر
    (۱۳۸۸) – عید امسال به کارگردانی سعید آقاخانی، بازیگر
    (۱۳۸۸) – دارا و ندار به کارگردانی مسعود ده‌نمکی، بازیگر
    (۱۳۹۰) – چهارچرخ به کارگردانی جواد مزدآبادی، بازیگر
    (۱۳۹۱) – مسیر انحرافی به کارگردانی بهرنگ توفیقی، بازیگر
    (۱۳۹۱) – خداحافظ بچه به کارگردانی منوچهر هادی، بازیگر
    (۱۳۹۱) – خانه اجاره‌ای ۲ به کارگردانی شاهد احمدلو، بازیگر
    (۱۳۹۳) – خوب، بد، زشت به کارگردانی منوچهر هادی، بازیگر
    (۱۳۹۴) – محله گل و بلبل به کارگردانی احمد درویشعلی پور، بازیگر در تقش خانم چمنی

شبکه نمایش خانگی

    (۱۳۹۲) – گنج مظفر به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر
    (۱۳۹۲) – شوخی کردم…! به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر
    (۱۳۹۳) – عشق تعطیل نیست به کارگردانی بیژن بیرنگ، بازیگر

عکس سلفی بهنوش بختیاری

نوشته عکس سلفی بهنوش بختیاری + بیوگرافی بهنوش بخیاری اولین بار در جزقل پدیدار شد.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

آهنگ پیشواز همراه اول لری و بختیاری تمام کد ها

آهنگ پیشواز همراه اول لری و بختیاری کد آهنگ های پیشواز همراه اول محلی با لهجه لری آهنگ پیشواز همراه اول خواننده های لر

لر از اقوام اصیل و بزرگ ایران هستند که همیشه از نام آوری قوم لر و رشادت های مردم این قوم در تاریخ ایران بسیار دیده شده .

در این مطلب قصد داریم آهنگ های پیشواز همراه اول لری را برای لر زبانان عزیز ایران قرار دهیم .

کد آهنگ پیشواز همراه اول لری ( بختیاری ) در زیر قرار داده شده است که مردم لر زبان عزیز کشورمان ایران میتوانند با ارسال این کد به ۸۹۸۹ آهنگ پیشواز لری را برای خود فعال کنند .

آهنگ پیشواز لری و بختیاری

آهنگ پیشواز لری و بختیاری

فعالسازی آهنگ پیشواز همراه اول

۷۵۸۲۵ زنگه زنگه-۳ پخش
۷۵۸۲۴ زنگه زنگه-۲ پخش
۷۵۸۲۳ زنگه زنگه-۱ پخش
۶۳۵۳۱ تک نوازی با کمانچه پخش
۶۳۳۰۲ زنگ زنگه ۳ پخش
۶۳۳۰۱ زنگ زنگه ۲ پخش
۶۳۳۰۰ زنگ زنگه پخش
۶۳۲۹۹ زنگ زنگه بیکلام ۲ پخش
۶۳۲۹۸ زنگ زنگه بیکلام پخش
۵۹۷۱۲ انتظار پخش
۵۹۷۱۱ عالم عشق پخش
۵۹۷۱۰ عروسی پخش
۵۹۷۰۹ قاب چشم پخش
۵۹۷۰۸ آواز ساریخانی پخش
۵۹۷۰۷ گلچین پخش
۵۹۷۰۶ آواز علیدوستی پخش
۵۹۷۰۵ نارضا پخش
۵۸۱۴۳ زنگ زنگه (۳) پخش
۵۸۱۴۲ زنگ زنگه (۲) پخش
۵۸۱۴۱ زنگ زنگه (۱) پخش
۵۵۹۱۹ بی کلام ۲ پخش
۵۵۹۱۸ بیکلام برای ارکستر پخش
۵۵۹۱۷ تیه کال برنو پخش
۵۵۹۱۶ بدون کلام نی و تنبک پخش
۵۵۹۱۵ حماسی پخش
۵۵۹۱۴ شوشتری پخش
۵۵۹۱۳ خدایه پخش
۵۵۹۱۲ بی بی مریم پخش
۵۵۹۱۱ بی کلام ۱ پخش
۵۵۹۱۰ بلال کو پخش
۵۵۹۰۹ خال لو پخش
۵۵۹۰۸ دانیه پخش
۵۵۹۰۷ یار یار ممسنی پخش
۵۵۹۰۶ ظله پخش
۵۵۸۸۹ کویر تشنه پخش
۵۵۸۸۸ جیران پخش
۵۵۸۸۷ عروس شوشتری پخش
۵۵۸۸۶ لاله لر پخش
۵۵۸۸۵ شوآیم پخش
۵۵۸۸۴ پاچ لیلی – جونی جونی پخش
۵۵۸۸۳ نازنین یارم پخش
۵۵۸۸۲ آهوی دشت پخش
۵۵۸۸۱ دل چی آسمون پخش
۵۵۸۸۰ راه شیراز پخش
۵۵۸۷۹ لاله سر پخش
۵۵۸۷۸ بلا ورزان پخش
۵۵۸۷۷ شکوفه بهار پخش
۵۵۸۷۶ دایی دایی پخش
۵۵۸۷۵ میون ایلم پخش
۵۵۸۰۵ سوگلی پخش
۵۵۸۰۴ چرخ گردون پخش
۵۵۸۰۳ چهار میخ دل پخش
۵۵۸۰۲ سفر ماه گل پخش
۵۵۸۰۱ درد جدایی پخش
۵۵۸۰۰ بلال پخش
۵۵۷۹۹ گل گیس پخش
۵۵۷۹۸ آواز گل گیس پخش
۵۵۷۹۷ مقدمه گل گیس پخش
۵۵۷۹۶ کوک مست پخش
۵۵۷۹۵ آواز با تار پخش
۵۵۷۹۴ پارای مجال پخش
۵۵۷۹۳ آواز با کمانچه پخش
۵۵۷۹۲ چهارشنبه سوری پخش
۵۵۷۹۱ پیر بید بی کسی پخش
۵۵۷۸۰ یار یار بویر احمدی پخش
۵۵۷۷۹ بدون کلام هیمه هیمه پخش
۵۵۷۷۸ سلو کمانچه پخش
۵۵۷۷۷ ضربی نی و کمانچه پخش
۵۵۷۷۶ یار یار پخش
۵۵۷۷۵ آواز بلال لیلی پخش
۵۵۷۷۴ گلمی پخش
۵۵۷۷۳ شور دشتی پخش
۵۵۷۷۲ ضربی نی و کمانچه پخش
۵۵۷۷۱ سلو کمانچه پخش
۵۵۷۷۰ داینی پخش
۵۵۷۶۹ غمونه بویر احمدی پخش
۵۵۷۶۸ گل نازدار پخش
۵۵۷۵۸ تی به ره پخش
۵۵۷۵۷ یار یار پخش
۵۵۷۵۶ تصنیف ره دیر پخش
۵۵۷۵۵ آواز حماسه پخش
۵۵۷۵۴ تصنیف آسماری پخش
۵۵۷۵۳ ساز و آواز پخش
۵۵۷۵۲ چوب بازی پخش
۵۵۷۵۱ آواز شوشتری پخش
۵۵۷۵۰ طبیب دردها ۲ پخش
۵۵۷۴۹ یار یار ممسنی پخش
۵۵۷۴۸ طبیب دردها ۱ پخش
۵۵۷۴۷ آواز گاگریوه پخش
۵۵۷۴۶ مال کنون پخش
۵۵۷۳۳ فصل گل پخش
۵۵۷۳۲ عهدی ببندیم پخش
۵۵۷۳۱ بر گردی به شیراز پخش
۵۵۷۳۰ شهر شیراز پخش
۵۵۷۲۹ گلهای خودرو پخش
۵۵۷۲۸ فصل بهاره پخش
۵۵۷۲۷ ساز و آواز دشتی پخش
۵۵۷۲۶ خدا مهربونه پخش
۵۵۶۹۰ شب و دریا پخش
۵۵۶۸۹ سفر کرده پخش
۵۵۶۸۸ عروس دریا پخش
۵۵۶۸۷ بهار گل پخش
۵۵۶۸۶ بندر نشین پخش
۵۵۶۸۵ شمع و لاله پخش
۵۵۶۸۴ سرود پایداری پخش
۵۵۶۸۳ ستاره بارون پخش
۵۵۶۸۲ عروس آسمون پخش
۵۵۶۸۱ ابر رحمت پخش
۵۵۶۸۰ شکوفه بهار پخش
۵۵۶۷۹ لاله سر پخش
۵۵۶۷۸ لاله لر پخش
۵۵۶۷۷ عروس شوشتری پخش
۵۵۶۷۶ نازنین یارم پخش
۵۵۶۷۵ چشمه کوهرنگ پخش
۵۵۶۷۴ کویر تشنه پخش
۵۵۶۷۳ میون ایلم پخش
۵۵۶۷۲ راه شیراز پخش
۵۵۶۷۱ عروس شوشتری پخش
۵۵۶۷۰ پاچ لیلی-جونی جونی پخش
۵۵۶۶۹ بالاورزان پخش
۵۵۶۶۸ دل چی آسمون پخش
۵۵۶۶۷ جیران پخش
۵۵۶۶۶ شیرین جان(بی کلام) پخش
۵۵۶۶۵ آهوی دشت پخش
۵۵۶۶۴ شکوفه بهار پخش
۵۵۶۶۳ دایی دایی پخش
۵۵۶۶۲ شو آیم پخش
۵۵۴۷۹ بارو بارون (لری) پخش
۵۵۳۹۴ ببار ای نم نم بارون پخش
۵۵۳۹۳ خسته ام ازین کویر پخش
۵۵۳۹۲ سرزمین من پخش
۵۵۳۹۱ دل من پخش
۵۵۳۹۰ تو را گم میکنم پخش
۵۵۳۸۹ من دیگه بچه نمی شم پخش
۵۵۳۸۸ از تو پیامی شنیدم پخش
۵۵۳۸۷ خدا تو رو نگهدار پخش
۵۵۳۸۶ چشمام به دره پخش
۵۵۳۶۸ تاج خوشبختی پخش
۵۵۳۶۷ حالا چرا؟ پخش
۵۵۳۶۶ من فرزند ایرانم پخش
۵۵۳۶۵ پنجره باز می شود پخش
۵۵۳۶۴ قافله عمر پخش
۵۵۳۶۳ گل مریم پخش
۵۵۳۶۲ حال پریشان پخش
۵۵۳۶۱ اشک حسرت پخش
۵۴۹۶۹ تصنیف بنگ ساز پخش
۵۴۸۵۳ دختر بویراحمدی پخش
۵۴۸۵۲ شکار آهو بی کلام پخش
۵۴۸۵۱ تو بیو(نای نایی گل) پخش
۵۴۸۵۰ عزیز جون پخش
۵۴۸۴۹ درنه جان پخش
۵۴۸۴۸ تو بیو(بی کلام) پخش
۵۴۸۴۷ شیرینم سوزه پخش
۵۴۸۴۶ لیلی باوانم پخش
۵۴۸۴۵ آی سر کتل پخش
۵۴۸۴۴ مستم مستم پخش
۵۴۸۴۳ شکار آهو پخش
۵۴۸۴۲ رشید خان پخش
۵۴۸۴۱ کریشیم ( بی کلام) پخش
۵۴۸۴۰ زلفای یارم بی نظیره پخش
۵۴۸۳۹ مجنون نبودم پخش
۵۴۸۳۸ بدون کلام شاه صنم پخش
۵۴۸۳۷ دی بلال پخش
۵۴۸۳۶ هیار هیار پخش
۵۴۸۳۵ زلفای یارم بی نظیره پخش
۵۴۸۳۴ المان پخش
۵۴۸۳۳ لیلا بانو پخش
۵۴۸۳۲ شیرعلی مردون پخش
۵۴۸۳۱ شاه صنم پخش
۵۴۸۳۰ عزیزم بشینه کنارم پخش
۵۴۸۲۹ سر کتل پخش
۵۴۸۲۸ کریشیم پخش
۵۴۸۲۷ شکار آهو پخش
۵۴۸۲۶ دختر بویراحمدی پخش
۵۴۸۲۵ مستم مستم پخش
۵۴۸۲۴ توبیو (نای نایی گل) پخش
۵۴۸۲۳ عزیزم سوزه پخش
۵۴۸۲۲ عزیز جون پخش
۵۴۸۲۱ شاه صنم پخش
۵۴۸۲۰ المان (ای یار) پخش
۵۴۸۱۹ دی بلال پخش
۵۴۸۱۸ هیار هیار پخش
۵۴۸۱۷ لیلی با وانم پخش
۵۴۸۱۶ لیلا بانو پخش
۵۴۸۱۵ زلفای یارم بی نظیره پخش
۵۴۸۱۴ شیر علی مردون پخش
۵۴۸۱۳ مجنون نبودم پخش
۵۴۸۱۲ رشید خان پخش
۵۴۸۱۱ عزیز بشینه کنارم پخش
۵۴۸۱۰ شو بانو پخش
۵۴۸۰۹ تکنوازی سه تار ۲ پخش
۵۴۸۰۸ آواز شاهنامه پخش
۵۴۸۰۷ مقدمه شاهنامه پخش
۵۴۸۰۶ بی قرار پخش
۵۴۸۰۵ تکنوازی سه تار ۱ پخش
۵۴۸۰۴ تا کی؟ پخش
۵۴۸۰۳ بهیگ پخش
۵۴۸۰۲ بی کلام مینا به سر پخش
۵۴۸۰۱ کل و گاله پخش
۵۴۸۰۰ بهار بختیاری پخش
۵۴۷۹۹ گل باوینه پخش
۵۴۷۹۸ مینا به سر و آواز پخش
۵۴۷۹۷ بی کلام شال و مینا پخش
۵۴۷۹۶ تش دیری پخش
۵۴۷۹۵ وار گه دل پخش
۵۴۷۹۴ گله به گله پخش
۵۴۷۹۳ بهار چلوار پخش
۵۴۷۵۸ کمندون پخش
۵۴۷۵۷ گل گلزار پخش
۵۴۷۵۶ نازنین پخش
۵۴۷۵۵ شیر علی مردون پخش
۵۴۷۵۴ شوق گل پخش
۵۴۷۵۳ هیاری پخش
۵۴۷۵۲ اش باد پخش
۵۴۷۵۱ بهار بهار پخش
۵۴۷۵۰ تش دل پخش
۵۴۷۴۹ کینو پخش
۵۴۷۴۸ مرغزار پخش
۵۴۷۴۷ اوگداری پخش
۵۴۷۴۶ تفنگ پز پر پخش
۵۴۷۴۵ سوارون ایل پخش
۵۴۷۴۴ زند گونی پخش
۵۴۷۴۳ دندال یار غریو پخش
۵۴۷۴۲ هوای گل پخش
۵۴۷۴۱ کوگ منار پخش
۵۴۷۰۸ بهار اوید (رمیکس) پخش
۵۴۷۰۷ گل صحرا گرد پخش
۵۴۷۰۶ خداوند بزرگ پخش
۵۴۷۰۵ اور بهاری پخش
۵۴۷۰۴ تو میر خور نداری پخش
۵۴۷۰۳ گورگل دورگل پخش
۵۴۵۸۳ سحر آوازی ۲ پخش
۵۴۵۸۲ شاهنامه خوانی ۴ پخش
۵۴۵۸۱ مویه پخش
۵۴۵۸۰ شاهنامه خوانی پخش
۵۴۵۷۹ خسرو – قشقایی قشقایی پخش
۵۴۵۷۸ شاهنامه خوانی ۲ پخش
۵۴۵۷۷ جنگنامه پخش
۵۴۵۷۶ گدن آغوز ایل پخش
۵۴۵۷۵ شاهنامه خوانی ۱ پخش
۵۴۵۷۴ سحر آوازی ۱ پخش
۵۴۵۷۳ تکنوازی ساز عاشیقی ۲ پخش
۵۴۵۷۲ تکنوازی ساز عاشیقی ۱ پخش
۵۴۵۵۴ ستایش پخش
۵۴۵۵۳ سه پا پخش
۵۴۵۵۲ سنگین سما پخش
۵۴۵۵۱ عبدالباقی خان پخش
۵۴۵۵۰ رارا – سوارچر پخش
۵۴۵۴۹ چپی پخش
۵۴۴۶۸ شادی قشقایی پخش
۵۴۱۸۲ بی کلام یار آقا جان پخش
۵۴۱۸۱ فریاد پخش
۵۴۱۸۰ میار پخش
۵۴۱۷۹ عروس آسمانی پخش

کد آهنگ پیشواز همراه اول بختیاری :

۷۵۰۳۶ چی نها پخش
۷۵۰۳۵ دم پسینون پخش
۷۵۰۳۴ ماله زیر پخش
۷۵۰۳۳ گل بوینه پخش
۷۵۰۳۲ چار دستمالی(بی کلام) پخش
۷۵۰۳۱ شرین پخش
۷۵۰۳۰ چی افتو پخش
۷۵۰۲۹ آهی گل پخش
۵۱۱۳۶ دستم بگیر پخش
۵۱۱۳۵ آواز شوشتری پخش
۵۱۱۳۴ سوار بازی پخش
۵۱۱۳۳ آواز حماسی پخش
۵۱۱۳۲ وُی کافر پخش
۵۱۱۳۱ تی افتو پخش
۵۱۱۳۰ آواز دووالالی پخش
۵۱۱۲۹ گلی جون پخش
۵۱۱۲۸ آواز یار یار پخش
۵۱۱۲۷ هَم جونُم پخش
۵۰۸۳۳ گلی گلی پخش
۵۰۸۳۲ ترانه عروسی پخش
۵۰۸۳۱ دوبیتی و چهار مضراب پخش
۵۰۸۳۰ پرده های شور پخش
۵۰۸۲۹ هلهله پخش
۵۰۸۲۸ سر صیّادی پخش
۵۰۸۲۷ اُشاری پخش
۵۰۸۲۶ آمان گلی پخش
۵۰۸۲۵ راک پخش
۵۰۸۲۴ صیّادی پخش
۵۰۸۲۳ شاهنامه خوانی پخش
۵۰۸۲۲ هیوله پخش
۵۰۸۲۱ نیریز پخش
۵۰۸۲۰ نغمه پخش
۵۰۸۱۹ خسروانی پخش
۵۰۸۱۸ چهار مضراب کمند پخش
۵۰۸۱۷ فرود و درآمد پخش
۵۰۸۱۶ سپهر پخش

نوشته آهنگ پیشواز همراه اول لری و بختیاری / تمام کد ها اولین بار در اولی ها پدیدار شد.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

مصاحبه جالب و خواندنی با بهنوش بختیاری

مصاحبه جالب و خواندنی با بهنوش بختیاری

امروزه شاهد این روایت هستیم که برخی از هنرمندان به عنوان کار تبلیغات انواع کالاها در کنار کار هنریشان می پردازند. یکی از این هنرمندان بهنوش بختیاری است که در این مطلب از سایت روزگار گپ و گفتگویی به نسبت طولانی را از ایشان منتشر کرده ایم. در ادامه با ما همراه باشید.

 

مصاحبه جالب و خواندنی با بهنوش بختیاری

 

بهنوش بختیاری به عنوان بازیگر به سینما و تلویزیون وارد شد و مدتی به عنوان منشی‌صحنه با کارگردانان بنامی چون داریوش مهرجویی، کیانوش عیاری، سامان مقدم و مهدی صباغ‌زاده کار کرد. او با سریال «خانه به‌‌دوش» ساخته رضا عطاران دوباره به بازیگری بازگشت.

موفقیتش در این سریال محبوب باعث شد تا خیلی زود به‌عنوان کمدین بین مردم شناخته شود. او در این سال‌ها با پرکاری و حضور مداوم در برنامه‌های متفاوت نمایشی، فیلم، سریال و مجری‌گری توانسته محبوبیتی برای خود دست و پا کند.

محبوبیت او چنان است که آمار طرفدارانش در فضای مجازی به محل اختلاف، مناقشه و تشکیک در صحت این آمار تبدیل شده همین موضوع او را به حاشیه‌های مختلف کشانده است.

با بختیاری درباره مسیری که طی کرده و حواشی مختلفی که از سر گذرانده مفصل و شفاف حرف زدیم و او هم سعی کرد همه چیز را از نگاه خودش صریح و شفاف توضیح بدهد.

هر کسی که در سینما و تلویزیون فعالیت می‌کند، داستان‌هایی از ورودش به این حوزه دارد.

 

داستان بهنوش بختیاری چیست؟

 

سال ۱۳۷۴ بود که به کلاس‌های بازیگری مهتاب نصیرپور رفتم. علاقه‌ای در کار نبود و برایم جنبه تجربه داشت. همین‌طور که داشتم خطاطی را تجربه می‌کردم، تصمیم گرفتم کلاس بازیگری هم بروم. من عاشق یاد گرفتن هستم.

همین الان هم تا زمانی گیر می‌آورم کلاسی ثبت‌نام می‌کنم تا چیزی به خودم اضافه کنم. وقتی به این کلاس ورود کردم، شخصیت خانم نصیرپور بسیار رویم تاثیر گذاشت و شیفته بازیگری در تئاتر شدم.

آن موقع فهمیدم در وجودم شیفته هنر بوده‌ام و اصلا نمی‌دانستم. از بچگی هم میل به بازیگری در وجودم نبود، تنها برایم مهم بود که شخصیت مفیدی باشم. به پزشک شدن و مهماندار هواپیما بودن خیلی فکر کرده بودم اما نشد.

بعد از گذراندن دوران کلاس بازیگری، اولین کارم سریال «هوای تازه» به کارگردانی محمد رحمانیان بود. خاطرم هست که مریلا زارعی و نصراله رادش بازیگران سریال بودند و من در یک اپیزود بازیگر مهمان بودم

 

مصاحبه جالب و خواندنی با بهنوش بختیاری

 

به سفارش خانم نصیرپور به این کار معرفی شدید؟

 

بله. بعد از آن عوامل پشت صحنه همان کار شماره تلفنم را گرفتند و در هر پروژه‌ای که کار می‌کردند، اگر بازیگر مهمان می‌خواستند به من زنگ می‌زدند.

به هر حال من مدتی در دفاتر سینمایی فرم پر می‌کردم که یا از طریق مهتاب نصیرپور یا دوستان تئاتری و همکاران پشت صحنه معرفی شده بودم. خدا را شکر من از همان ابتدای ورودم توانستم با اهالی سینما ارتباط برقرار کنم.

خیلی زود فهمیدم که در این عرصه باید دست‌ به‌عصا راه رفت چراکه اهالی سینما از کسانی که جسارت بی‌اندازه دارند یا بی‌ادب هستند خوشش‌شان نمی‌آید و به راحتی کنارش می‌گذارند.

من سعی کردم آدم اصولی و اخلاق‌مداری باشم و در کنارش هم رابطه دوستانه‌ای با اهالی سینما برقرار کنم. مدتی فعالیت کردم اما متوجه شدم زیبایی فاکتور بسیار مهمی در بازیگری آن دوران بود.

در آن دوره نیکی کریمی ستاره سینما بودند و بازیگران دیگر هم بسیار زیبا بودند. خوشگلی اهمیت ویژه‌ای داشت. هرجا که می‌رفتم و فرم پر می‌کردم می‌دانستم که اتفاقی نمی‌افتد چراکه چهره معمولی داشتم و زیبایی آن‌چنانی نداشتم. البته بگویم این شکل تفکرم درست هم بود و برخواسته از احساسات جوانی‌ام نبود.

کارهای کوچکی انجام دادم. مثلا برای اصغرفرهادی در سریال «داستان یک شهر» بازی کردم. در دو قسمت بازیگر مهمان بودم و نقش دختری را بازی می‌کردم که کارخانه رُب داشت!

با مرحوم اکبرخواجویی سریال «برگ‌بار» را کار کرده بودم و با اصغر توسلی که در آن زمان در بورس بودند هم همکاری کردم ولی این سریال‌ها آن اتفاقی نبود که کسی را معروف کند. بازیگری را کنار گذاشتم چون به اصطلاح خودم از این آدم‌هایی نیستم که برای کار آویزان کسی باشم یا به هر قیمتی بخواهم کار کنم. یک غرور بختیاری داشتم و دارم.

آن زمان مطمئن شده بودم که متعلق به این کار نیستم و مدتی را این‌طور سپری کردم و با خودم می‌گفتم بی‌خیال شو بهنوش‌جان، این کار برای تو نیست! اما از یک طرف هم آلوده سینما شده بودم و دلم می‌خواست هرطوری که شده در سینما باشم.

هرکاری غیر از بازیگری! به قانون کائنات ایمان آورده بودم که هرچیزی را که خیلی می‌خواهی رهایش کن چراکه اگر متعلق به تو باشد برمی‌گردد.

من در تمام فکر و ذهنم بازیگری را کنار گذاشتم و دیگر بهش فکر نکردم. این‌که بسیاری از دوستان بازیگرم می‌گویند خواستن توانستن است را قبول ندارم! خیلی جاها خواستن توانستن نیست.

ما چیزهایی را می‌خواهیم که اندازه‌اش نیستیم. یک کمی واقع‌بینی بد نیست. تصویر ذهنی در سایه تلاش محقق می‌شود. کتاب‌هایی مثل «راز» و این‌جور چیزها آدم‌ها را به اشتباه انداخته است.

کلاس‌های عجیب و غریبی راه افتاده که به‌جای این‌که انسان‌ها را واقع‌بین‌تر کند، اعتماد به نفس‌های کاذب می‌آموزند و تنها جسارت و پررویی یادشان می‌دهد. به‌نظرم باید واقع‌بین باشیم، مقابل آینه بایستیم و فیزیک و روح خودمان را ببینیم و بفهمیم با داشته‌هایمان چه چیزهایی مناسبمان است.

خلاصه من بازیگری را کنار گذاشتم و فکر کردم که شاید داستان‌هایی در ذهنم باشد که بخواهم به تصویرشان بکشم یا فیلمساز بشوم. پرس‌وجو کردم که برای فیلمساز شدن چطور و از کجا باید شروع کرد.

گفتند باید منشی‌صحنه بشوی چراکه بسیار خوب سینما را یاد می‌گیری. دستیار کارگردان کارهای یدی دارند اما منشی‌صحنه روی صحنه تمرکز کامل دارد و می‌تواند اصول و قواعد کارگردانی را یاد بگیرد.

یک روز آقای اصغر نعیمی از دفتر آقای کیانوش عیاری برای سریال «هزاران چشم»، با من تماس گرفتند. آقای نعیمی در آن زمان دستیار کارگردان بود. برای بازی در یک قسمت از سریال از من دعوت به‌کار شد.

من به دفترشان رفتم و گفتم اصلا دلم نمی‌خواهد بازی کنم. به من گفت اشتباه نکن این کار عیاری است و خیلی با کارهای دیگرت فرق دارد! گفتم حتما این‌طور است اما بازیگری دیگر هدفم نیست و ترجیح می‌دهم در کنار کیانوش عیاری کار یاد بگیرم. اگر امکانش هست می‌خواهم دستیار سه یا دو باشم…

حضور به عنوان بازیگر در سریال کیانوش عیاری برای کسی که تازه‌وارد بوده وسوسه‌انگیز است. شما ریسک بزرگی کردید. شاید شما را به عنوان دستیار نمی‌خواستند…

بله. آدم زمانی‌که جوان است خیلی متوجه موقعیت‌های پیش رویش نمی‌شود. تصمیم‌های بزرگ در اوج جوانی و بلوغ اتفاق می‌افتد.

 

یعنی اگر آگاهی الان را داشتید همان بازیگری را غنیمت می‌شمردید؟

 

واقعا این‌طور است. در حال حاضر چنین ریسکی نمی‌کردم و در برابر چنین موقعیتی ترس و دلهره داشتم. گفتم که غرور خاص بختیاری باعث می‌شد به هر قیمتی سر تصمیمم بایستم.

البته بگویم که برخوردهایی هم شده بود که در روحیه‌ام تاثیر بد گذاشته بود. زمانی که این تصمیم را گرفتم از حرفه بازیگر دلم شکسته بود

 

مصاحبه جالب و خواندنی با بهنوش بختیاری

 

منظورتان از برخوردها، نگاه بد و درخواست‌هایی است که از بازیگران زن تازه‌وارد دارند؟

 

بله. متاسفانه باید به روابطی آلوده می‌شدی تا بتوانی حضور داشته باشی! نمی‌خواهم بگویم که بچه پیغمبر بودم ولی این‌طور نبود که بخواهم برای کار، با کسی روابط عاشقانه یا دوستی داشته باشم.

هیچ وقت این‌طور نبودم و بابت عزت نفسم خدا را شاکرم. در آن زمان نترسی خاصی داشتم چراکه چیزی برای از دست دادن نداشتم. بازیگری را تا این حد و اندازه تجربه نکرده بودم که مثلا بگویم این نقش را اگر از دست بدهم برایم سنگین تمام می‌شود.

واقعا از انتظار برای یک اتفاق خوب و مسابقه زیبایی و این‌که به‌خاطرش خودت را در روابطی بیندازی، خسته و دلشکسته شده بودم. البته این را هم بگویم که در آن زمان خیلی درک درستی نداشتم که آقای عیاری کیست و بازی در سریالش چه چیزی ممکن است برای آدم رقم بزند.

الان خیلی عیاری شناس شده‌ام چون چهار ماه کنارش بودم. آن موقع خیلی اهمیت موضوع را نفهمیدم و مثل الان برایم مهم نبود! به هرحال به اصغر نعیمی گفتم می‌خواهم به عنوان منشی صحنه در کنار عیاری باشم.

گفتند مگر تو کارمنشی صحنه را بلدی؟ گفتم نه ولی حاضرم هرکاری بکنم تا یادش بگیرم. سریعا چندتا از منشی صحنه‌های خوب سینما را به من معرفی کردند و من چیزهایی از آن‌ها یاد گرفتم. اصغر نعمیمی هم چیزهایی به من یاد داد و گفت که دیگر همه‌چیز دست خودت است.

این‌ها قوانین کار است و دیگر این‌که تو چه چیز در چنته داری و دقت نظرت چقدر بالاست، آموزش بردار نیست و به خودت برمی‌گردد. گفت اگر می‌خواهی فیلمساز بشوی باید بدانی خانم تهمینه میلانی و رخشان ‌بنی‌اعتماد منشی‌ صحنه‌های آقای عیاری بودند. من به عنوان منشی صحنه با صددرصد انرژی‌ام سرکار حاضر شدم.

در آن زمان منشی ‌صحنه تا این اندازه کار راحتی نشده بود که دوربین بردارند و از تمام صحنه‌ها فیلم بگیرند! برای ما افت کلاس داشت و از طرفی هم اجازه نداشتیم فیلم بگیریم! در مدت چهار ماه از عیاری بازیگری و میزان‌سن و روانشناسی صحنه را یاد گرفتم.

هنوز هم می‌گویم که بهترین کارگردان ایران کیانوش عیاری‌ است. ایشان هنر مخصوص به خودش را دارد و منحصر به‌فرد است.

عیاری هم خیلی به منشی ‌صحنه‌هایش حساس بودند. خاطرم هست بهشان می‌گفتم شما یک دستیار کارگردان می‌خواهید و دو منشی‌صحنه!

در آن زمان برای این‌که کار لنگ نماند روی دستم، تا آرنج نکاتی را می‌نوشتم تا به محض این‌که سوالی بپرسند ورق‌هایم را نگاه نکنم و سریع آستینم را بالا بزنم و جواب‌شان را بدهم.

 

عیاری کارگردان وسواسی و سخت‌گیری ا‌ست شما هم که بی‌تجربه بودید! هیچ‌وقت بین شما اختلافی پیش نیامد؟

 

اصلا. گفتم که با صددرصد انرژی‌ام سرصحنه بودم. شب‌ها که خانه می‌آمدم ده‌ها بار برگه‌هایم را به‌عنوان منشی ‌صحنه‌ مرور می‌کردم. یک دفترچه دارم که اگر مایل باشید می‌توانم از آن عکس بگیرم تا در روزنامه چاپش کنید.

در این دفترچه اشتباهات کوچک هر روزم را می‌نوشتم. اشتباهاتی که شاید کسی متوجه‌ هم نشده بود اما می‌نوشتم و با خودم تکرار می‌کردم که فردا دوباره تکرارش نکنم. جوان بودم و سرشار از انرژی و انگیزه!

آقای عیاری هم اگر اشکالی از من می‌دید سرم داد نمی‌کشید و اعتماد به نفسم را نمی‌گرفت ولی در «مهمان مامان» که با آقای مهرجویی کار کردم، چندباری سرم داد کشیدندکه واقعا ازشان ترسیدم.

هرچند بعدش می‌گفت مثلا از بچه‌های صحنه عصبانی بودم و فریادش را سر تو کشیدم! اما آقای عیاری این‌طور نبود. ایشان در اخلاق و انسانیت اسطوره هستند.

 

بعد از پروژه «هزاران چشم» چند کار در سِمت منشی‌ صحنه بودید و با چه کسانی همکاری کردید؟

 

بعد از آن کار، آوازه‌ام پیچید که منشی‌صحنه خوبی هستم. در سینما اگر کارت را درست انجام بدهی حتما موفق می‌شوی.

در هر جایگاه و سِمتی که می‌خواهی باش. همه متوجه انرژی بیش از حد من شده بودند. سریعا بعد از پروژه آقای عیاری به‌کار دعوت شدم. خاطرم نیست که بخواهم ترتیب‌شان را بگویم. در «مهمان مامان» که در آن زمان کار بسیار سختی بود، حضور داشتم.

یادم هست یکی از دستیاران کارگردان هم درگیر کارهای ارشاد بود و بخشی از زحمت او هم گردن من افتاده بود. کار بسیار سخت و پربازیگری بود. مجبور بودم بیش از حد انرژی بگذارم. با مهدی صباغ‌زاده کار کردم.

با سامان مقدم در سریال «همراز» همکاری کردم. با مسعود آب‌پرور هم چند کار داشتم. با تورج منصوری و کیومرث پوراحمد هم کار کرده‌ام.

اسم‌هایی که گفتید جایگاهی در سینما دارند. به‌نظرم آدم خوش‌شانسی هم هستید!

بله، شانس در زندگی مهم است ولی به‌نظرم یک بخش برمی‌گردد به انرژی خوب آدم. این‌که با ناامیدی به‌ مسائل نگاه نکنی. شانس یک مساله ذهنی است اما من اصولا آدم خوش‌شانسی هستم حتی در زندگی شخصی‌ام!

از بازیگری به منشی‌صحنه رسیدید و از منشی ‌صحنه بودن به بازیگری! بازگشت‌تان چه زمانی اتفاق افتاد؟

در فیلم سینمایی«انتخاب» آقای تورج منصوری، آقای رضا عطاران برای سریال «خانه به دوش» به من زنگ زدند. چند سالی بود که بازیگری را کلا کنار گذاشته بودم. آقای عطاران به من گفتند در سریالم نقشی وجود دارد که انگ خودت است!

یک دختر مرفه است که دماغش را عمل کرده! گفتم من سرکار هستم و نمی‌توانم. گفت فکر نمی‌کنم بیش از ده روز پراکنده وقتت را بگیرد. با حامد عنقا که دستیار تورج منصوری بود صحبت کردم.

گفت برو چراکه رضا عطاران کارگردان بسیار خوبی‌ است و من کارَت را انجام می‌دهم. آقای منصوری هم همین را گفت و از من خواست نگران نباشم.

 

دیگر نگران آن نگاه بد و برخوردهای زشت نبودید؟

 

نه! کل کار قرار بود ده روز پراکنده باشد و خیلی از من وقت نمی‌گرفت و از طرفی هم سریال ماه رمضان بود و سریال‌های مناسبتی خیلی بازتاب داشت. هرچند با ناامیدی رفتم و فکر نمی‌کردم اتفاق چندان خوبی هم بیفتد.

 

رضا عطاران چطور شما را می‌شناخت؟ با ایشان آشنا بودید؟

 

چند سال پیش در سریالی به نام «بازیگر» با کارگردانی مرحوم رضاصفدری با آقای عطاران همبازی بودم. رضا عطاران نقش همسرم را بازی می‌کرد.

در آن سریال سه چهار روز بیشتر بازی نداشتم. محمود شهریاری و محمد صالح‌علا هم در «بازیگر» بازی می‌کردند. من و رضا عطاران نقش زن و مرد کلاهبرداری را داشتیم که کلاس بازیگری زده‌ایم! از آن سریال من در ذهن آقای عطاران مانده بودم و برای نقش ژینوس سریال «خانه به دوش» به من زنگ زدند.

انتخاب بازیگرهای آقای عطاران بسیار بامزه است. آدم‌هایی را انتخاب می‌کنند که به درستی انگ کاراکتر و نقش هستند. در سریال بیست و شش قسمتی، من ده روز پراکنده کار کردم. قرار بود که ژینوس «خانه به دوش» دختر متکبر و افاده‌ای باشد.

فیلمنامه خوبی بود و فکر کنم متنش را آقای اصغرفرهادی نوشته بود و اسمش را به عنوان نویسنده نزده بود! وقتی متن را خواندم یک چیزش با عقل جور در نمی‌آمد. به رضا عطاران گفتم آقای عطاران مگر ژینوس یک تک‌دختر مرفه نیست چرا باید این اندازه عقده داشته باشد؟ آقای عطاران گفت حرفت درست است.

این نگاه دقیق را از آقای عیاری یاد گرفته بودم. این‌که همه‌چیز را کلیشه‌ای نگاه نکنم. خاطرم هست که آقای عیاری یک قسمت از سریال را فیلمبرداری کردند اما کلا آن را دور ریختند چراکه به نظرشان درنیامده بود. به این دلیل که خانه آدم فقیر این شکل گچبری ندارد! خلاصه به آقای عطاران پیشنهاد داد و ایشان هم قبول کرد.

ژینوس را سعی کردم یک دختر ساده بازی کنم چراکه معتقد بودم دختری که در یک خانواده سطح پایین است و برای زندگی خوب دست و پا می‌زند، گیروگور روانی‌اش بیش‌تر است. دختری که چشم باز کرده همه امکانات را دور و برش داشته چرا باید کمپلکس روانی داشته باشد؟

بعد از پایان «خانه به دوش» خیلی به من زنگ زدند و من نمی‌دانستم دلیلش چیست. بعدا فهمیدم سریال خیلی در مردم دیده شده و بازتاب داشته است. در آن زمان حتی در روزنامه‌ها و مجلات اسمم را به عنوان بازیگر نزده بودند.

واقعا برایم مهم نبود و افسرده هم نشدم چراکه فکر نمی‌کردم بخواهم ادامه بدهم. الان که می‌بینم خیلی‌ها سر تیتراژ و اسم‌شان دعوا می‌کنند برایم خنده‌دار است. از همان اول برایم مهم نبود و الان هم اهمیت ندارد.

بعد از تجربه همکاری با عطاران، آقای مدیری به من زنگ زد و نمی‌دانم چه شد که ما بازیگر طنز شدیم! در مخیله‌ام نمی‌گنجید که بازیگر طنز باشم.

 

یعنی می‌خواهید بگویید ورود به حوزه کمدی خودخواسته نبوده و اتفاقاتی دست به دست هم داده تا بهنوش بختیاری به بازیگر کمدی تبدیل شود؟

 

بله. خودخواسته نبود و من در خودم این پتانسیل را کشف نکرده بودم. رضاعطاران و مهران مدیری این را در من کشف کردند و به درستی هم از حضورم استفاده شد. مخصوصا در سریال «شب‌های برره» و «جایزه بزرگ».

این سریال‌ها برای من پرشی ایجاد کردند و مسیر زندگی‌ام را تغییر دادند. هیچ‌چیز زندگی من خودخواسته نبوده، غیر از منشی‌ صحنه شدنم که به شدت هم رویش مصمم بودم.

 

در ایران اگر به عنوان بازیگر طنز شناخته شوید، خیلی سخت است که برای نقش‌های جدی بهتان اعتماد کنند و سراغ‌تان بیایند. برای شکستن این کلیشه تلاشی کردید؟

 

خیلی تلاش کردم. پارسال سه‌، چهار تئاتر را پشت سر هم بازی کردم تا این تصویر را بشکنم. هرکس هم که تئاترهایم را می‌دید، خوشش می‌آمد و تعریف می‌کرد.

بچه‌های تئاتر هم نسبت به من گارد نگرفتند چون می‌دیدند صدایش را دارم، حرکت روی صحنه‌ام درست است و اعتماد به نفس خوبی دارم. مصاحبه‌ای از من نبوده که درش نگفته باشم من کار جدی را دوست ندارم.

نه الزاما جدی، حتی کار متفاوت با نقش‌هایی که تا به حال بازی کرده‌ام. هرچند نباید فراموش کنیم این‌جا ایران است و در هر قالبی جا بیفتی محکومی در آن بمانی.

مثلا خانم جنیفر آنیستون به نظرم ستاره کمدی است و سال‌ها سریال «فرندز» را روی آنتن داشته؛ فکر کنید اگر همین خانم در ایران بود کسی سراغش را می‌رفت؟

امکان نداشت! اما همین خانم فیلم‌های جدی زیاد بازی کرده است. اخیرا فیلمی بازی کرده که دخترش را از دست داده و بیماری اعصاب و روان دارد. من با دیدن فیلم واقعا حسرت خوردم. گفتم ایشان هم صورت شیرین و بامزه دارد و جزو کمدین‌های خوب آمریکاست، چرا در ایران کسی چنین ریسکی نمی‌کند؟

در مورد بازیگران جدی‌مان هم همین‌طور است چرا مثلا هنگامه قاضیانی نباید کمدی بازی کند؟ به‌نظرم این رفتارها قصاص قبل از جنایت است! شما بهنوش بختیاری را دعوت کن و اگر خوب نبود کنارش بگذار!

سه سکانس فیلمبرداری کنند متوجه می‌شوند که من خوبم یا نه. چند ماه گذشته در یک فیلم سهیل بیرقی بازی کردم که آقای رضاکاهانی مشاور کارگردان بود.

کاهانی به من گفت افرادی مثل شما در چهره‌شان تلخی ویژه‌ای است که می‌توانند کمدی را این‌قدر خوب بازی کنند.

 

افرادی که در یک قالب کلیشه می‌شوند برای شکستن این تصویر، انگیزه بیش‌تری دارند؟

 

بله، کاملا این‌طور است اما متاسفانه اجازه نمی‌دهند.

نقدی که بر شما وارد است این است که در دوره‌ای بسیار پرکار بودید و گزینشی عمل نمی‌کردید. شما برای قبول یا عدم قبول و ورود به یک پروژه چه چیز برایتان معیار است؟

خیلی چیزها! در دو سال اخیر فیلمنامه و کارگردان برایم مهم شده است!

 

پس قبول دارید که زمانی گزینشی عمل نمی‌کردید؟

 

نه! برای این‌که می‌دیدم انتخاب بازیگران چه شکلی است و می‌دانستم که این اتفاق برای من نمی‌افتد. می‌دانستم این‌جا ایران است و شکستن این قالب کار راحتی نیست. الان که به گذشته فکر می‌کنم، می‌بینم راه درستی را انتخاب کردم.

اگر لازم باشد الان بازیگری را کنار می‌گذارم و ترسی از این اتفاق ندارم. اگر این‌طور رفتار نکرده بودم فید شده بودم. در کارنامه‌ام صدوپنجاه پروژه در سینما و تلویزیون انجام داده‌ام!

آقای بیژن بیرنگ یک روز به من گفت تو حرفه‌ایِ این‌کار هستی چون از این راه داری زندگی می‌کنی و زندگی‌ات را می‌چرخانی!

من بیشتر از این‌که در خانه باشم سر فیلبرداری بودم و آن‌جا بزرگ شده‌ام. صد و پنجاه‌ کار کم نیست! به این معتقدم هرکاری برای تو یک تجربه تازه است و تو در هرکاری پخته‌تر از قبل می‌شوی. اگر این‌طور کار نمی‌کردم مطمئنم الان بهنوش بختیاری وجود نداشت.

 

ماندن و حضور داشتن را به انتظار برای یک اتفاق خوب ترجیح دادید؟

 

کاملا. الان احساس می‌کنم آن اتفاق خوب کم‌کم دارد برایم پیش می‌آید. برای امسال چند کار متفاوت انجام دادم. در آن زمان دغدغه مالی هم برایم وجود داشت.

مثلا در سال گذشته من شش چک برگشتی از شش تهیه‌کننده سینما داشتم که به هیچ‌جا هم نرسید! بازیگران بسیار بی‌سروصاحب در سینما هستند و پول‌شان داده نمی‌شود!

خب تمام این‌ها را کنار هم بگذارم، می‌بینم راه درستی رفته‌ام. مدتی کار کردم تا دیگر دغدغه مالی نداشته باشم و الان گزینشی انتخاب می‌کنم.

بسیاری از بازیگران موضوع مالی برایشان مهم است. مثلا سر فیلمی حاضر می‌شوند صرفا برای این‌که دستمزدش خوب است. با این حرف‌هایی که زدید معلوم می‌شود دغدغه مالی باعث پرکاری‌تان بوده است؟

یک بخش ماجرا این بود که اگر در یک دوره غایب می‌شدم و خودم را نشان نمی‌دادم، سریع فراموش می‌شدم اما بخش دیگر کاملا موضوع مالی بود! درباره شخصیت خودم می‌گویم مثلا شاید خانم نیکی کریمی مثل من فکر نکند.

نمی‌گویم شکل نگاهم درست است اما به هر حال روش من بوده است. قطعا کارهایی بوده که صرفا جهت انگیزه مالی سراغ‌شان رفته‌ام؛ این‌که پولی بگیرم و تمام! همه بازیگران این شکلی کار کرده‌اند. شاید تعداد انگشت‌ شماری این کار را نکرده باشند.

به‌نظرم مخصوص ایران هم نیست. می‌بینید که رابرت دنیرو هم ممکن است دو سکانس در یک فیلم حضور پیدا کرده باشد. من در این یک سال اخیر به جرات می‌گویم سی تله‌فیلم را رد کردم. همه فیلم‌ها و سریال‌های کمدی که ساخته می‌شود اول فیلمنامه‌اش در خانه من است! اگر قبول نکنم سراغ کسان دیگری می‌روند.

شاید مردم ندانند که من هم از این کارهای عجیب و غریب می‌کنم (می‌خندد). در این یک سال سراغ پروژهایی رفتم که چیزی به من اضافه می‌کند. مثلا اگر سفیر محیط زیست هستم ترجیح دادم فیلمی بازی کنم که در همین راستا باشد نه یک فیلم دختر و پسری با یک کارگردان سطح پایین!

الان به انتظار آن اتفاق نشسته‌ام اگر بیفتد که خوشحال می‌شوم اما اگر نیفتد من چاله‌ام را از نظر مالی پرکردم و نگرانی و دغدغه‌اش را ندارم که به‌خاطرش حاضر باشم سر هر کاری بروم! همان فیلم‌ها باعث شد که من فید نشوم و به کارها و فعالیت‌های دیگر وارد شوم.

این‌که می‌گویم دغدغه مالی ندارم به این معنی نیست که حسابی وضعم خوب است! نه، من در همین اندازه که زندگی آبرومندانه‌ای داشته باشم برایم کافی است.

در یک دوره‌ای بسیار نگران پول بودم و مجبور بودم زیاد کار کنم که با وجود تهیه‌کنندگان بد حساب و زمان طولانی که از تو کار می‌کشند باید هم نگران می‌بودم.

دوستانی دارم که با هم کارمان را شروع کردیم اما الان او در خانه نشسته و بیماری افسرگی گرفته چراکه عاشق بازیگری است و نتوانسته به خواسته‌اش برسد. این‌ها را که می‌بینم فکر می‌کنم آدمی در ابعاد من، اشتباه عمل نکرده است.

بسیاری از کارگردانان برای متن‌های معمولی و گاهی بدشان سراغ بازیگران مطرح طنز می‌روند و استدلال‌ می‌کنند که مثلا بهنوش بختیاری با بداهه و توان خودش این نقش را بامزه از آب در می‌آورد. این نگاه اذیت‌تان نمی‌کند؟

خیلی زیاد! بارها شده که گفتم ای‌کاش من هم بتوانم مثل آدم دیالوگم را بگویم و همان نقشی که برایم نوشته شده را بازی کنم. خسته شدم از این‌که سر هر کاری که رفتم انتظار دارند انرژی مضاعف بگذارم و برای متن کاری بکنم!

خیلی از سریال‌ها بوده که هیچ‌کدام از دیالوگ‌هایش را نگفتم. این شکل کار، انرژی بسیاری از من می‌گیرد. این‌که شب بعد از کار، به‌جای این‌که بخوابم و استراحت کنم می‌نشینم و برای متن فردا فکر می‌کنم که چه کار بکنم تا کاراکترم بهتر و جذاب باشد!

خیلی وقت‌ها می‌بینم نویسنده کار، هیچ شباهتی به نویسنده ندارد! چند خطی نوشته تا پولی بگیرد و برود!

خیلی از نویسنده‌ها، به فیلمنامه شکل کیهان بچه‌های قدیم یا حتی بدتر نگاه می‌کنند و تصویر ذهنی کارگردانان این متن‌ها، این است که بهنوش می‌آید و چیزهای بامزه به متن اضافه می‌کند. چرا من نباید سرکاری بروم که چیزهایی به من اضافه شود؟ این یکی از مواردی است که بسیار خسته‌ام کرده است.

 

یک بخش از پرکاری شما مربوط می‌شد به حضورتان در فیلم‌ها و سریال‌ها و بخش دیگرش این است که شما در عرصه‌های مختلفی چون مطبوعات و مد و کارهای خیریه فعال بوده‌اید! چطور این همه فعالیت را مدیریت می‌کنید و وقت این همه کار را از کجا می‌آوردید؟

 

خیلی‌ها این سوال را از من می‌پرسند! من بیش‌فعالم و انرژی زیادی دارم. شاید باورتان نشود شب که خانه می‌روم بعد از این همه فعالیت بازهم راه می‌روم و مغزم مثل ساعت کار می‌کند. البته بهاره رهنما روی دست من زده است.

همیشه می‌گویم اگر به من و بهاره یک مسئولیت در دولت می‌دادند اتفاق‌های خوبی می‌افتاد (می‌خندد). من الان سهامدار برند پاندورا هستم که کارش تولیدکیف و کفش چرم است. این یک برند کاملا ایرانی است.

 

شما ظاهرا مدل بِرندتان هم هستید! این کار برای فروش بیش‌تر است؟

 

نه، مدل‌شان نیستم چون استانداردهای مدل شدن را ندارم. اگر در صفحه پاندورا بروید می‌بیند که مدل‌های خودشان را دارند. کسانی که استایل مدلینگ را دارند و حرفه‌ای در این زمینه فعالیت می‌کنند و کسب درآمد دارند.

من چون بازیگرم و مردم مرا می‌شناسند،کمک‌شان می‌کنم. با محصولات عکس می‌گیرم و قطعا این عکس‌ها نمی‌تواند معمولی باشد و باید رنگ و لعاب داشته باشد. هیچ‌وقت به خودم اجازه نمی‌دهم در این کار ورود کنم چون مدلینگ حرفه حرمت‌دار و سختی است. پاندورا محصول من است و دارم تلاش می‌کنم تا بهتر بفروشد!

حتی اگر بازیگر هم نبودم برای دیده شدنش تلاش می‌کردم. در مطبوعات هم کار می‌کنم. دلیلش هم این است که بخشی از وجودم به شدت کتاب‌خوان است. در اینستاگرام یک کمپین کتابخوانی هم زده‌ایم.

رنج بی‌فرهنگی را در این مملکت زیاد دیدم و خودم هم رنجش را زیاد کشیدم! چرا حالا که کائنات دست به هم داده و آدم معروفی شده‌ام در راه ترویج این کارها از آن استفاده نکنم؟ شاید همین تلاش در زندگی یک نفر تاثیر بگذارد. همین برایم کافی است! این‌که حامیان و طرفدارانم الان در کمپین کتابخوانی هستند و کتاب رد و بدل می‌کنند؛

همه‌شان آثار پرفروش سال ۱۳۹۴ را خوانده‌اند. ما با هم دسته‌جمعی کلاس زبان انگلیسی ثبت‌نام کردیم و کلاس می‌رویم. برای ترنس‌ها سعی کردم قدم‌های مثبت بردارم. به‌جایی نرسیدم اما تلاشم را کردم. خیلی‌ها نمی‌دانستند ترنس چیست!

ترنس را با همجنس‌گرا اشتباه می‌گرفتند. تا چند وقت پیش که در شبکه‌های اجتماعی واژه ترنس را می‌نوشتم همه کلی فحش زیر مطلب برایم می‌گذاشتند اما سعی کردم به آن‌ها بگویم که ترنس قضیه‌اش با همجنس‌گرا و انحرافات جنسی دیگر فرق دارد.

اگر در یک جایی دارند برای یک جوان زندانی که احتیاج به پول دارد، فعالیت می‌کنند چرا من نباید باشم؟ حالا اگر اسمش این است که بهنوش بختیاری همه جا هست ایرادی ندارد، بگذار بگویند. من در جای اشتباهی که نیستم!

البته چنین فعالیت‌هایی برای ستاره‌ها و افراد مشهور حالت تبلیغاتی و نمایشی هم دارد. به‌نظرم نمی‌توان از این بُعدش غافل بود…

هر دو بخش مهم است. در تمام دنیا هم تمام افراد معروف و استار این کار را می‌کنند. از آنجلینا جولی گرفته تا سرکار خانم گیتی معینی!

یک بخشش همین بُعد نمایشی است که با استفاده از این محبوبیت دست به کار خیر می‌شوند و اعلام می‌کنند که من هستم و انجام می‌دهم اما این تا یک مدتی جواب می‌دهد. اگر واقعا اهلش نباشی و به آن اعتقاد نداشته باشی کنارش می‌گذاری.

از زمانی که به این حرفه وارد شدم به این معروف بودم که در تمام کارهای خیر حضور دارم. اگر برایم مهم نبود و رُل بازی می‌کردم کنارش می‌گذاشتم اما الان دلم نمی‌آید یکی از این فعالیت‌ها را کنار بگذارم.

چند وقت پیش که برای کودکان کار دورهم جمع شده بودیم از ته دلم برای این بچه‌ها اشک می‌ریختم. یکی از اشکالاتی که در من وجود دارد این است که من بسیار آدم دل‌رحمی هستم.

من حتی اگر بازیگر هم نمی‌شدم مطمئن باشید از سردمداران امور خیریه بودم. برای خود من پرداختن به این کار هم جنبه نمایشی دارد و هم کار دلی است.

 

شما آدم محبوبی هستید و یکی از ملاک‌های این محبوبیت تعداد دنبال‌کنند‌ه‌ها در فضای مجازی است. شایعه شده که تعداد این دنبال‌کننده‌ها غیرواقعی ا‌ست و سایت‌ها و افرادی هستند که کارشان خرید و فروش دنبال‌کننده است. شما هم دنبال‌کننده خریده‌اید؟

 

شما بروید در پیج سوپراستارهای جهان، چهل یا پنجاه میلیون نفر دنبال‌کننده دارند.

خب آن‌ها سوپراستار جهانی هستند ما که سوپراستار جهانی نداریم!

من دو میلیون و سیصد هزار دنبال‌کننده دارم. مرا همه ایران می‌شناسند. هرکس اینستاگرام دستش بگیرد فورا در پیج ما می‌آید. مرا در روستاها هم می‌شناسند.

ممکن است یک سوپراستار سینما به یک روستا برود و کسی نشناسندش اما مرا می‌شناسند. اتفاقا به نظر من این تعداد خیلی کم است. این چیزی که می‌گویم حمل بر تعریف نیست؛ ماه‌شهر رفته بودم، ده‌هزار نفر به استقبالم آمدند.

کنترل جمعیت از دست پلیس خارج شده بود. شهرهایی رفته‌ام که پلیس از من خواسته تا شهر را ترک کنم. آخرین سفرم در رشت، پلیس آمد و رسما بند و بساط ما را تعطیل کرد و گفت شهر بهم ریخته است و از ما خواست برویم. ارتباطم با مردم خالص است و مردم هم متوجه این نکته می‌شوند. با توجه به این اتفاقات که بابتش خدا را شاکرم، این تعداد دنبال‌کننده خیلی هم کم است!

 

در مورد تعداد دنبال‌کننده‌ها با امیر تتلو هم بحث داشتید، داستان از چه قرار بود؟

 

ایشان دعوا را راه انداختند. موضوع این‌قدر بچه‌گانه است که ترجیح می‌دهم در موردش حرف نزنم. من آقای تتلو را بسیار دوست داشتم چون موسیقی را دوست دارم و خودم سال‌هاست که کلاس آواز می‌روم و یکی از طرفدارانش بودم.

سر قضیه مرتضی پاشایی که تتلو گفته بود اصلا ایشان را نمی شناختم، مردم داشتند بهش فحش می‌دادند که چرا درباره امپراطور ما صحبت می‌کنی و ای‌کاش تو به‌جای مرتضی می‌مردی! من خیلی ناراحت شدم.

اصلا آقای پاشایی خواننده خوب و عزیز دل همه ما بودند اما چرا به تتلو فحش می‌دهیم؟ از ایشان دفاع کردم و نگران بودم که هر لحظه به من تذکر بدهند که یک تعداد جوان دنباله‌رو شما هستند و چرا از ایشان دفاع می‌کنید.

در آن مقطع کلی فحش خوردم که چرا از این آدم دفاع کردم چراکه ایشان هنرمند نیستند و چرا در رده هنرمندان قرارش دادم! ایشان از من تشکر کردند و گفتند در بین هنرمندان فقط شما از من دفاع کردید. این قضیه گذشت.

در یک دوره دنبال‌کننده‌های من خیلی زیاد شد. بازیگری هستم که مردم دوستم دارند و در موردش ادعا دارم، چون می‌بینم. اصلا چرا نباید تعداد دنبال‌کننده‌های من زیاد شود؟ در تمام زمینه‌ها فعالیت دارم و جناب آقای تتلو فقط در زمینه اینستاگرام فعالیت دارد. خیلی طبیعی ا‌ست که تعداد دنبال‌کننده‌هایم بیشتر باشد.

تازه به نظرم این تعداد کم، یک دلیلش حسودی است. خیلی‌ها سعی کردند مرا زمین بزنند بدون این‌که آزارم به کسی رسیده باشد. چند وقت پیش جایی رفتم که تعدادی از همکاران بودند. این افراد جواب سلامم را ندادند. خیلی برایم خنده‌دار بود. پیش خودم گفتم الهی بمیرم حسادت است و امیدوارم خدا برای همه بخواهد.

مردم می‌فهمند چه کسی با تو روراست است. یکی از وحشتناک‌ترین خصلت‌های دوربین این است که همه چیز را در مورد آدم لو می‌دهد. مردم بازی کسی را نمی‌خورند. خلاصه آقای تتلو تهمت زدند که دنبال‌کننده‌هایم را خریده‌ام.

من هم در جواب‌شان گفتم خرید دنبال‌کننده وجود دارد اما در حد پنجاه هزارتا نه در این ابعاد و اندازه! اگر این امکان وجود داشت که همه می‌خریدند. مگر اتفاق سکرتی ا‌ست که کسی از آن خبر نداشته باشد؟ آقای تتلو نفهمیدند که کلا قضیه‌ام با ایشان فرق دارد.

من یک زن متاهل هستم، بازیگرم، سنم و سابقه‌ام از ایشان بیشتر است و همه مردم مرا می‌شناسند. امیر تتلو فعالیتش محدود به همین شبکه اینستاگرام است. خب خیلی مسخره است که فکر می‌کند در این حوزه امپراتوری داشته است!

برگردیم به بهنوش بختیاری. به عشق بازیگری و تئاتر وارد حوزه تصویر شدید و بعد مدتی منشی صحنه بودید تا بتوانید فیلمساز شوید و دوباره برگشتید به بازیگری… حالا که جایگاه‌تان تثبیت شده هنوز قصد فیلمسازی دارید؟

نه، زمان گذشت و فهمیدم به کارگردانی علاقه ندارم. عاشق مستندسازی هستم که آن هم مستلزم وقت بسیار است. یک روز هم وارد این حوزه می‌شوم. همیشه دلم می‌خواسته تا دردهایی را که به چشمم می‌بینم تصویر کنم.

الان دارم کارهایی می‌کنم که همیشه به آن‌ها علاقه داشته‌ام. داشتن یک فعالیت اقتصادی را در کنار کار بازیگری همیشه دوست داشته‌ام. فشن، لباس، کتاب، مجله و کارهای خیریه همیشه برایم جذاب بوده است.

فیلمسازی هیچ‌وقت جذبم نکرد چون در ایران فیلم ساختن بسیار مشکل است. وقتی می‌بینم کسی فیلمی را ساخته، فکر می‌کنم کار فرابشری کرده است. چند روز پیش با آقای علیرضا امینی صحبت می‌کردم و به ایشان گفتم تبریک می‌گویم که توانستید فیلمی بسازید و آن را به اکران برسانید! فیلم ساختن در ایران واقعا سخت است.

فعالیت‌هایی مثل موسیقی در ذهنم هست که دوست دارم تجربه کنم. مثلا همیشه می‌گویم ای‌کاش کنسرت خانم‌ها بیشتر بود. سال‌هاست در زمینه آواز فعالیت می‌کنم و دوست دارم یک روز بتوانم بخوانم.

تمام چیزهایی را که دوست دارم پیگیری می‌کنم و از هیچ چیزی هم نمی‌ترسم. دوست دارم زندگی‌ام امضای خودش را داشته باشد. دوست دارم کسی پروبال رویاهایم را نچیند چون تمام وجودم برای کائنات و هم وطنانم خیر است.

 

«محله گل و بلبل» هم در مسیر کار شما تجربه جدید دیگری است. چطور سر از این برنامه درآوردید؟

بهنوش بختیاری است دیگر (می‌خندد). درباره حضور در «محله گل و بلبل» یک ماه فکر کردم. یکی از کارهایی بود که نه به‌خاطر پول رفتم و نه این‌که وقتم را پر کنم. من سرشلوغ نمی‌دانستم چطور می‌خواهم این یکی را با کارهای دیگرم تنظیم کنم.

همه می‌دانند چقدر کودکان را دوست دارم. تا به‌حال کار کودک انجام نداده بودم. خیلی وقت‌ها مادرها به من می‌گفتند بچه‌ام تو را خیلی دوست دارد. دلیلش را نمی‌دانستم. حضور در این برنامه یک دلیلش علاقه به بچه‌ها بود و دلیل دیگرش این بود که وقتی فیلمنامه این کار را می‌خواندم سرتاسرش آموزش فرهنگ و پاکیزگی بود.

معتقدم عموپورنگ در ابعاد کارش، به درستی قدم برداشته و برند خوبی در حوزه کودک دارد. وقتی فیلمنامه «محله گل و بلبل» را می‌خواندم دیدم این کار نسبت به بسیاری از فیلم‌ها شرف دارد. در این برنامه چیزهای مثبتی به نسل بعدی آموزش می‌دهد

 

مصاحبه جالب و خواندنی با بهنوش بختیاری

معدودن ادمایی که دلت براشون واقعا تنگ بشه..همه در کلمه میگیم..ولی معمولا واقعیت اینه که زیادم دلمون برا هم تنگ نمیشه..اما..اما..من دلم بی حد برای محله گل وبلبل تنگ میشه..دنیای فانتزی و بی غصه ای که تجربش کردم مثل بهشت بود..من دلم برای انسانیت عجیبی که پشت صحنه این کار جریان داشت تنگ میشه..من دلم برای محبت خالصانه عوامل کار بهم تنگ میشه..دلم برای کارگردان گلمون..عزیزمون..اقای احمد علیپور که یکی از بهترین کارگردانا و ادماییه که تا حالا دیدم تنگ میشه..داریم میریم رو به اتمام فیلمبرداری ومن از الان بنای بغض دارم و محله گل وبلبلی که به خاطره ها می پیوندد..وتکرار نشدنیست پاکیزگی و بی ادعا بودن این کار و کلیه عوامل اون..و تهیه کنندمون مسلم آقا جان زاده گل که یک برادر به تمام معناست…و نویسنده عجیب و غریب کار درستمون محمد علیپور..که من نفهمیدم این مغز این خوراک نا محدودو از کجا میاره؟؟؟گل وبلبل رو دوج دارم…عکس کارگردانمونه..احمد علیپور نجیب و با شخصیت…من سرمای بدی خوردم اینجا

در این برنامه توانایی نه گفتن، فرهنگ معذرت‌ خواهی و کتابخوانی و مثبت‌ اندیشی و خیلی چیزهای دیگر را به بچه‌ها یاد می‌دهیم. به نظرم بیست سال پیش باید این برنامه ساخته می‌شد و خیلی دیر اقدام کردند.

از طرفی فکر می‌کردم مگر ما اکبر عبدی را از زمان «بازم مدرسه‌ام دیر شد» نمی‌شناختیم؟ خب پس چه اشکالی دارد که من هم به این حوزه ورود کنم؟ باید نسل بعدی را بشناسم. نسل بعدی هم مرا نمی‌شناسد.

الان هرجا که می‌روم بچه‌ها مرا با اسم خانم چمنی می‌شناسند. همان‌طور که در زمان من خانم الهه رضایی و گیتی خامنه اسطوره و الگوی من بودند و به حرف‌هایشان گوش می‌کردم، الان این افتخار نصیب من شده تا بچه‌ها به حرفم گوش کنند.

مثلا وقتی درباره تغذیه سالم با آن‌ها صحبت می‌کنم و بچه‌ها به حرفم گوش می‌دهند، مادرشان می‌گوید مثلا بچه من سبزیجات نمی‌خورد و الان دارد این کار را انجام می‌دهد. دستت درد نکند که به بچه من فهماندی عقل سالم در بدن سالم است.

خوشحال می‌شوم. ما کی این موضوع را فهمیدیم؟ وقتی چهل سالمان شد و خیلی چیزها را باختیم! ما چوب بی‌فرهنگی‌ و ناآگاهی‌مان را می‌خوریم. برایم مهم نیست که کسی بگوید بهنوش بختیاری در حوزه کودک هم فعالیت کرد.

کار کودک پاکیزگی و شرف خودش را دارد و در هیچ جای دنیا هم این‌کار بی‌ارزش نیست و خیلی از سوپراستارهای دنیا کار کودک انجام می‌دهند. من دنباله‌روی کسی نیستم، در هر مقطعی کاری را انجام دادم که دوستش داشتم و با ایمان قلبی سراغش رفتم

 

The post مصاحبه جالب و خواندنی با بهنوش بختیاری appeared first on روزگار.


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...

عکس های دیده نشده بهنوش بختیاری و خانوادش + بیوگرافی کامل

عکس های دیده نشده بهنوش بختیاری + بیوگرافی کامل

عکس های دیده نشده بهنوش بختیاری + بیوگرافی کامل عکس های جدید بهنوش بختیاری , عکس های جدید بهنوش بختیاری 94 , عکس های جدید بهنوش بختیاری 2015

نمکستان » در این مطلب می توانید با بازیگر خوب کشورمان بهنوش بختیاری بیشتر آشنا شوید ، در ادامه با ما همراه باشید

بیوگرافی بهنوش بختیاری

بهنوش بختیاری در بیمارستان اقبال تهران به دنیا آمد و اکنون ساکن شهرک ژاندارمری است. او بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان وارد دانشگاه آزاد شد آن هم در رشته مترجمی زبان فرانسه و این رشته را تا گرفتن مدرک کارشناسی در واحد تهران مرکز گذراند.پدرش بختیاری و مادرش تهرانی است. بهنوش عضو آخر یک خانواده 6 نفری است. یک خواهر و دو برادر بزرگ تر از خود دارد که هر سه متاهل هستند. او در تیرماه 1378 با محمدرضا آرین نویسنده ی کارهای طنز مهران مدیری ازدواج کرده و از زندگی خود بسیار راضی است. موسیقی مورد علاقه ی او کلاسیک است و از بین خوانندگان پاپ به صدای رضا صادقی ، مرحوم ناصر عبداللهی و مازیار فلاحی علاقه دارد . او اصلا از موسیقی رپ خوشش نمی آید. در کودکی دختر آرامی بوده سفر کردن را خیلی دوست دارد و در کودکی علاقه داشته مهماندار هواپیما شود.غذای مورد علاقه اش چلو کباب است .و کار خطاطی را بسیار دوست دارد به شعر خواندن علاقه ی زیادی دارد اما اصلا نمی تواند شعر بگوید ، بسیار با سلیقه و منظم است. بهنوش بختیاری قبل از بازیگری به عنوان منشی صحنه به سینما وارد شد. در کنار آن در مدرسه رسام هنر یک دوره یک ساله تئاتر را هم زیر نظر خانم مهتاب نصیرپور گذراند. سرانجام سال 1375 در مجموعه هوای تازه ساخته آقای محمد رحمانیان بازیگری را آغاز کرد و به عرصه جدیدی در دنیای سینما وارد شد.   او از  چند مجموعه داستانی تلویزیونی پربیننده مانند شبهای برره (در نقش لیلون) و زندگی به شرط خنده در میان مردم به محبوبیت رسید. زندگی در شهر بزرگ یکی از تازه ترین محصولات شبکه نمایش خانگی است. فیلمی که رضا عطاران و بهنوش بختیاری بازیگران اصلی آن هستند و در این میان علی صادقی هم به عنوان نریتور یا راوی داستان حضور دارد. کارگردانی زندگی در شهر بزرگ برعهده محمدرضا آرین همسر بهنوش بختیاری میباشد.

کودکی بهنوش بختیاری

بهنوش بختیاری با انتشار این تصویر نوشت : بچگیام و شاسخین…

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری , همسر بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , زندگینامه بهنوش بختیاری , شوهر بهنوش بختیاری , فرزند بهنوش بختیاری

فعالیت های سینمایی بهنوش بختیاری

(۱۳۹۳) مردها فرشته نیستند (فرشید ارج)

(۱۳۹۲) کالسکه (آرش معیریان)

(۱۳۹۱) پنج ستاره (مهشید افشارزاده)

(۱۳۹۱) تو و من (محمد بانکی)

(۱۳۹۱) عملیات مهد کودک (فرزاد اژدری)

(۱۳۹۰) بازگشت به آینده (علی عبدالعلی‌زاده)

(۱۳۹۰) ساعت شلوغی (آرش معیریان)

(۱۳۹۰) آژانس ازدواج (محمد درمنش)

(۱۳۹۰) عروسک (ابراهیم وحیدزاده)

(۱۳۹۰) دلقک‌ها (عباس مرادیان)

(۱۳۸۹) دو برادر (حسین منشی‌زاده)

(۱۳۸۹) هر چی خدا بخواد (نوید میهن‌دوست)

(۱۳۸۹) اخراجی‌ها ۳ (مسعود ده‌نمکی)

(۱۳۸۹) ورود زنده‌ها ممنوع (جواد مزدآبادی)

(۱۳۸۹) قبرستان غیرانتفاعی (محسن دامادی)

(۱۳۸۹) داماد خجالتی (آرش معیریان)

(۱۳۸۹) زن‌ها شگفت‌انگیزند (مهرداد فرید)

(۱۳۸۸) ازدواج در وقت اضافه (سعید سهیلی)

(۱۳۸۸) وفا ۲۰۱۲ (رضا شفیعی‌جم)

(۱۳۸۸) از ما بهترون (مهرداد فرید)

(۱۳۸۸) حلقه‌های ازدواج (شاهین بابا پور)

(۱۳۸۸) خواب فروش (شهاب عباسی)

(۱۳۸۷) شبانه‌روز (کیوان علی‌محمدی)

(۱۳۸۷) دو خواهر (محمد بانکی)

(۱۳۸۷) زندگی شیری (قدرت‌الله صلح‌میرزایی)

(۱۳۸۷) ده‌رقمی (همایون اسعدیان)

(۱۳۸۶) کیش و مات (جمشید حیدری)

(۱۳۸۱) فرمان (مسعود عسگری)

(۱۳۸۰) ساقی (محمدرضا اعلامی)

بهنوش بختیاری در 7 سالگی

بهنوش بختیاری با انتشار این تصویر نوشت :  بازم بچگی…هفت لا پوشوندنمون…  از حمام امدیم از قطب که نیومدیم…جانم مامان….  صبح زیباتون بخیر…بگو یاعلی

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , زندگینامه بهنوش بختیاری

بهنوش بختیاری منشی صحنه

(۱۳۸۴) این ترانه عاشقانه نیست (رحمان رضایی)

(۱۳۸۳) انتخاب (تورج منصوری)

(۱۳۸۲) مهمان مامان (داریوش مهرجویی)

بهنوش بختیاری و همسرش محمدرضا آرین

پی نوشت : بهنوش بختیاری در تیرماه 1378 با محمدرضا آرین نویسنده ی کارهای طنز مهران مدیری ازدواج کرده است

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , زندگینامه بهنوش بختیاری

فعالیت های تلویزیونی بهنوش بختیاری

(۱۳۷۷/۷۸) – مرگ در سکوت به کارگردانی شهریار پارسی‌پور، بازیگر

(۱۳۸۱) – هزاران چشم به کارگردانی کیانوش عیاری، منشی صحنه

(۱۳۸۲) – فرمان (مسعود عسگری)

(۱۳۸۳) – خانه به دوش به کارگردانی رضا عطاران، بازیگر

(۱۳۸۴) – جایزه بزرگ به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر

(۱۳۸۴) – شب‌های برره به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر

(۱۳۸۵) – باغ مظفر به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر

(۱۳۸۶) – چارخونه به کارگردانی سروش صحت، بازیگر

(۱۳۸۶) – زندگی به شرط خنده به کارگردانی مهدی مظلومی، بازیگر

(۱۳۸۸) – عید امسال به کارگردانی سعید آقاخانی، بازیگر

(۱۳۸۸) – دارا و ندار به کارگردانی مسعود ده‌نمکی، بازیگر

(۱۳۹۰) – چهارچرخ به کارگردانی جواد مزدآبادی، بازیگر

(۱۳۹۱) – مسیر انحرافی به کارگردانی بهرنگ توفیقی، بازیگر

(۱۳۹۱) – خداحافظ بچه به کارگردانی منوچهر هادی، بازیگر

(۱۳۹۱) – خانه اجاره‌ای ۲ به کارگردانی شاهد احمدلو، بازیگر

(۱۳۹۳) – خوب، بد، زشت به کارگردانی منوچهر هادی، بازیگر

(۱۳۹۴) – محله گل و بلبل به کارگردانی احمد درویشعلی پور

مهران غفوریان و همسرش آرزو در کنار نعیمه نظام دوست و بهنوش بختیاری

بهنوش بختیاری : مهران غفوریان عزیز تولدت مبارک..این خانم زیبا خانم آقا مهران..ارزو خانمه..اقای غفوریان چندروز پیش به من گفت نمیدونی چقدر دوس دارم با هوادارام ومردمم در ارتباط باشم..اما وقتی صفحه های شمارو میبینم و توهینهای بعضیارو عصبی میشم و منصرف..چقدر بده هنرمندی که عاشق مردمشه به خاطر این رفتارا نخواد بیاد تو فضای مجازی..گفت که صبوری ما رو نداره و رسما روحیش خراب میشه وچون دسترسی به اون ادما نداره که جوابشونو بده بهم میریزه و ویران میشه ودیگه نمیتونه بازی کنه…مهران جان تولدت مبارک..ارزوی حالی خوش و روزگاری بروفق مرادت دارم..به ما قد نمیده ولی ایشالله توهین وقضاوت نکردن فرهنگ مون بشه..هرچند که ما اون موقع دیگه تو این دنیا نیستیم..قدردانتیم پسر..یاعلی

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری

فعالیت های بهنوش بختیاری در شبکه نمایش خانگی

(۱۳۹۲) – گنج مظفر به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر

(۱۳۹۲) – شوخی کردم…! به کارگردانی مهران مدیری، بازیگر

(۱۳۹۳) – عشق تعطیل نیست به کارگردانی بیژن بیرنگ، بازیگر

بهنوش بختیاری : بچگیام..خدایی زشتم..ولی میگن حضرت فاطمه برای زشتا دورکعت نماز بچگیام..خدایی زشتم..ولی میگن حضرت فاطمه برای زشتا دورکعت نماز خوندن..یاعلیخوندن..یاعلی

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری

عکس جدید بهنوش بختیاری در کنار مجری خندوانه رامبد جوان

بهنوش بختیاری : برای دومین بار به لطف شما عزیزان مهمان خندوانه بودم..چقدر برای دلهای معصوم و پاک و غمگین ایرانیا لازم بود چنین برنامه ای..رامبد جوان کارت قابل تحسینه..جناب خانم که دیگه بنزیه واسه خودش..مثل یه عروسی باحال خوش گذشت..منم که عین ننه خربزه افتادم تو این عکسه…ولی بیخیال..دست نندازید مارو..ما خودمون دست اندازیم. زمان پخشو اطلاع میدم..

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری

سلفی جالب داریوش فرضیایی و بهنوش بختیاری در برنامه محله گل و بلبل

بهنوش بختیاری : توعمرم انقدرازکاری لذت نبرده بودم..محله گل وبلبل دید منو به دنیا عوض کرده..وقتی واسه بچه ها کار میکنم روحم جلا پیدا میکنه..وقتی عشق خالصانه وبی توقع و رفتار پاکشونو میبینم دیگه از هیچ قضاوتی ناراحت نمیشم..پیش خودم میگم ما انقدر لیاقت داشتیم که فرشته ها دوسمون داشته باشن ومام به عشقشون ساعتها روپا وایسیم..وقتی میگن خاله چمنی دلم ضعف بره وبگم تا آخر عمربرای لبخندتون جون میدم..عموپورنگ که دیگه یه سره جاش تو بهشته که انقدر دعای پاک کوچولوا همراهشه..خوش به سعادتشون…خیلی خیلی خیلی این کارو دوج دارموهمینطور خسته نباشید اقای علیپورکارگردان گلمون..اقای اقاجان زاده تهیه کننده ای که شبیه هیچ تهیه کننده ای نیست ومال سرزمین کودکان است وبس..گل وبلبلیا خسته کار نباشید..همین الانا از سرکارمیایم خونه ولی روحم زنده وشاده..با اینکه جسمم خستس که اونم بایه خواب خوب میشه..شبتون پرستاره..ببخشید که نمیتونم جواب کامنتای قشنگتونو بدم..سرفرصت ایشاللا..ولی همرومیخونم..دوستون دارم.یاعلی

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری

عکس بهنوش بختیاری در کنار پدر و مادرش

بهنوش بختیاری , بیوگرافی بهنوش بختیاری , عکس بهنوش بختیاری , اینستاگرام بهنوش بختیاری

عکس های دیده نشده بهنوش بختیاری + بیوگرافی کامل


جهت مشاهده کامل مطلب به ادامه مطلب رجوع کنید. ادامه مطلب ...